بهقلم: مریم احمدیار
چکیده
روانشناسان و متخصصان حوزۀ سلامت روان همواره بهدنبال تکنیکها و روشهای نوین در جهت بهزیستی روانشناختی و سلامت روان بودهاند. هدف از پژوهش حاضر بررسی مفهوم ذهنآگاهی که از شاخصههای مهم رواندرمانیهای نوین است از دو دیدگاه روانشناسی سکولار و روانشناسی دینی است. پژوهش حاضر این فرض را مورد بررسی قرار میدهد که ذهنآگاهی و تکنیکهای آن ریشه در دین الهی دارد. تکنیکهای ذهنآگاهی در واقع نوع تحریفشدهای از آموزههای عبادی پیامبران سومر و آکد است و ذهنآگاهی حقیقی را میتوان در مفاهیم دینی و روشهای عبادی جستوجو کرد. در همین راستا، پژوهش حاضر ذهنآگاهی را از کلام سید احمدالحسن مطرح کرده و مورد بحث قرار داده است.
مقدمه
یکی از مسائل مهمی که امروزه بشر با آن روبهروست موضوع سلامت روان و چگونگی دستیابی به آن است. سلامت روان مفهومی چندبعدی است که نهتنها به فقدان اختلالات روانی بلکه به داشتن تعادل عاطفی، سازش اجتماعی، یکپارچگی شخصیت، شناخت خود و احساس شادکامی نیز اشاره دارد. [1] امروزه افراد بهخصوص در شهرهای بزرگ علایمی نظیر بیحوصلگی، پرخاشگری، ترس، اضطراب و نگرانی را بهطور معمول تجربه میکنند که همۀ این نشانهها حاکی از وجود ناهنجاریهای روان است. [2] یکی از مهمترین عواملی که سلامت روان را به خطر میاندازد افکار منفی مزاحم و طرحوارههای ناسازگار است. در واقع طرحواره ساختارهای شناختی و باورهای بنیادین فرد است و به چارچوبهای فکری او برای درک جهان اشاره دارد. [3]
انسان همواره در زندگی خود با موقعیتهای استرسزای مختلفی روبهروست که موجب فعالشدن طرحوارههای شناختی منفی در وی میشود. زمانی كه این طرحوارهها فعال میشوند، سیستمی متشكل از افكار خودآیند منفی [4] و نشخوار ذهنی[5] را فرامیخوانند. در چنین موقعیتی فرد بیش ازآنچه به واقعیتهای موجود و تجربیات زمان حال توجه کند به افکاری که اتوماتیکوار از ذهن میگذرد توجه نشان میدهد. این امر نهتنها موجب بالارفتن هیجانات منفی از جمله احساس ناراحتی، سردرگمی، احساس گناه، اضطراب و… میشود، بلکه سلامت روان فرد را نیز به خطر میاندازد، و فرد را مستعد اختلالهای روان بهخصوص اختلالهای اضطرابی و افسردگی میکند. [6]
از دیرباز تاکنون، برای درمان اختلالهای روان، روانشناسان و متخصصان این حوزه روشهای متعددی را مورد استفاده قرار دادهاند؛ از جمله درمانهای رفتارگرایی مبتنی بر اصول شرطیسازی عامل و پاسخگر که بهعنوان درمانهای موج اول شناختهشدهاند، و شناخت درمانی بک و درمان عقلانیعاطفی الیس که موسوم به درمانهای موج دوم هستند. در پایان دهۀ 81 و اوایل دهۀ 90 درمانهای موج اول و دوم با یکدیگر ادغام شده و مجموعهای از درمانها را تحتعنوان درمانهای شناختیرفتاری به وجود آوردند. عدم موفقیت روشهای سنتی موجب رویآوردن به روشهای نوین از جمله درمانهای موج سوم شناختیرفتاری شد. این روشها در واقع تلفیقی از سنتهای معنوی شرقی با درمانهای شناختیرفتاری است که امروزه جایگاه ویژهای در درمان بیماریهای روانی دارند. یکی از مشخصههای اصلی درمانهای موج سوم، درمانهای مبتنی بر ذهنآگاهی (mindfulness) است. [7]
ذهنآگاهی چیست؟
ذهنآگاهی یا توجهآگاهی به معنای توجهکردن به شیوهای خاص، معطوف به زمان حال و بدون قضاوت دربارۀ آن چیزی است که در حال رخ دادن است. [8] به بیان سادهتر، ذهنآگاهی یعنی بودن و حضور در لحظۀ حال با هرآنچه هست، بدون قضاوت و حواسپرتی دربارۀ کاری که انجام میدهیم. ذهنآگاهی یعنی آگاهبودن از افکار و احساساتمان بدون آنکه در دریای افکارمان غرق شویم.
برای مثال تصور کنید با شخصی که بسیار به او دل بستهاید و قرار است برای مدت طولانی به یک سفر طولانی برود در یک رستوران نشستهاید. فردی که توجه خود را معطوف به زمان حال و تجربۀ اکنون کرده است به غذا و جزئیات آن توجه میکند از جمله به رنگ، بو، طعم غذا و به صدای خُرد شدن تکههای غذا زیر دندانهایش. همچنین فرد ذهنآگاه به محیط اطراف خود توجه میکند، به صداهایی که میشنود، چیزهایی که میبیند، بوهایی که به مشامش میرسد و از همه مهمتر، به فرد موردعلاقهاش توجه میکند.
