پاسخ شبهات

پاسخ به شبهات شیخ علی کورانی_قسمت پانزدهم

قسمت قبل
امام علی(ع) در خطبۀ 38 نهج‌البلاغه در تعریف شبهه فرمودند: «وَ اِنَّما سُمِّیَتِ الشُّبْهَةُ شُبْهَةً لاِنَّها تُشْبِهُ الْحَقَّ. فَاَمّا اَوْلِیاءُ اللّهِ فَضِیاؤُهُمْ فیهَا الْیَقینُ، وَ دَلیلُهُمْ سَمْتُ الْهُدى. وَ اَمّا اَعْداءُ اللّهِ فَدُعاؤُهُمْ فیهَا الضَّلالُ، وَ دَلیلُهُمُ الْعَمى. فَما یَنْجُو مِنَ الْمَوْتِ مَنْ خافَهُ، وَلا یُعْطَى الْبَقاءَ مَنْ اَحَبَّهُ» «شبهه‏ را براى اين شبهه‏ ناميدند كه به حق شباهت دارد. اما نور هدايت‌كنندۀ اولیای خدا در شبهات، يقين است و راهنماى آنان، مسير هدايت الهى است. ولی دشمنان خدا، دعوت‌كننده‏شان در شبهات، گمراهى است و راهنماى آنان كورى است. آن‌كس كه از مرگ بترسد نجات نمى‏يابد و آن‌كس كه زنده‌ماندن را دوست دارد براى هميشه در دنيا نخواهد ماند.»

ضلالت و راهنماشان کوردلى است. نه ترس از مرگ علّت نجات است و نه عشـق به بقا عامل جاودانگى است.

 

پرسش 29:

کورانی : چون در صورت امام مهدی اثری وجود دارد و در صورت من هم هست، پس من مهدی هستم! این مضحک است.

شیخ کورانی ـ‌که سخنش را می‌خوانم تا مردم میزان انحطاط اخلاقی این مرد را ملاحظه کنند‌ـ می‌گوید: «آن‌طور که این دجال استدلال کرده است: از جمله صفات امام مهدی(ع): پیشانی‌اش فراخ، دیدگانش فرورفته و در صورتش اثری است. گویا او می‌خواهد بگوید: چون در صورت امام مهدی(ع) اثری وجود دارد و صورت من هم همین‌ طور است پس من مهدی هستم! این خنده‌دار است! زیرا هرکس که در صورتش اثری داشته باشد می‌تواند چنین ادعایی کند!

منظور از این اثری که در چهرۀ مهدی(ع) وجود دارد یک خال زیبا و متمایز است؛ اما اثری که در چهرۀ احمد اسماعیل کویطع وجود دارد ـ‌آن‌گونه که می‌گویند‌ـ یک زخم کریه است. شاید این زخم، اثر باقی‌مانده از ضربه‌ای در حادثه‌ای ناگوار بوده باشد.»

 

پاسخ:

همین تفاوت‌های میان ما و کورانی، ما را بس است. از کوزه همان برون تراود که در اوست! کورانی بهتر از هرکس دیگری می‌داند کسی نمی‌تواند با چنین روشی استدلال کند. کتاب‌های ما در دسترس عموم قرار دارد و چنین استدلالی در آن‌ها مطرح نشده است.

اما کورانی می‌خواهد خودش را از حسادتی آرام کند که قلبش را به درد آورده است؛ لذا چنین مسائلی را به هم می‌بافد تا ناسزا بگوید و دشنام بدهد، نه چیز دیگر.

شما مشاهده می‌کنید که در سخن او هیچ‌گونه بار علمی وجود ندارد تا به آن پاسخ داده شود. پس پاسخ به او تنها «سلام» است «سلام».

عجیب است که این مرد ما را از قلم تهمت خود در امان نگذاشته، می‌نویسد: «به‌علاوه او را در رفتار و گفتارش چنین می‌بینیم که ‌به هیچ اصولی احترام نمی‌گذارد و هیچ حد و مرزی نمی‌شناسد، حتی حد و مرزهای رفتارهای معمول اجتماعی را، چه برسد به دیگر شایستگی‌ها!»

