آیا بهواقع دین آمده تا انسان را به بردگی بگیرد و مانع آزاداندیشی آدمی شود و او را اسیر و در بند افکار پوشالی و غیرواقعی کند، یا اینکه دین واقعی انسان را از بند بردگی میرهاند و او را به آزادگی حقیقی میرساند.
دینداران بر این باورند که خداوند در هر زمانی شخصی را منصوب میکند تا همگان باید از او تبعیت کنند و تخلف از این شخص، گناهی بزرگ و نابخشودنی است. این مسئله تقریباً در همۀ ادیان ابراهیمی و حتی غیر ابراهیمی وجود دارد که اشخاصی تحت القاب انسان کامل، قطب، ولی امر، امام، پاپ، رهبر، پیامبر، وصی و… تقدیس و اطاعت میشوند و تسلیمبودن در برابر این پیشوایان امری ضروری است.
در نگاه منتقدان دین، این یک نوع بردهداری تئوریزه شده است که کاری جز سلب آزادیهای فردی و اجتماعی ندارد و قدرت تفکر آزاد را از انسان گرفته و او را به موجودی دگم و جزماندیش تبدیل میکند که چشم بر نقایص و عیوب باورهای خویش بسته و دائماً در صدد توجیه کاستیهای آیین خویش است.
دین حقیقی و نمایندۀ واقعی دین خدا تلاش میکند تا انسان از هرگونه بند و اسارت آزاد شود و از قفس ساختهشده توسط خودش رهایی یابد. در دین الهی، سوای آنچه دینداران میپندارند و عمل میکنند، خداوند شخصی را با معرفینامه قطعی در هر زمانی تعیین میکند که او عالم به حقایق امور است و مراجعه به این شخص و شنیدن سخنان او و عمل به راهکارهای او، کلید رهایی انسان از بند اسارتهاست.
البته معمولاً نمایندگان حقیقی پروردگار، توسط علمای ادیان زمانۀ خویش مورد ستم قرار گرفته تا از کانون توجهات کنار زده شوند و این هم بهجهت خودخواهی ایشان است که منفعت خویش را در بردهبودن انسان و بتپرستی میدانند و هر انسان با فطرت سالمی، باید از دین اینان متنفر باشد.
سید احمدالحسن امروز بهعنوان نمایندۀ حقیقی دین الهی همگان را به آزادی و انسانیت فرامیخواند و سخنانش مملو از دعوت به رهاشدن از بند اسارت خودخواهیها و تعصبات جاهلانه است.
«به همین دلیل در برابر کسانی که شما را به “اول خودم یا برادرم یا عمویم یا پسرعمویم” قبل از شخصی غریبه، یا “اول شهرم یا استانم یا کشورم” فرامیخوانند، بنده شما را به شعار اول “انسانیتم” فرامیخوانم. انسانیت شما در گرو متمایز بودنتان از سایر حیوانات است.
آنچه شما را بهواقع از دیگر حیوانات متمایز میکند، تنها مغز نیست؛ زیرا مغز محصولی تکاملی است که سایر حیوانات نیز ـگرچه در سطحی پایینترـ دارا هستند. آنچه شما را بهواقع از سایر حیوانات متمایز میسازد، ایثار واقعی بیچشمداشتی است که میتوانید به آن متصف گردید و با آن “بشر” محسوب شوید. وقتی به شرافت و انسانیت خود میرسی که عهدهدار فقیر و یتیمی شوی که ارتباط فامیلی با تو ندارد، در حالی که خودت نیاز مالی داشته باشی. ببخشی بیآنکه توقع سودی در آینده داشته باشی.
شما را به بنیاننهادن “انسان” در وجودتان دعوت میکنم.
شما را به کشتن “من” فرامیخوانم و به شعار “همسایهام قبل از من” و “شهر همسایه قبل از شهر خودم” فرامیخوانم؛ به همان صورتی که رسول خدا و ائمه (ص) و انبیا (ص) وصیت فرمودهاند: اول همسایه، اول فقیر، اول یتیم، اول بیوهزنان.
و شما را به ترکگفتن آنچه چنین افرادی به آن دعوت میکنند، فرامیخوانم. متأسفانه آنها شما را دعوت میکنند به اقتدا به شیطانی که گویندۀ “اول خودم” و پیوستهایش ـمثل “اول شهر خودم” و “اول استان خودم”ـ است.
اینها شما را دعوت میکنند به اینکه مصداق این سخن حقتعالی باشید: (فلما عتوا عما نهوا عنه قلنالهم کونوا قردة خاسئین) (هنگامی که از آنچه نهی شدند نافرمانی کردند، به آنان گفتیم بهشکل بوزینگانی راندهشده درآیید).
اینها با جهل خود و شعارهایشان، انسان را به ویرانی میکشانند و وقتی انسان ویران شود، نمیتواند بهعنوان یک مولّد و عنصر سودرسان و فعّال در زندگی اجتماعی سالم ایفای نقش کند؛ بلکه بمبی ساعتی خواهد بود که منتظر وقت یا فرصت مناسب است تا سمومش را در دیگران منتشر سازد.
این همان واقعیتی است که امروزه مردم در آن زندگی میکنند و متأسفانه بسیاری از دزدها و کارمندان فاسد، قربانی این افراد و شعارها و رهبری نابکارشان هستند.
