قسمت بیست و چهارم
عالم آخرت، عالم مادی نیست تا اینکه آمیزش جنسی و نوشیدن و خوردن مادی در آن با مفهومی که در این زندگی جسمانی متوجه میشویم وجود داشته باشد
اگر خدا بخواهد در این قسمت نیز گوشهای دیگر از سفاهت دمشقی نشان داده میشود؛ دمشقی در ادامۀ آنچه دربارۀ شتر و کرّهشتر گفت، این کلمات را میگوید:
«زیرا شما میگویید که سه رودخانه دارید که در بهشت جاریاند ـیکی از آب، یکی از شراب، و یکی از شیر. اگر این شتر پیشگام شما، خارج از بهشت است، آشکار است که او از گرسنگی و تشنگی خشکیده، یا اینکه دیگران از شیر او بهره میبرندـ و بنابراین پیامبرتان دربارۀ صحبت داشتن با خدا بیهوده به خود میبالد؛ زیرا خدا راز این شتر را برای او فاش [یا وحی] نکرد.
اما اگر او در بهشت است، او هنوز در حال نوشیدن آب است، و شما بهخاطر فقدانِ آب، در میان بهشت شادیآفرین، خشک خواهید شد. و اگر هیچ آبی نباشد، چون این شتر تمام آن را نوشیده، شما تشنۀ شراب از رودخانۀ شرابی که آنجا جاری است، از نوشیدن شراب ناب مست خواهید شد و تحتتأثیر نوشیدنی شدید از حال رفته و به خواب میروید.
پس با رنج بردن از سرسنگینی بعد از خواب، و بیمار شدن از شراب، لذت و خوشگذرانی بهشت را از دست خواهید داد.
پس چطور به عقل پیامبرتان نرسید که این ممکن است برای شما در بهشت شادیآفرین رخ دهد؟ او هرگز نمیدانست که این شتر اینک چه نتیجهای میدهد، با این اوصاف شما حتی از او نپرسیدید وقتی او به شما دربارۀ سه رودخانه رؤیاهایش را ارائه داد.
ما آشکارا به شما اطمینان میدهیم که این شتر شگفتانگیز شما؛ بر شما بهسوی ارواح الاغها پیشیگرفته، به جایی که شما، نیز، مانند چهارپایان مقدر شده بروید. و تاریکی ظاهری و عذاب ابدی، آتش خروشان، کرمهای بیخواب، و دیوهای جهنمی وجود دارد.’» پایان نقلقول.
آری؛ میوههای دمشقی اینگونه است!
دمشقی به این متن از قرآن استناد کرد:
﴿مثل بهشتی كه به پرهیزگاران وعده داده شده [چون باغى است كه] در آن نهرهایی است از آبى كه [رنگ و بو و طعمش] برنگشته و جویهایی از شیری كه مزهاش دگرگون نشود و رودهایی از بادهای كه براى نوشندگان لذتی است و جویبارهایی از انگبین ناب و در آنجا از هرگونه میوه براى آنان [فراهم] است و [از همه بالاتر] آمرزش پروردگار آنهاست [آيا چنین كسى در چنین باغی دلانگیز] مانند كسى است كه جاودانه در آتش است و آبی جوشان به خوردشان داده میشود [تا] رودههایشان را از هم فرو پاشد﴾ [1].
در چند محور به یاری خدا پاسخ ارائه میشود!
