به قلم: متیاس
کشیش استیفان از الیاس خواست که سخنان ردّ وبدل شده بین او و وهب را در اختیارش قرار دهد. پساز اندکی که از خواندن آن متن گذشت، کشیش گفت:
»الیاس، بعضی توضیحات این شخص صحیح است. بله، نام صریح عیسی در عهد قدیم نیامده. همچنین ارائۀ معجزه برای تمام فرستادگان خداوند ضروری و حتمی نبوده است. این سؤالات تو از ابتدا اشتباه بوده است. اصلاً نیازی به این بحثها نبوده! فقط کافی بود که به این کلام عیسی بسنده کنی و بطلان ادعایشان را ثابت کنی:
«و بسا انبیای کذَبه ظاهر شده، بسیاری را گمراه کنند.»[1]
میبینی فرزندم؟! این، خود عیسی است که هشدار میدهد و ما را از افتادن در دام این افراد برحذر میدارد. عیسی پیشبینی کرده بود که پساز او، مدعیان کذابی میآیند و مردم را گمراه میکنند. اگر کتاب مقدسمان را با دقت بخوانیم، ذرهای به باطل بودن این افراد و ادعاهایشان شک نمیکنیم. حال با خیال راحت به خانه برو و دیگر این افراد را دنبال نکن.»
الیاس و ساره از کشیش استیفان تشکر کردند و راهی منزل شدند. ساره خوشحال از اینکه پیشنهاد رفتن نزد کشیش را داده بود و او با یک آیه توانسته بود خط بطلانی بر ادعای احمدالحسن بکشد؛ به خیالش الیاس دیگر بهسراغ وهب نمیرفت؛ و اما الیاس خوشحال از اینکه برای ادامۀ مباحثه با وهب، پاسخ دندانشکنی یافته بود.
ساعتی گذشت و الیاس گوشی خود را برداشت و برای وهب نوشت:
«پس احمدالحسن معجزه هم دارد. چه خوب و تأثیرگذار! میدانی اصلاً از همان ابتدا سؤالات من اشتباه بود. تو درست میگفتی! برای اثبات حقانیت یک شخص مدعی، نیازی به ذکر صریح نامش نیست. و این را هم با تو موافقم که ارائۀ معجزه برای تمامی انبیای خداوند ضروری نیست. من با سؤالات بیجا وقت خود را هدر دادم. اما اکنون آیهای از کتاب مقدس میآورم که همان یک آیه، کذب ادعای شما را ثابت میکند. ایکاش میتوانستم چهرهات را هنگام خواندن این آیه ببینم! کارت تمام است وهب!
«و بسا انبیای کذَبه ظاهر شده، بسیاری را گمراه کنند.» [2] میبینی؟! عیسی ما را به حال خود رها نکرده است. ما با این هشدار عیسی آمادۀ ظهور هر مدعی دروغینی بودیم و هستیم. حالا دیگر بساطتت را جمع کن و از فریب مردم دست بردار.»
الیاس بسیار از عملکرد خود و از اینکه نسبت به وهب و خبرش بیتفاوت نگذشته بود، راضی بود. او گمان میکرد دیگر پاسخی ازجانب شخص ایماندار به احمدالحسن دریافت نمیکند. ناگهان صدای اعلان گوشیاش او را به خود آورد. این جواب، سریعترین پاسخی بود که وهب داده بود. وهب برایش نوشته بود:
«الیاس عزیز، ما قصد فریب کسی را نداریم، ایکاش عینک بدبینی را از چشمانت برداری و باانصاف و ذهنی آزاد پاسخهای مرا بخوانی. تو انسان خوبی هستی! سخنانی از ما را که درستیشان برایت اثبات شده است، میپذیری و جدل نمیکنی. از تو میخواهم که مانند مردی عادل و باانصاف، در دلایلی که میآوریم تفکر کنی و سپس قضاوت نمایی.
