• زنگ بیداری
شاید شما هم جزو کسانی باشید که هرروزه بیدارشدن از خواب با زنگ ساعت را تجربه میکنید؛ اما اگر آنقدر خسته از غرقشدن در کارهای روزمرۀ خود باشید، ممکن است به زنگ هشدار هم توجهی نکنید؛ آن هشداری که کمک میکند تا بیدار باشید.
غوطهورشدن در دنیا را میتوان به همان خواب تشبیه کرد و صدای زنگ بیدارباش را به صدای فرستادگان. در طول تاریخ چه بسیار پیش آمده است که در مقابل هشدار فرستادگان گوشهای مردم چیزی را نمیشنود؛ آنگاه که آنان با کلام خود مردم را بهسمت خدا دعوت میکنند ولی مردم آنها را اجابت نمیکنند.
(و ارمیای نبی تمامی قوم یهودا و جمیع سکنۀ اورشلیم را به آن خطاب کرده، گفت: * «از سال سیزدهم یوشیا ابن آمون پادشاه یهودا تا امروز که بیستوسه سال باشد، کلام خداوند بر من نازل میشد و من به شما سخن میگفتم و صبح زود برخاسته، تَکلّم مینمودم اما شما گوش نمیدادید. * و خداوند جمیع بندگان خود، انبیا را نزد شما فرستاد و صبح زود برخاسته، ایشان را ارسال نمود اما نشنیدید و گوش خود را فرا نگرفتید تا استماع نمایید). [۱]
• بیداری با خونِ حسین
تأسفبارتر آنکه چه بسیار برای بیداری امتها از این خواب غفلت، خونهای پاکی که ریخته میشوند تا آدمی بیدار شود و به یاد آورَد که هدف از خلقت چه بود و اینک کجا ایستاده است و باید چه کند.
صوت امام حسین همچون زنگ ساعتی بود که مردم را دعوت به بیداری میکرد؛ او چوپان نیکوکاری بود که برای انجام رسالت الهی خود و نجات امت، حاضر به تسلیم نزد حاکمیت شیطان نشد و جان خود را برای هدایت مردم و رهایی آنان از آتش جهنم گذاشت.
(شبان نیکو جان خود را در راه گوسفندان مینهد). [۲]
• کلام ارمیا دربارۀ امام حسین
ارمیا ذکر حسین و منتقم خون او را صدها سال پیش از تولدشان آورده است؛ در کتاب ارمیا ـکه جزو کتب عهد قدیم و مورد قبول یهودیان و مسیحیان استـ میتوانیم ارتباط بین روز انتقام یهوه صبایوت (خدای لشکرها) ـکه همان منجی استـ را با ذبیحهای که نزد رود فرات است ـیعنی امام حسینـ بیابیم:
(زیرا که آن روزْ روزِ انتقام خداوند یهوه صبایوت است که از دشمنان خود انتقام بگیرد. پس شمشیر هلاک میکند، سیر میشود و از خون ایشان مست میگردد؛ زیرا خداوند یهوه صبایوت در زمین شمال، نزد نهر فرات ذبحی دارد). [۳]
در نسخۀ عربی مسیحی (AVD) میخوانیم:
(فَهَذَا ٱلْيَوْمُ لِلسَّيِّد رَبّ ٱلْجُنُود يَوْمُ نَقْمَةٍ لِلِٱنْتِقَام مِنْ مُبْغِضِيهِ، فَيَأْكُلُ ٱلسَّيْفُ وَيَشْبَعُ وَيَرْتَوِي مِنْ دَمِهِمْ. لِأَنَّ لِلسَّيِّد رَبّ ٱلْجُنُود ذَبِيحَةً فِي أَرْض ٱلشِّمَال عِنْدَ نَهْر ٱلْفُرَاتِ).