میگویم: در ابتدای متن قرآن چه آمده است؟! متن به این موضوع اشاره دارد که آن رودخانهها برای مَثَل گفته شده است و نه اینکه حقیقتاً آنگونه که دمشقی تصور میکرد رودخانههایی مانند این رودخانههای دنیایی وجود دارد:
﴿مَثَلِ بهشتى كه …﴾ ﴿مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي…﴾
سید احمدالحسن روشنگری کرده و میگوید:
«عالم آخرت، عالم مادی نیست تا اینکه آمیزش جنسی و نوشیدن و خوردن مادی در آن با مفهومی که در این زندگی جسمانی متوجه میشویم وجود داشته باشد. این مسائل رمزگونه است و در قرآن بسیاری از مسائل رمزگونه است که این مسئله را قبلاً بیان کردم؛ سخن خدا، مانند سخن مردم نیست؛ و زمانی که سخن از عوالم بالایی است -همانطور که حال قرآن [چنین] است- کاملاً انبوه از رمزهاست، مانند رمزهای ملکوتی؛ و به همین خاطر است که روایات نسبت به اجتنابِ ورود در قرآن بدون آگاهی و علم تشویق کرده است؛ و به همین خاطر است که خدای سبحان با زبانِ پیامبرش همراه قرآن را قرار داده [و بازگو کرده] است که همان آلمحمد(ع) هستند؛ پس محمد رسول، نص و تصریح کردهاند که ثقلین را برجای گذاشته است، قرآن+عترت.»[2]
در حقیقت افراد واژگونشده ـکه وجودشان متعلق به دنیای فانی است و در شهوات غوطهور شدهاندـ تمام کلمات و موضوعات را با چشم دنیوی خود میبینند! متأسفانه این دید تنها مخصوص یوحنای دمشقی نیست! «آلفونسوس لیگوری»[3] از قدیسان و دکتران کلیسای کاتولیک میگوید:
«بااینحال بهشت محمدی تنها مناسب جانوران است. چون لذت نفسانی کثیف تمام چیزی است که مؤمن باید در آنجا انتظار داشته باشد.» [4]
اما آیا آنها نیز با کتاب مقدس با همین روش زشت روبهرو میشدند و به تفسیر میپرداختند؟!
مگر خود دمشقی آن «محبوبه» در غزل غزلها را کلیسا تفسیر نکرد؟![5] کسی که ویژگیهای زنانه داشت![6] آیا دربارۀ او نیامده بود که:
(ای عروس من، لبهای تو عسل را میچکاند زیر زبان تو عسل و شیر است).
سؤال: لبهای کلیسا کجاست تا چکانیده شدن عسل را با دو چشم خود ببینیم و بگوییم آری اینها لبهایند و آن هم که میبینیم عسل است؟!! زبان کلیسا کجا قرار دارد تا زبانش را بالا کشیم و عسل و شیر را مشاهده کنیم؟ آیا هیچگاه خود او و سایر قدیسان کلیسا حاضر میشدند که قانون شیطانیشان را دربارۀ کتاب مقدس نیز تعمیم دهند و سپس تفسیر کنند؟! یا اینکه این قانون شیطانی فقط در مواجهه با اسلام کاربرد دارد؟![7] ای کاش ذرهای انصاف در وجودشان بود.
میگویم: یکی از افتضاحات دمشقی بیاطلاعی او دربارۀ انواع نهرهاست؛ او سه نوع نهر را نام میبرد درحالیکه همانطور که در آیۀ قرآن تقدیم شد، به چهار نهر اشاره شده است:
الف. ﴿… آب …﴾ ﴿… مَاءٍ …﴾
ب. ﴿… شیر …﴾ ﴿… لَبَن …﴾
پ. ﴿… شراب …﴾ ﴿… خَمْرٍ…﴾
ت. ﴿… عسل …﴾ ﴿… عَسَلٍ …﴾
میگویم: دمشقی حتی افتضاح دیگری را به بار آورد و تعداد نهرها را سه نهر اعلام میکند! درحالیکه تعداد نهرها نه سه است و نه چهار؛ بلکه از همان آیهای که تقدیم شد، از آب و شیر و شراب و عسل هرکدام نهرهایی وجود دارد:
الف. ﴿…نهرهایی از آب…﴾ ﴿…أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ…﴾
ب. ﴿…نهرهایی از شیر…﴾ ﴿…أَنْهَارٌ مِنْ لَبَنٍ…﴾
پ. ﴿…نهرهایی از شراب…﴾ ﴿…أَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ…﴾
ت. ﴿…نهرهایی از عسل…﴾ ﴿…أَنْهَارٌ مِنْ عَسَلٍ..﴾
پس اگر به فرض محال این مَثَل حقیقت آن عالَم باشد و نه مثالی برای آن عالم، میگویم آنچنانکه دمشقی تصور میکرد، اینگونه نیست که تنها یک نهر آب وجود داشته باشد تا شتر بیاید و تمام آن را بیاشامد و دیگران تشنه بمانند!
