هفته‌نامه زمان ظهور

152 – حجاب بانوان؛ پژوهشی تطبیقی برای پاسخ به تشکیک‌کنندگان به دین و مراجع تقلید| قسمت سوم


در قسمت قبل واضح شد که مسئلۀ عفت زن و مرد و ارتقای میانگین ارزش انسانی هر دو نفر در اسلام، فقط مربوط به بانوان و حجاب و احکام آن نمی‌شود و مردان هم از این قانون بی‌بهره نیستند و در سیستم تشریع کلی آن قرار دارند، که از چشم‌پوشی و حدود ارتباط او با بانوان به‌صورت عمومی شروع می‌شود و تا قانونمندسازی هرچیزی که باعث تحریک جنسی او می‌شود، می‌رسد؛ بنابراین مرد و زن از این جهت، با هم مساوی هستند. پس اسلام به‌دنبال تشریع حجاب نبود تا زنان را از ایفای نقش خود باز دارد یا مانعی را برای زنان به وجود آورد که آن‌ها را از ایفای نقش و وظیفۀ مهم، در رشد خود و کمک به ساختن جامعه بازدارد.
سید احمدالحسن همچنین می‌فرماید: «آنچه یک زن جایز است در برابر مردان نامحرم آشکار کند، صورت، و دست و پاها تا مچ است. زن در مقابل محارمش فقط می‌تواند، موارد زیر را آشکار کند: گردن و بالاتر از آن، دست‌ها تا کمی بالاتر از آرنج ـ‌مقداری که هنگام وضو از دستانش آشکار می‌کند‌ـ و پاها تا نصف ساق. زن می‌تواند برای همسرش همۀ بدنش را آشکار نماید.» [1]و با این توضیحات، اگر کسی از این حدود الهی که برای حجاب و پوشش بانوان وضع شده بخواهد پا فراتر بگذارد، جزو یکی از این دو دسته خواهد بود:

  • یا گرایش به افراط‌گرایی و سخت‌گیری و زیاده‌‌روی دارد که علاوه بر دامن‌زدن به نگاه منفی و تاریک به دین الهی، لزوماً منجر به از دست‌دادن تلاش‌های بخش بزرگ و اساسی از جامعۀ بشری که بانوان هستند، می‌شود؛ مثلاً اجبار به پوشاندن صورت بانوان، قطعاً او را از انجام بسیاری از کارها و اعمال بازمی‌دارد.
  • یا گرایش به تفریط و سهل‌انگاری دارد؛ زیرا موجب فعال‌شدن جنبۀ حیوانی و تحریک جنسی در جاهای غیرمجاز می‌شود و این، همان چیزی است که در بسیاری از فتاوای فقهی می‌بینیم که به زن اجازه می‌دهد، قسمت زیادی از بدن خود را (خارج از حدی که اجازه داده شده) در مقابل محارم خود آشکار کند، و حال آنکه دین الهی حقیقی به کشف حجاب در برابر محارم اجازه نمی‌دهد.
    در نتیجه، اشتباه بسیاری از فقها در تشخیص آنچه زن در مقابل مردان محرم یا نامحرم باید بپوشاند، ـ‌در هر دو جنبه افراط‌وتفریط‌ـ فقط به امر خطیر نقض حکم دینی الهی محدود نمی‌شود. بلکه بدون شک منجر می‌شود، مکلف به یکی از دو حالت مذکوری که به‌صورت قطعی نزد هر انسانی مردود است، کشانده شود.
    بدون شک به نظر اسلام ـ‌در مسئله حجاب‌ـ مهم است که پوشش در حدود شرعی رعایت شود تا باعث برانگیختگی شهوت مردان نشود و در اسلام شرط نشده که این پوشش و حجاب با پوشیدن چادر یا لباس مخصوص یا یک حجاب خاص یا رنگ خاص یا جنس پارچۀ خاصی باشد، و بنده دوباره تأکید می‌کنم: اگر کسی بر بانوان واجب کند که باید یک مدل یا یک رنگ یا یک جنس خاصی از لباس را بپوشند و نباید غیر آن را بپوشند، این رأی شخصی اوست و اسلام در این قضیه منظور و گفته‌ای ندارد.
    دربارۀ حجاب و پوشیدن شلوار سؤالی از سید احمدالحسن پرسیده شده است؛ ایشان می‌فرماید: «پوشاندن صورت، دو کف دست ‌و پنجه‌های پا [دست‌ها و پاها تا مچ] بر زن واجب نیست و بقیۀ اعضا باید به‌طور کامل پوشانده شود؛ جنس پوشش نباید نازک و به‌قدری تنگ باشد که زیرش را نمایان سازد؛ اما در خصوص شلوار، در صورتی‌ که بر روی آن مانتو یا کتی بپوشد که تا زانو را بپوشاند اشکالی ندارد، آن‌ هم در صورتی‌ که تنگ نباشد تا هر آنچه را زیرش است نمایان سازد؛ اما اگر زنی شلوار بپوشد و مانتو یا کتی روی آن نباشد و حجاب سرش را حفظ کند، اشکال دارد و حجاب شرعی محسوب نمی‌شود؛ حتی هتک حرمت پوشیدن شلوار به این صورت، از نمایان‌ساختن مو و کشف حجاب سر بیشتر است.» [2]همچنین دربارۀ نوع پارچه‌ای که خانم با آن باید خود را بپوشاند نیز سؤال پرسیده شده و جواب دادند: «هر رنگ و هر نوع پاچه‌ای اگر در پوشش حد شرعی‌ای را که قبلاً بیان کردم، دارا باشد جایز است.»[3]و از جهت اینکه بانوان زینت‌هایی مثل طلا را نشان بدهند، می‌فرماید: «استفاده از زیورآلات برای زن جایز و حتی مستحب است؛ اما آشکار نمودنشان برای مردان دیگر حرام است؛ مگر برای شوهر یا افراد محرم؛ به‌غیراز حلقۀ ازدواج که ازنظر عُرفی جواهرآلات محسوب نمی‌شود؛ بنابراین می‌تواند آن را به دست کند و در برابر سایر مردان آشکار نماید.» [4]و در خصوص استفاده از لوازم آرایشی صورت می‌فرماید: «آرایش با لوازم آرایشی و بیرون‌رفتن به این حالت که جلوی غیرمحارم و شوهر است، جایز نیست و در این حکم فرقی نمی‌کند، بانوان متأهل باشند یا نه.» [5]این‌ها برخی از احکام اسلام مربوط به حجاب و پوشش زنان بود و همگی ما را به هدفی که چندین مرتبه تکرار کردیم، می‌رساند که همان ارتقای ارتباطات دو جنس مخالف (مذکر و مؤنث) است تا از سطحی کاملاً حیوانی تا به سطوح عالی انسانی برود که با منهج و بینش پیامبر که از آسمان برای انسان ترسیم کرده است، مطابقت دارد.