بنده تنها برای آنان که تقوا پیشه کرده‌اند، روشن می‌کنم اثری که روایت ذکر کرده است، ‌برخلاف پندار کورانی‌، «خال» نیست؛ و گمان نمی‌کنم بیشتر مردم بگویند «اثر» به‌معنای «خال» است؛ وگرنه آیا یک عاقل می‌تواند چنین بگوید که «یک زخم کریه است. شاید این زخم، اثر باقی‌مانده از ضربه‌ای، در حادثه‌ای ناگوار بوده باشد»؟ آیا خال، در نتیجۀ ضربه پدید می‌آید؟

منظور از اثر همان است که عراقی‌ها به آن «اخت» می‌گویند. من حاضرم به شدیدترین وجه ممکن قسم یاد کنم این ادعای کورانی که کسی به او چنین چیزی گفته، دروغ محض است. هیچ‌کسی چنین چیزی به او نگفته است؛ به یک دلیل ساده: اینکه اثر موجود در چهرۀ سید(ع) خیلی معمولی است؛ به‌طوری که اگر وارسی نکنی متوجه آن نمی‌شوی.

 

پرسش 30:

از سخن شما متوجه شدم که شما می‌گویی روایت مذکور، بر سید احمدالحسن انطباق دارد؟

 

پاسخ:

بله؛ همین‌طور است. روایات بسیاری مهدی را توصیف می‌کنند. اگر کسی در آن‌ها دقت کند متوجه می‌شود که این روایت‌ها، در حقیقت دو نفر را توصیف می‌فرمایند، نه یک نفر. این نکته‌ای است که سید صدر(ره) نیز در کتاب خود یادآور شده است. برادران انصار نیز در نوشته‌های خودشان این نکته را متذکر شده و به روایت‌ها پرداخته‌اند و این مسئله را چنان روشن ساخته‌اند که هیچ شک و شبهه‌ای در آن باقی نمی‌ماند.

 

پرسش 31:

کورانی می‌گوید ما در استخاره، فریب‌کاری می‌کنیم.

 

کورانی می‌گوید ما در استخاره، فریب‌کاری می‌کنیم و به افراد می‌گوییم قرآن را باز کن و از خداوند استخاره بگیر. اگر استخاره به سود ما باشد که هیچ، اما اگر بر ضد ما باشد به او می‌گوییم باید نیتت را خالص کنی!

 

پاسخ:

پیش‌تر به شما عرض کردم که ما با «متن» استدلال می‌کنیم؛ اما برای دلیل‌آوردن برای اصل اعتقادی، از استخاره و رؤیا استفاده نمی‌کنیم؛ بلکه از این وسیله تنها برای تشخیص مصداق حجت خدا بهره می‌بریم؛ یعنی استخاره یکی از روش‌هایی است که مصداق حجت خدا را نشان می‌دهد؛ همان‌ طور که رؤیا و متن تشخیصی نیز این‌چنین است.

این سخنی که کورانی ما را به آن متهم می‌کند، در نهایت سُستی قرار دارد؛ زیرا وقتی ما بخش نظری مربوط به این مسئله را بیان می‌کنیم، وظیفه‌مان به پایان می‌رسد؛ یعنی ما برای مردم بیان می‌کنیم که متن تشخیصی، رؤیای صادقه و همچنین استخاره، هرکدام راهی برای تشخیص حجت خداست و برای این سخن خود از قرآن و حدیث، دلیل می‌آوریم.

ولی استفاده از این راه‌ها ـ‌مثلاً اینکه یکی از آنان برای استخاره داوطلب شود‌ـ این به خود شخص مربوط می‌شود و می‌تواند آن را در خانۀ خود یا هر‌جای دیگر انجام دهد و ما هیچ ارتباطی با این مسئله نداریم.

واقعیت این است که کورانی به چنین شیوه‌هایی پناه می‌برد؛ زیرا در رویاروییِ واقعیِ علمی ناتوان است.

 

پرسش 32:

کوتاه‌ترین راه برای ایمان به غیب، خودِ غیب است.

