خانه > برگزیده > چرا ریچارد داوکینز در بین آتئیست ها و خدا ناباوران معروف شد؟

چرا ریچارد داوکینز در بین آتئیست ها و خدا ناباوران معروف شد؟

خدا ناباوران در عصرهای مختلف بدون دلیل و صرفاً با چنگ زدن به شبهاتی، عدم وجود خدا را برای خود توجیه می‌کردند و تنها خداباوران بودند که برهان‌های مختلفی برای اثبات وجود خدا ارائه می‌کردند.
از جمله مهم‌ترین این برهان‌ها، برهان نظم هست که ما با مشاهده نظم و قوانین حاکم بر جهان هستی و حیات زمینی پی به وجود ناظمی آگاه می‌بریم.

هرچند که دیوید هیوم تلاش‌های زیادی کرد تا این برهان رو زیر سؤال ببرد ولی نتوانست و حداکثر پیروزی که توانست به‌زعم خودشان برای الحاد به ارمغان بیاورد تشکیک در صفات خداوند بود. هرچند که بدان‌ها نیز پاسخ داده شد که بهترین پاسخ را می‌توانید در کتاب توهم بی‌خدایی نوشته احمد الحسن در بخش دستان خدا در فصل 4 مطالعه کنید.
همچنان ملحدین عاجز از ارائه دلیلی برای الحاد خود بودند تا اینکه نظریه فرگشت (تکامل) داروین به محافل علمی وارد شد و بعدها تفاسیر مختلفی از این نظریه برای وجود یا عدم وجود خالق ارائه شد.

در اینجا بود که پروفسور ریچارد داوکینز به عنوان فرضیه‌پرداز الحادی معرفی شد و با نوشتن کتاب ساعت‌ساز نابینا به اصطلاح خود برای الحاد، ادله نویسی کرد! در آن کتاب سعی نمود خدای ساعت‌ساز پیلی را رد کرده و خدای ساعت‌ساز نابینا را مؤثر حیات بداند.
او بر خلاف سایر خدا ناباوران سعی داشت برای اعتقاد بی‌خدایی خود دلیل ارائه دهد و بر خلاف دیوید هیوم که سعی در تضعیف صورت استدلال داشت او به صورت خاص در کتاب ساعت‌ساز نابینا، مقدمه‌ی اول برهان نظم رو به چالش کشید.

داوکینز می‌گوید: «بدون داروین نمی‌توانستیم بی‌خدا باشیم، چون ما هیچ جواب خوبی برای اینکه چرا موجودات زنده به نظر میاد طراحی شده باشند نداشتیم.»

داوکینز در کتاب ساعت‌ساز نابینا ادعا نمود نظم و طراحی موجود در حیات زمینی حاصل فرگشت (تکامل) می‌باشد و در ادامه کتاب ادعا می‌کند که مؤثر فرگشت (تکامل)، طبیعت کور و نابیناست نه خدای آگاه زیرا او مدعی است که فرگشت هیچ هدف بلندمدتی ندارد.

او در هیچ کجای کتابش نتوانست حتی یک دلیل برای ادعایش بیاورد اما متأسفانه کتاب او به صورت گسترده منتشر شد و عدم هدفمندی تکامل را خدا ناباوران با استناد به این کتاب دلیلی بر رد برهان نظم ارائه کردند و آنجا بود که نام ریچارد داوکینز به عنوان اسطوره الحاد بر سر زبان‌ها افتاد!

پس از گذشت چندین سال، نقدی کامل و علمی بر کتاب او نگاشته نشد؛ هرچند او ادعای خود را اثبات نکرد، ولیکن موضوع مهم عدم هدفمندی تکامل را مطرح کرد که خداباوران می‌بایست برای حفظ حدود برهان نظم در حیات زمینی خلاف آن یعنی هدفمند بودن تکامل را اثبات می‌کردند ولیکن هیچ اثری در این زمینه نگاشته نشد!

عمده علمای ادیان که خود را عاجز از اثبات هدفمندی تکامل با ارائه شواهد علمی دیدند همان راه کلیساهای قرون ‌وسطا را اتخاذ کردند و به انکار تکامل پرداختند و این در حالی بود که با انکار نظریه تکامل که با شواهد بسیاری اثبات شده بود، شکست واقعی را به خود تحمیل کردند و چهره خود را در نزد عموم دانشمندان و محققین جهان منفور ساختند.

این روند تمسخرآمیز ادامه داشت تا اینکه سید احمد الحسن، وصی و فرستاده امام مهدی (ع) ظهور کردند و اقدام به نوشتن کتاب توهم بی‌خدایی نمودند و در فصل دو این کتاب، نظریه تکامل را با ارائه شواهد علمی اثبات نموده و در فصل چهارم این کتاب عدم تصادفی محض بودن جهش‌ها و نیز هدفمندی تکامل را اثبات نمودند و اینگونه تمام باب‌ها را بر روی الحاد بستند.

اکنون اوضاع برعکس شده است و پس از چندین سال از نگاشته شدن کتاب توهم بی‌خدایی، هنوز نقدی و ردیه ای بر آن نوشته نشده است و کتاب توهم بی‌خدایی تمام پیروزی‌های پی‌درپی الحاد در برابر ایمان در قرون اخیر را تبدیل به شکست مفتضحانه کرد.

همچنین ببینید

شاهدی قرآنی بر فرگشت

171 – شاهدی قرآنی بر اندیشه سید احمدالحسن در تکامل (فرگشت)

انسان‌های قبل از حضرت آدم (ع) به‌ قلم: کاظم محمدی مقدمه امروزه وقتی علم بر …

2 نظر

  1. خدا خیرتون بده

  2. احسنتم 313

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج × 4 =