و میتوانیم این آیه را اینگونه نیز بخوانیم:
(زیرا این روز، برای سیّد، «پروردگار سپاهیان» روز کیفر است؛ برای انتقام از دشمنانش. پس شمشیر، میخورد، سیر میشود و از خون ایشان سیراب میگردد؛ زیرا سید، «پروردگار سپاهیان» در زمین شمال نزد نهر فرات ذبحی دارد).
پس در موقعیت شمالی نسبت به مکان سیّد (یا منجی)، قربانیای کنار رود فرات وجود دارد و او امام حسین است که در کربلا به شهادت رسید؛ پس اگر کربلا در موقعیت شمالی نسبت به مکان منجی قرار دارد، نجاتدهنده در جنوب کربلاست یا بهعبارت دیگر منجی از آنجا خواهد آمد؛ اشعیا مکان دقیق آمدن سیّد را برای ما گفته است:
(این کیست که از ادوم با لباس سرخ از بصره میآید؟ یعنی اینکه به لباس جلیل خود ملبّس است و در کثرت قوّت خویش میخرامد؟ من که به عدالت تکلم میکنم و برای نجات، زورآور هستم). [۴]
متن بعدی بهخصوص آیۀ ۴ این ادعا را ثابت میکند که نجاتدهندهای که از بصره میآید همان سیّدی است که از جنوب کربلا میآید و روز انتقامی دارد؛ در این آیه بهوضوح بیان شده است که او روز انتقامی دارد که علتش با توجه به آنچه پیشتر تقدیم شد، روشن است:
(چرا لباس تو سرخ است و جامۀ تو مثل کسی که چرخشت را پایمال کند؟ * من چرخشت را تنها پایمال نمودم و احدی از قومها با من نبود و ایشان را به غضب خود پایمال کردم و به حدّت خشم خویش لگدکوب نمودم و خون ایشان به لباس من پاشیده شده، تمامی جامۀ خود را آلوده ساختم. * زیرا که روز انتقام در دل من بود و سال فدیهشدگانم رسیده بود). [۵]
• مسیحیان و پرسش سؤالاتی از خودشان
از مسیحیان میخواهیم به تفاسیر مفسرین خود رجوع کنند و از درماندگی مفسرانشان در تفسیر این متن آگاه شوند و بهطور مثال این سؤالات را از خود بپرسند که چرا آن سیّد طبق آن متن خواهان انتقام است؟ انتقام برای چهچیزی؟ چرا علت انتقام وجود یک قربانی کنار رود فرات است؟ این قربانی کیست؟ چرا در رؤیای یوحنای رسول و در فصل نوزدهم میتوانیم اوصاف اسبسواری را ببینیم که دقیقاً مطابق با اوصاف انتقامگیرندهای است که از بصره میآید؟ کسی که مشخص شد همان سیّدِ منتقم است! آری سوار بر اسب سفید همان سید منتقم است و کیست که درک نکند وقتی فصل ششم از مکاشفۀ یوحنا در کنار فصل بیستوچهارم انجیل متّی قرار میگیرد، نشان میدهد که سوار بر اسب سفید پیش از آمدن عیسی میآید؟! آری؛ سید پیش از آمدن عیسی میآید.
• در پایان
پس شواهد درون کتاب مقدس به ما نشان میدهند که این پیشگویی صدها سال قبل از میلاد مسیح تحقق پیدا نکرد؛ بلکه تحقق این پیشگویی پس از میلاد مسیح رخ خواهد داد. همچنین آنچه مسیحیان باید به آن توجه کنند این است که ذکر حسین بارها در جاهای دیگر کتاب مقدس نیز آمده است؛ مثلاً عیسی وقتی که میخواهد به عراق ـبه مکان آمدن برق یا ابراهیم که از مشرق خارج و در مغرب ظاهر شدـ اشاره کند، از جسد خاصی در آنجا صحبت میکند که با توجه به کتاب مقدس، همان قربانی نزد رود فرات یا حسین است. [۶]
پانوشتها
۱. ارمیا ۲۵: ۲-۴.
۲. یوحنّا ۱۱:۱۰.