میگویم: شاید دمشقی گمان میکرد اشکالاتی که مطرح میکند دیگر چیزی از اسلام را باقی نمیگذارد و اگر این فرض را مطرح کند که شتر قبل از ورود مسلمانان به بهشت رفته است، پس دیگر آبی برای آشامیدن مسلمانان باقی نمیماند و اینچنین ردی بر اسلام وارد میشود! اما برخلاف درک دمشقی، طبق قرآن بهشت همانند دنیا نیست که اهل آن دچار قحطی و تشنگی و … شوند؛ در قرآن میخوانیم:
﴿[در قیامت] ستمگران را از آنچه انجام دادهاند، هراسناک میبينی و [جزای عملشان] به آنان خواهد رسید، و كسانی كه ایمان آورده و كارهاى شایسته كردهاند در باغهای بهشتاند. آنچه را بخواهند نزد پروردگارشان خواهند داشت؛ این است همان فضل عظیم﴾. [8]
دقت کنید:
﴿آنچه را بخواهند﴾.
سپس چه؟
﴿نزد پروردگارشان خواهند داشت﴾.
و میخوانیم:
﴿در باغهای پر نعمت! * بر سریرها در برابر همديگر [مىنشينند]. *با جامی از بادۀ ناب پيرامونشان به گردش درمیآیند؛ * [بادهاى] سخت سپيد كه نوشندگان را لذتى [خاص] مىدهد؛ * نه در آن فساد عقل است و نه ايشان از آن به بدمستى [و فرسودگى] مىافتند!﴾. [9]
و میخوانیم:
﴿با جامها و آبریزها و پياله[ها]یی از بادۀ ناب روان * نه از آن دردسر گیرند و نه بیخرد گردند﴾. [10]
میگویم: اصلاً فرض کنیم فقط یک نهر در بهشت وجود دارد؛ اما آیا خدا نمیتواند این نهر را جاودانه جاری سازد و عرض آن را هم بهگونهای قرار دهد تا حتی میلیاردها شتر بهمانند شتر صالح بیاشامند و خلاصه اینکه بهشتیان دچار قحطی آب نشوند؟! خدا ناتوان نیست. [11]
همچنین در قرآن میخوانیم:
﴿پروردگارشان آنان را از جانب خود، به رحمت و خشنودى و باغهايى [در بهشت] كه در آنها نعمتهايى پايدار دارند، مژده مىدهد﴾. [12]
دقت کنید:
﴿…نعمتهايى پايدار﴾ ﴿…. نَعِيمٌ مُقِيمٌ﴾
دمشقی تصورش را هم نمیکرد این نتایج افتضاحش که منتشر میکند عاقبت به قیمت بیآبرویی بیشتر او تمام شود! گویا او در عالم توهم خود آمده بود کار اسلام را یکسره کند! اما با هر اشکالی که مینوشت کار خودش را یکسره میکرد! دمشقی نشان داد که محمد (ص) و قرآن حق است و دشمنان آنها کسانیاند که خدا با آنان نیست؛ زیرا از علم و حکمت الهی بیبهرهاند و کلام و استدلال پاک از آنان خارج نمیشود و بدون هیچ شکی این فقط شیطان نادان است که به آنان وحی میکند [13]. بههرحال دمشقی سرانجام آنقدر درون زشت خود را نشان داد که نمیدانم کدام مسیحی عاقلی با دیدن این همه سیاهی میتواند دوام بیاورد و پیرو کلیسایی باشد که او را قدیس میداند! آیا مسیحیان از خود نمیپرسند که این استدلالات اگر از جانب خدا باشد، چرا یکی پس از دیگری فرو میریزد و نادرستی آن روشن میشود؟!