    همچنین اسلام آموزه‌های خود را مطرح می‌کند ـ‌چه در سطح عقیدتی و چه در سطح تشریعی‌ـ و اهداف و مقاصد خود را که انسان ـ‌چه خانم و چه آقا‌ـ به دنبال آن است، روشن می‌کند و هریک از آن‌ها آزادند که به آن اعتقادات ایمان بیاورند و آن را انتخاب کنند یا نکنند؛ زیرا «لا اکراه فی الدین:اجباری در دین نیست»، [6] همان‌ طور که در قرآن کریم آمده است؛ و در خصوص وجوب حجاب بانوان، ما معتقدیم که این عمل، خود، عبادتی از اعمال عبادی است که نیاز به نیت نزدیک‌شدن به خداوند سبحان ـ‌قربة الی الله‌ـ دارد؛ بنابراین تحمیل آن با ظلم و اجبار و زور بر زنان صحیح نیست و اشتباه کسی که این کار را انجام می‌دهد، برعهدۀ اوست، نه برعهدۀ اسلام و رسول اکرم؛ زیرا دین الهی و عبادت‌های واجب آن به‌طور کلی ـ‌از جمله مسئلۀ حجاب‌ـ به این روش قهری نیست؛ بلکه اگر واجبات دین با تحمیل و اجبار باشد، باعث می‌شود، دین صوری و تشریفاتی باشد، نه چیزی بیشتر از این؛ و در این صورت، فاقد هرگونه ارزش و محتوا می‌شود، و این روندی است که پیامبر اسلام و به‌طور کلی پیامبران الهی راضی نیستند.
    سید احمدالحسن در پاسخ فردی که از او دربارۀ رفتار اشتباه یکی از حکومت‌ها راجع به حجاب می‌پرسد، می‌فرماید: «این‌ها دين را وارونه درک کرده‌اند و با اين كارهای نادرستشان به دين، بدی می‌کنند؛ و به نام اسلام و تشيع و آل‌محمد لطمه وارد می‌کنند؛ زیرا محمد رسول خدا هیچ‌کس را برای پوشيدن حجاب مجبور نكرد و خداوند سبحانه و تعالی هیچ‌کس را برای پوشيدن حجاب يا دین‌داری يا عبادت مجبور نكرد؛ بلكه دين خود را بر پيامبرش نازل نمود و بهشت را به كسانی كه ايمان می‌ورزند و به عبادت التزام داشته باشند، وعده داد. عبادت بدون نيت، ارزشی ندارد، و حجاب، عبادت و اطاعت از دستور خدا و پيغمبر است؛ پس باید نيتِ قربت به خداوند سبحانه و تعالی محقق شود. پس کجاست نیت کسی که به زور، او را مجبور به حجاب می‌کنند؛ اما اجبار زنان غیرمسلمان بر حجاب، از اين هم قبیح‌تر است.» [7]و باید توجه داشت، اگر زنی بی‌حجاب باشد، به این معناست که حدود خدا و رسولش را زیر پا گذاشته است و از دید ما مؤمنان به خداوند و پیامبر، همین کار اثرات دنیوی و اخروی خود را هم در پی خواهد داشت؛ ولی این در هر صورت به این معنا نیست که بانوان بی‌حجاب، قابل احترام و ارزش و تعاملات انسانی و اخلاقی نباشند یا در جایی که باید تحسین و تشویق شوند، تحسین و تشویق نشوند.
    سید احمدالحسن می‌فرماید: «پیامبر، محمد (ص) سَفانه دختر حاتم طایی را احترام کرد و گرامی داشت و برای او ارزش قائل بود؛ باآنکه کافر و بی‌حجاب بود.» [8]
حجاب اجباری
  1. آنچه واقعاً شگفت‌انگیز است، این است که تشکیک‌کنندگان و به‌طور کلی کسانی که دارای تفکرات غیردینی هستند، تنها به این دلیل که پیامبر حجاب را برای زنان در یک نظام عمومی که دارای حکمت است و فرایند ارتباط زن و مرد را تنظیم می‌کند، تشریع کرده است، اسلام و پیامبر را به انتقاد و سرزنش می‌گیرند، و کلیت این امر ـ‌از جهت اسلام همان ‌طور که فهمیدیم‌ـ به‌دلیل فتح راه‌های پیشرفت انسانی و روحی برای هر دو گروه است و در عین حال انتخاب عملی‌کردن این طرح یا عملی‌نکردن آن را به انتخاب خودشان گذاشته است؛ ولی همان تشکیک‌کنندگان، در برابر دستور بعضی از حکومت‌ها، چشمان خود را می‌بندند و مثل مردگان سکوت می‌کنند. چنین حکومت‌هایی که مدعی آزادی و حقوق انسانی هستند، دستورات غیرمتمدنانه و غیرانسانی دارند و مصداق آن را در واجب‌بودن باز بودن سر زنان و بدون حجاب می‌بینیم. فرقی نمی‌کند این قانون چه در مسابقات باشد و چه در مدارس یا خیابان‌های عمومی و اینکه اگر بانوان حجاب داشته باشند، قوانین جزایی در نظر گرفته شده و عقوباتی را در پی دارد؛ نمونۀ اجرای این قوانین در کشور فرانسه است که بعضی از قوانین برای عدم حجاب را قانون‌گذاری کرده و هر از چند گاهی مناقشاتی برای تکمیل این قانون صورت می‌گیرد.
    بگومگوها علیه پیامبر و تشریعات او، که هدف از آن فعال‌کردن انسانیت بشریت است، زیاد شده و از طرفی در برابر کسانی که با پافشاری بیشتر، عدم حجاب را لازم می‌دانند و اجازه می‌دهند فساد اخلاقی و بی‌بندوباری و فعال‌کردن رفتار حیوانی ژنی صورت بگیرد و این کاملاً روشن است که در عالم فعلی موازین کاملاً برعکس شده است و کینۀ حیوانی خیلی زیادی وجود دارد که علیه هر طهارت و پاکی‌ای است که می‌خواهد، بشر را از گرفتارشدن در جانب حیوانی خود نجات دهد و آنان را در پلۀ کمال انسانی که حدومرز نمی‌شناسد، صعود بدهد.