او همچنین می‌گوید ـ‌آنچه نوشته است را می‌خوانم‌ـ: «او در سایت خود سؤالی از طرف زینب ‌موسوی منتشر کرده که پرسیده است: چگونه می‌توانم از کوتاه‌ترین راه تصدیق کنم که سید احمدالحسن، فرستاده و وصی امام مهدی(ع) است؟

و دجال چنین پاسخ داده است: «کوتاه‌ترین راه برای ایمان به غیب، خودِ غیب است؛ پس از آنکه سه روز، روزه گرفتی از خداوند سؤال کن و به حق فاطمه ـ‌دختر محمد(ص)ـ متوسل شو تا حق را از طرف خداوند، به‌وسیلۀ رؤیا یا مکاشفه یا هر نشانه‌ای از نشانه‌های غیبی ملکوتی خداوند سبحان‌و‌متعال، بشناسی.» و این‌چنین او را با کوتاه‌ترین راه به‌سوی گمراهی دعوت کرده است.

پرسش من این است آیا همان‌ طور که شیخ کورانی می‌پندارد، وی حقیقتاً او را فریب داده است؟

 

پاسخ:

این خانم ـ‌همان‌ طور که از سؤالش پیداست‌ـ می‌خواهد کوتاه‌ترین راه را برای تشخیص مصداق بشناسد و می‌گوید: «چگونه می‌توانم از کوتاه‌ترین راه تصدیق کنم که سید احمدالحسن، فرستاده و وصی امام مهدی(ع) است؟»

یعنی او با ادله‌ای که این دعوت مبارک عرضه داشته است، می‌داند امام مهدی(ع)، وصی و فرستاده‌ای دارد و می‌خواهد بداند که آیا این عنوان بر مصداق ـ‌یعنی سید احمدالحسن(ع) است‌ـ منطبق است یا خیر؛ به همین دلیل از کوتاه‌ترین راه برای رسیدن به پاسخ، سؤال کرده است؛ و واضح است که کوتاه‌ترین راه، سؤال‌کردن از خداوند عزوجل و دریافت پاسخ از اوست.

اینکه ایمان بر اساس غیب باشد و اینکه امکان ندارد خداوند بنده‌اش را تباه کند و اینکه «او» متعال از طریق هر‌چیزی با بندگانش صحبت می‌کند تا گمراهی و ضلالت را دور کند. بنده متوجه نمی‌شوم این مرد به چه‌چیزی ایمان دارد!

 

 

ادامه دارد…

کاربر2

Recent Posts

گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت سوم)

عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پس‌از او کذاب است. به قلم: متیاس… Read More

1 ماه ago

مدعیان خیر

مصیبت برتر قسمت دوم به قلم: نازنین زینب احمدی مقدمه در بخش پیشین این مجموعه، با تکیه بر اهمیتی که… Read More

2 ماه ago

آیا معجزه راه ثابت شناخت فرستادگان الهی است؟

 گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت دوم) به قلم: متیاس الیاس از پیشنهادِ رفتن نزد کشیش استقبال کرد… Read More

2 ماه ago

آیا فرگشت یک هدف کلان دارد؟

به قلم: شیث کشاورز   امروزه نظریه تکامل (فرگشت) نظریه‌ای است که در جامعۀ علمی، به‌طور گسترده به‌عنوان توضیحی کاملاً… Read More

2 ماه ago

پاسخ به اتهام فرصت‌طلبیِ پیامبر(ص) و یادگیری ایشان از اهل کتاب

پاسخ به تئوفان اعتراف‌کننده | قسمت چهارم به قلم: ارمیا خطیب • پیشگفتار در قسمت پیشین به سه ادعای تئوفانس… Read More

2 ماه ago

«رؤیا» دریچه‌ای به‌سوی ملکوت

وظیفۀ مؤمنان در قبال رؤیا در پیشگاه فرستادۀ الهی به قلم: نوردخت مهدوی مقدمه رؤیا، سفری شیرین و روحانی است… Read More

2 ماه ago