فرد عاقل باید بداند که حتی رفاه اجتماعی دنیوی را هم نمیتوان از طریق این افراد به دست آورد؛ زیان آخرتی که با پیروی از آنها حاصل میشود جای خود دارد.» [4]ببینید اینچنین شخصی که از سوی خدا تأیید شده و همگان را به چنین اخلاق والایی فرامیخواند، هیچگاه به خویشتن دعوت نمیکند و دنبال بهبردگیگرفتن هیچ انسانی نیست؛ بلکه میآید تا مردم را از بردگی نجات دهد و آزادگی را به ایشان بیاموزد.
«هرکه در طلب من باشد، هلاک میشود و هرکه در طلب امام مهدی باشد گمراه خواهد شد؛ اما اگر کسی در طلب خداوند باشد به سرمقصد میرسد.» (احمدالحسن را اینچنین شناختم، دکتر زکی صبیحاوی، 29 ژوئن 2010)
در اینجا با نقل حکایتی از یکی از شاگردان سید احمدالحسن، سخنم را به اتمام میرسانم.
یکی از طلبهها از شرایط مادی دشواری رنج میبُرد. بهخاطر کافینبودن شهریهاش سختی میکشید (مانند وضعیت اکثر طلبههای دیگر) تا جایی که مجبور بود دو هفته در نجف بماند و به شهرش که خانواده و فرزندانش در آن سکونت دارند نرود؛ چون توان پرداخت کرایه رفتوآمد را نداشت.
یک روز از عبد صالح پرسیدم: امکان دارد با فراهمکردن همه یا بخشی از کرایۀ رفتوآمدِ این طلبه به او کمک کنیم؟
ایشان فرمود: «… در رابطه با کمککردن صاحباختیاری. میتوانی به هر اندازه کمک کنی و نیاز نیست سؤال کنی.
معتقدم درست نیست که خودت را به این شکل در قیدوبند بیندازی و از من دربارۀ مسائل سادهای چون کمکی که آن را مناسب میبینی، سؤال کنی.
چنین سؤالاتی نه برای تو زیبنده است و نه برای من؛ برای شما، به این خاطر که در قیدوبند نهادن است و تو را به ابزاری بدون ارزش تبدیل میکند که بدون مراجعه و سؤال، توانایی اتخاذ هیچ تصمیمی را ندارد؛ و این برای شما زیبنده نیست.
برای من هم زیبنده نیست؛ چون مرا طوری نشان میدهد که گویی میخواهم سیطره و تسلط داشته باشم و میخواهم در هر مسئلۀ ریز و درشتی به من مراجعه کنند و خودشان هیچ نظر یا تصمیمی نداشته باشند؛ حتی در مسائل ساده یا روشن؛ و من اینگونه نیستم.
بشخصه نهایت چیزی که میخواهم این است که به فردی آموزش دهم و او را تربیت کنم تا در ضمن چهارچوب منظومۀ الهی رهبری کند؛ پس از آن انتظار میرود که او عمل و رهبری کند.
من میل و رغبتی به تسلط بر کسی ندارم و دوست ندارم طوری برخورد کنم که انگار بر کسی تسلط دارم. این مسئلهای است که در من استقرار یافته و چه بسا دربارۀ من، فطری و طبیعی باشد؛ بنابراین اگر برخلاف آن رفتار کنم موجب آسودگی خاطرم نمیشود؛ بلکه برعکس است.» همواره در خیر و عافیت باشید.
(دکتر علاءالسالم (حفظهالله)، 1می2018م)
در انتها از شما خوانندۀ محترم میخواهم با خود منصف باشید و بین این سخنان و این رفتار با عملکرد علمای بیعمل که دائماً انسانها را بهسمت خود دعوت میکنند، مقایسه نموده و ساحت دین خداوند را از این ریاکاران جدا نمایید و دین خدا را با صاحب حقیقی آن قضاوت کنید.
والحمد لله وحده
بهقلم سید حامد میری
منابع:
. متشابهات، ج4، س164.
151 – هفته نامه زمان ظهور- 15 اردیبهشت 1402
دانلود تمامی شماره های هفته نامه زمان ظهور
عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پساز او کذاب است. به قلم: متیاس… Read More
مصیبت برتر قسمت دوم به قلم: نازنین زینب احمدی مقدمه در بخش پیشین این مجموعه، با تکیه بر اهمیتی که… Read More
گفتوگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت دوم) به قلم: متیاس الیاس از پیشنهادِ رفتن نزد کشیش استقبال کرد… Read More
به قلم: شیث کشاورز امروزه نظریه تکامل (فرگشت) نظریهای است که در جامعۀ علمی، بهطور گسترده بهعنوان توضیحی کاملاً… Read More
پاسخ به تئوفان اعترافکننده | قسمت چهارم به قلم: ارمیا خطیب • پیشگفتار در قسمت پیشین به سه ادعای تئوفانس… Read More
وظیفۀ مؤمنان در قبال رؤیا در پیشگاه فرستادۀ الهی به قلم: نوردخت مهدوی مقدمه رؤیا، سفری شیرین و روحانی است… Read More