۳. ارمیا ۱۰:۴۶.
۴. اشعیا ۱:۶۳.
۵. اشعیا ۶۳: ۲-۴.
۶. در انجیل متّی ۲۷:۲۴ میخوانیم: (زیرا همچنان که برق از مشرق ساطع شده، تا به مغرب ظاهر میشود، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد). میدانیم که برق از هر سمتی خارج میشود و در هر سمتی ظاهر میشود؛ پس در سخن عیسی به یک برق خاص اشاره شده است که از مشرق خارج میشود و در مغرب ظاهر میشود! این شخص چهکسی است؟ نخست باید توجه کنیم که عیسی این سخن را بر روی کوه زیتون بیان فرمود (ر.ک. متّی ۳:۲۴)؛ پس برق باید شخصی باشد که از مشرق نسبت به مکان عیسی خارج و در مغرب ظاهر شود! سید احمدالحسن حقیقت این برق را برای ما آشکار ساخت؛ او برای ما روشن کرد که منظور از برق، ابراهیم بود! چراکه او از مشرق نسبت به مکان عیسی ـبهطور خاصتر جنوب عراقـ خارج شد و در سرزمین مقدس ظاهر شد. (ر.ک. پیدایش ۱:۱۲؛ ۷:۱۵؛ اعمال ۷: ۲-۴)؛ عیسی پس از بیان نحوۀ خروج و ظهور ابراهیم فرمود: (… ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد)؛ پس واضح است که پسر انسان نیز مانند ابراهیم از جنوب عراق خارج و در مغرب ظاهر میشود! این شخص چهکسی است جز همان منتقم و سیدی که از بصره میآید؟ در آیۀ بعدی یعنی آیۀ ۲۸ از فصل ۲۷ از انجیل متی، طبق یکی از نسخههای فارسی میخوانیم: (و هرجا که مرداری باشد، کرکسان در آنجا جمع شوند)؛ در یکی از بهترین نُسخههای عربی کتاب مقدس یعنی نسخۀ (اِی وی دی AVD) میخوانیم: (لِأَنَّهُ حَيْثُمَا تَكُن ٱلْجُثَّةُ، فَهُنَاكَ تَجْتَمِعُ ٱلنُّسُورُ). دقت کنیم که آن جسد یا مردار با حرف تعریف (ال) ذکر شده است و آن، مُردار یا جَسَد خاصی است و معنی متن عربی نسخه اینگونه است: (جایی که جسد باشد کرکسها جمع میشوند)؛ اما سؤال: هدف عیسی از بهکاربردن عبارت «جسد» که در آیۀ (۲۸) خواندیم چه بود؟ یعنی بعد از آنکه عیسی به عراق و پسر انسان که از عراق خارج میشود اشاره کرد، بهراستی چرا این سخن را فرمود و به آن «جسد» اشاره کرد؟ آن «جسد» کیست؟ دکتر علاء سالم در یکی از سخنرانیهای خود دربارۀ (بازگشت عیسی) توضیحی راجع به این «جسد» بیان فرمود؛ او دربارۀ آیات ۲۷ و ۲۸ گفت: «این متن به مشرق اشاره میکند و مشرق نسبت به مکان عیسی عراق یا سرزمین انبیا یا همان سومر یعنی همان سرزمین آدم و نوح است. این متن باز هم میان برق و جسد ارتباط برقرار میکند. برخی مفسران کتب مقدس جسد را مرتبط با فرد ذبحشده، یعنی عیسی میدانند و ما میگوییم: حسین فدای عرش خدا شد و او همان ذبحشده بر ساحل رود فرات است.» پایان نقل قول؛ در نتیجه عیسی بعد از اشاره به محل خارجشدن پسر انسان در عراق، دقیقاً به همان مکان تأکید کرد؛ اما این بار با بهکاربردن عبارت جسد! همان امام حسین، قربانیای که کنار رود فرات ذبح شد و منجی، خواهان انتقام اوست.