در نتیجه در این نوشتار دیدیم که حجاب، عبادت است و مانند دیگر عبادت‌ها، نیاز به‌قصد قربت و نزدیکی به خداوند را می‌طلبد. پس عبادت و حجاب بدون نیت، بی‌فایده است.

  1. سيد احمدالحسن، احکام نورانی اسلام، ج3، ص‌9.
  2. سيد احمدالحسن، پاسخ‌های فقهی مسائل متفرقه، ج 1، پرسش شمارۀ 133.
  3. همان منبع قبلی، پرسش شمارۀ 138.
  4. همان منبع قبلی، پرسش شمارۀ 140.
  5. سيد احمدالحسن، پاسخ‌های فقهی مسائل متفرقه، ج 3، پرسش شمارۀ 102.
  6. بقره، 256.
  7. کامنت سید احمدالحسن در صفحۀ رسمی فیس‌بوک.
  8. کامنت سید احمدالحسن در صفحۀ رسمی فیس‌بوک.

 

به‌قلم علی تهرانی

 

 

152 – هفته نامه زمان ظهور- 29 اردیبهشت 1402

دانلود تمامی شماره های هفته نامه زمان ظهور

ali03131

Recent Posts

گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت سوم)

عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پس‌از او کذاب است. به قلم: متیاس… Read More

1 ماه ago

مدعیان خیر

مصیبت برتر قسمت دوم به قلم: نازنین زینب احمدی مقدمه در بخش پیشین این مجموعه، با تکیه بر اهمیتی که… Read More

2 ماه ago

آیا معجزه راه ثابت شناخت فرستادگان الهی است؟

 گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت دوم) به قلم: متیاس الیاس از پیشنهادِ رفتن نزد کشیش استقبال کرد… Read More

2 ماه ago

آیا فرگشت یک هدف کلان دارد؟

به قلم: شیث کشاورز   امروزه نظریه تکامل (فرگشت) نظریه‌ای است که در جامعۀ علمی، به‌طور گسترده به‌عنوان توضیحی کاملاً… Read More

2 ماه ago

پاسخ به اتهام فرصت‌طلبیِ پیامبر(ص) و یادگیری ایشان از اهل کتاب

پاسخ به تئوفان اعتراف‌کننده | قسمت چهارم به قلم: ارمیا خطیب • پیشگفتار در قسمت پیشین به سه ادعای تئوفانس… Read More

2 ماه ago

«رؤیا» دریچه‌ای به‌سوی ملکوت

وظیفۀ مؤمنان در قبال رؤیا در پیشگاه فرستادۀ الهی به قلم: نوردخت مهدوی مقدمه رؤیا، سفری شیرین و روحانی است… Read More

2 ماه ago