از آیۀ متی ۱۱:۲۴ گفتی. بسیار عالی دوست من! من نیز این آیه را بسیار دوست دارم و هشدار عیسی را نسبت به مدعیان دروغین به گوش جانم سپردهام. اما متوجۀ ارتباط این آیه به احمدالحسن نشدم. بیا یک بار دیگر آیه را بخوانیم:
«و بسا انبیای کذَبه ظاهر شده، بسیاری را گمراه کنند.»
این آیه به ظهور و آمدن انبیای کذبۀ بسیاری هشدار میدهد. دقت کن الیاس، انبیای کذبۀ بسیار! و معنیاش این است که پساز عیسی مدعیان دروغین بسیاری میآیند، نه اینکه هر مدعی که پساز عیسی بیاید، کذاب است. بگذار برایت مثالی بزنم:
یک مدرسه را تصور کن. مدیر آن مدرسه بازنشسته میشود و قبل از رفتن خود نسبت به آمدن معلمان کمسواد بسیاری به آن مدرسه هشدار میدهد و میگوید: حواستان باشد! من برای شما و این مدرسه و سطح علمیاش تلاش بسیار کردم. پساز من اجازۀ ورود هر معلمی را به این مدرسه ندهید، زیرا معلمان کمسواد بسیاری برای استخدام به اینجا خواهند آمد.
خب الیاس، حال تکلیف چیست؟ آیا مسئولان استخدام آن مدرسه باید تمامی معلمانی را که قصد تدریس دارند و برای مصاحبه به آنجا میآیند رد کنند و بگویند همۀ شما کمسواد هستید، و مدیر ما را نسبت به کمعلمی شما آگاه کرده بود؛ یا باید با توجه به هشدار مدیر نسبت به وجود معلمان کمسواد بسیار، با حساسیت و هشیاری بیشتری دانش هر معلم را بسنجند و معلمانی را که سابقۀ تدریس خوب و عالی دارند بپذیرند. منصف باش و به مثالم فکر کن.
به کلام عیسی بازگردیم. او به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته که هر مدعی پساز او کذاب است. ما با توجه به این زنگ خطری که عیسی برایمان به صدا در آورده است، بهسادگی هر ادعایی را نمیپذیریم، بلکه با حساسیت بیشتری دلایل ارائهشده ازسوی هر مدعی را بررسی میکنیم. اگر دلایلش با دلایل دیگر فرستادگان خداوند یکی باشد، او را خواهیم پذیرفت و اگر غیر از آن دلایل حرفی بزند، او را در زمرۀ همان انبیای کذبۀ بسیار قرار خواهیم داد. دوست من، فکر میکنم توضیحاتم واضح باشد. اما اگر باز هم حرفی داری یا سؤالی برایت پیش آمده، بپرس.»
این گفتوگوی داستانی ادامه دارد…
منابع
[1] انجیل متی 11:24.
[2] همان.
هفته نامه شماره 191
دانلود تمامی شماره های هفته نامه زمان ظهور
مصیبت برتر قسمت دوم به قلم: نازنین زینب احمدی مقدمه در بخش پیشین این مجموعه، با تکیه بر اهمیتی که… Read More
گفتوگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت دوم) به قلم: متیاس الیاس از پیشنهادِ رفتن نزد کشیش استقبال کرد… Read More
به قلم: شیث کشاورز امروزه نظریه تکامل (فرگشت) نظریهای است که در جامعۀ علمی، بهطور گسترده بهعنوان توضیحی کاملاً… Read More
پاسخ به تئوفان اعترافکننده | قسمت چهارم به قلم: ارمیا خطیب • پیشگفتار در قسمت پیشین به سه ادعای تئوفانس… Read More
وظیفۀ مؤمنان در قبال رؤیا در پیشگاه فرستادۀ الهی به قلم: نوردخت مهدوی مقدمه رؤیا، سفری شیرین و روحانی است… Read More
گفتوگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت اول) به قلم: متیاس فرستادۀ عیسای مسیح -احمدالحسن- ظهور کرد. این اولین… Read More