میتوانم به یاری خدای سبحان و متعال که هر نعمتی از اوست بسیار بنویسم اما میدانم همین مقدار بسیار کافی است تا کسانی را که در خواب ماندهاند بیدار کند.
خدای سبحان و متعال را شکر برای توفیق عظیم؛ برای یاری دینش.
پانوشتها
1. ترجمۀ فولادوند؛ متن عربی آیه: ﴿مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ وَأَنْهَارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى وَلَهُمْ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَمَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِي النَّارِ وَسُقُوا مَاءً حَمِيمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءَهُمْ﴾ (محمد، ۱۵).
2. سید احمدالحسن، صفحه رسمی فیسبوک، ژوئن ۲۰۱۸م.
3. نام به انگلیسی: Alfonsus Liguori
4. تاریخ بدعتها، تکذیب آنها یا پیروزی کلیسا، ترجمه از ایتالیایی توسط مولوک، ویرایش دوم، دوبلین، منتشر شده توسط جیمز دافی، ۷، ولینگتون-کوی، ۱۸۵۷، فصل هفتم، بدعتهای قرن هفتم، بند ۲، ص۱۷۸.
5. ر.ک: غزلغزلها ۷:۴؛ او میگوید: «برادران و فرزندان عزیز کلیسا، مادر خود را شرمنده نکنید، او را تکهتکه نکنید. تدریس او را از طریق من دریافت کنید. به آنچه خدا دربارۀ او [کلیسا] میگوید گوش کنید: ‘ای محبوبه من، تمامی تو زیباست. در تو عیبی نیست’» (دربارۀ تصاویر مقدس، ترجمهشده از یونانی اصلی توسط ماری اچ. اِلایس، بخش سوم -ON HOLY IMAGES, TRANSLATED FROM THE ORIGINAL GREEK BY MARY H. ALLIES.).
6. در غزلغزلها، فصل ۴ آمده است: (7 ای محبوبه من، تمامی تو زیباست. در تو عیبی نیست. ۸ بیا با من از لبنان ای عروس، … ۹ … دلم را به یکی از چشمانت و به یکی از گردنبندهای گردنت ربودی. … ۱۱ ای عروس من، لبهای تو عسل را میچکاند زیر زبان تو عسل و شیر است و بوی لباست مثل بوی لبنان است…).
7. در کتاب مقدسْ منجی با وصف شاخه (ر.ک: اِشَعیا ۱۱: ۱) و سنگ (ر.ک: مزامیر ۱۱۸: ۲۲) یاد شده است! پس میپرسم آیا این دو عبارت به این معناست که منجی یک سنگ است یا یک شاخه است؟ و اگر کسی بخواهد بیشتر اشکال بگیرد آیا نمیتواند بگوید چگونه منجی یک «سنگ» است درحالیکه او در جای دیگر «شاخه» است؟! میبینیم که اشکالتراشی پایان ندارد! حتی در کلام عیسی (ع) میبینیم که از تشبیهات استفاده شده است؛ آیا عیسی (ع) پیروان خود را با عبارت «گوسفندان» یاد نکرد؟ (ر.ک: یوحنا ۲۷:۱۰) یا آیا بر طبق انجیل منظور از «خمیر مایه» در کلام عیسی «تعلیم» نبود؟! (ر.ک: متی ۱۶: ۶-۱۲). اگر کسی نگاهش ظاهری باشد شاید سخنان عیسی (ع) را به سخره بگیرد! زیرا از اصل ماجرا باخبر نیست! یا امر طور دیگری است؛ یعنی از اصل ماجرا باخبر است اما هدفش اشکالتراشی و سبک نشان دادن دعوت اوست! در نتیجه هر مسیحیای که عبارات قرآن را بر طبق نفس خودش تفسیر میکند اول به کتاب مقدسی که ادعای ایمان به آن را دارد طعن میزند.
8. ترجمۀ فولادوند؛ متن عربی آیه: ﴿تَرَى الظَّالِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا كَسَبُوا وَهُوَ وَاقِعٌ بِهِمْ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي رَوْضَاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ﴾ (شوری،۲۲).
9. ترجمۀ فولادوند – متن عربی آیه: ﴿فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ * عَلَىٰ سُرُرٍ مُتَقَابِلِينَ * يُطَافُ عَلَيْهِمْ بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ* بَيْضَاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ* لَا فِيهَا غَوْلٌ وَلَا هُمْ عَنْهَا يُنْزَفُونَ﴾ (صافات،۴۳-۴۷).
10. ترجمۀ فولادوند – متن عربی آیه: ﴿بِأَكْوَابٍ وَأَبَارِيقَ وَكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ * لَا يُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلَا يُنْزِفُونَ﴾ (واقعه، ۱۸-۱۹).
11. در اِرمیا ۱۷:۳۲ میخوانیم: (آه ای خداوند یهوه اینک تو آسمان و زمین را به قوت عظیم و بازوی بلند خود آفریدی و چیزی برای تو مشکل نیست) و در لوقا ۳۷:۱ سخن فرشته را میخوانیم: (زیرا نزد خدا هیچ امری محال نیست) و در لوقا ۲۷:۱۸ سخن عیسی (ع) را میخوانیم: (آنچه نزد مردم محال است، نزد خدا ممکن است).
12. ترجمۀ فولادوند؛ متن عربی آیه: ﴿يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَرِضْوَانٍ وَجَنَّاتٍ لَهُمْ فِيهَا نَعِيمٌ مُقِيمٌ﴾ (توبه،۲۱).
13. در لوقا ۱۱: ۱۴-۱۵ میخوانیم: (و دیوی را که گنگ بود بیرون میکرد و چون دیو بیرون شد، گنگ گویا گردید و مردم تعجب نمودند. * لیکن بعضی از ایشان گفتند: «دیوها را به یاری بعلزبول رئیس دیوها بیرون میکند.») و عیسی (ع) کلام پوشالی آنان را با این کلمات محکم نابود ساخت: (پس او خیالات ایشان را درک کرده، بدیشان گفت: «هر مملکتی که بر خلاف خود منقسم شود، تباه گردد و خانهای که بر خانه منقسم شود، منهدم گردد. * پس شیطان نیز اگر بر ضد خود منقسم شود، سلطنت او چگونه پایدار بماند. زیرا میگویید که من به اعانت بعلزبول دیوها را بیرون میکنم). (همان، ۱۷-۱۸).
دانلود تمامی شماره های هفته نامه زمان ظهور
عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پساز او کذاب است. به قلم: متیاس… Read More
مصیبت برتر قسمت دوم به قلم: نازنین زینب احمدی مقدمه در بخش پیشین این مجموعه، با تکیه بر اهمیتی که… Read More
گفتوگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت دوم) به قلم: متیاس الیاس از پیشنهادِ رفتن نزد کشیش استقبال کرد… Read More
به قلم: شیث کشاورز امروزه نظریه تکامل (فرگشت) نظریهای است که در جامعۀ علمی، بهطور گسترده بهعنوان توضیحی کاملاً… Read More
پاسخ به تئوفان اعترافکننده | قسمت چهارم به قلم: ارمیا خطیب • پیشگفتار در قسمت پیشین به سه ادعای تئوفانس… Read More
وظیفۀ مؤمنان در قبال رؤیا در پیشگاه فرستادۀ الهی به قلم: نوردخت مهدوی مقدمه رؤیا، سفری شیرین و روحانی است… Read More