در واقع او در هر لحظه از تجربۀ شامخوردن با فرد موردعلاقهاش حضور دارد و تماماً به او توجه میکند و از تجربه حال حاضر خود لذت میبرد، بدون آنکه غرق در افکار منفی خود با درونمایههایی نظیر دلتنگی، تنهایی و فقدان شود، و به لحظۀ جدایی فکر کند و غصه بخورد؛ بلکه او تنها به تجربهای که اکنون در حال رخدادن است توجه میکند. اگرچه ممکن است افکار منفی خودآیند و احساس غم و اندوه به سراغش بیاید، اما بدون آنکه درگیر آنها شود، و بدون هیچ قضاوتی آنها را میپذیرد و نسبت به آنها آگاه است، و سعی میکند تمرکز خود را از چنین افکاری به روی تجربۀ اکنون ببرد. وی تنها نظارهگر افکار مغشوش خود است؛ مانند دریانوردی که در کنار ساحل ایستاده و دریای طوفانی را تماشا میکند بی آنکه دل به دریا بزند و خطر غرقشدن در دریای طوفانی وی را تهدید کند.
فردی که تجربۀ یک ملاقات ذهنآگاهانه را دارد از لحظههای خود به بهترین شکل استفاده میکند و از آن لذت میبرد، در حالی که فردی که چنین نیست بهجای بهرهبردن از واقعیت موجود در زمان حال، گویی خود را در صندوقی تنگ و تاریک زندانی کرده است و اسیر افکار منفی میشود. در چنین حالتی، غم، دلتنگی، اضطراب و سایر احساسات منفی که ناشی از درگیرشدن او با افکار خودآیند منفی است به وی غلبه میکند. میتوان گفت فرد اول ذهن خود را در حالت بینگ مد (being mode) قرار داده است، در حالی که فرد دوم ذهن خود را در دوئینگ مد (doing mode) قرار داده است.
دوئینگ مد و بینگ مد چیست؟
فرض اساسی در درمانهای مبتنی بر ذهنآگاهی این است که ذهن دارای دو حالت انجامدادن (دوئینگ مد) و بودن (بینگ مد) است. زمانی که فرد در دوئینگ مد قرار دارد خود را از واقعیت موجود در زمان حال جدا میکند و رویدادهای گذشته را در ذهن خود مرور میکند یا اینکه به آینده و اتفاقاتی که ممکن است رخ دهد فکر میکند. فرد فعالانه درگیر یک تجربه میشود تا آن تجربه را تغییر دهد. اگرچه این حالت ذهنی از اهمیت بالایی برخوردار است ـچراکه باعث میشود فرد برای آیندۀ خود با توجه به تجربیات گذشته و اتفاقات احتمالی که در آینده رخ میدهد، اهدافی را تعیین کند و برای انجام کارهای خود برنامهریزی کندـ اما در صورتی که فرد در حالت ذهنی خودآگاه نباشد ممکن است کارهایش را بهطور خودکار انجام دهد. در چنین حالتی افکار بهصورت اتوماتیکوار به ذهن او خطور میکنند و باعث ایجاد یک هیجان در او میشوند و فرد به طور ناخودآگاه به چنین هیجاناتی واکنش نشان میدهد.
در حالت ذهنی بینگ مد، فرد هر آنچه را که در زمان حال اتفاق میافتد میپذیرد، بدون آنکه برای تغییردادن آن تلاش کند. برخلاف آنچه اکثر مردم باور دارند زمانی که فرد هرچیزی را همان طور که هست بپذیرد و دیگر برای تغییر شرایط تقلایی نکند و از احساسات منفی خود فرار نکند، تغییر خودبهخودی صورت میگیرد و فرد به احساس صلح و آرامش درونی دست پیدا میکند. خصوصیت اصلی بینگ پذیرش است، و باعث میشود فرد به سکون و سکوت برسد، بیآنکه به دنبال راهحلی باشد. در چنین حالتی فرد میتواند، حتی در شرایط سخت و دشوار، صلح و آرامش درونی خود را حفظ کند.
کلید زندگیکردن به شیوهای ذهنآگاهانه، تلفیق و استفاده درست از هر دو حالت ذهنی در شرایط مناسب است. در واقع فرد ذهنآگاه یاد میگیرد که در هر شرایط خاصی کدام حالت ذهنی را انتخاب کند. 9]] نکته مهم این است که اکثریت افراد ذهن خود را در حالت دوئینگ مد قرار میدهند و با حالت ذهنی بینگ مد ناآشنا هستند. بدین جهت درمانهای مبتنی بر ذهنآگاهی در تلاش هستند که حضور در لحظۀ حال را بدون قضاوت و پذیرش آموزش دهند و بینگ مد را در افراد تقویت کنند تا فرد هرچیزی را به همان شکلی که در حال حاضر وجود دارد بپذیرد. لازم به ذکر است که این دو حالت ذهنی در زندگی لازم و مکمل یکدیگر هستند و منافاتی با یکدیگر ندارند. برای مثال فرد بیماری که قضای فعلی خود را پذیرفته و برای بهبود بیماری خود دعا میکند از هر دو حالت ذهنی بهره برده است. سید احمدالحسن در این خصوص میگوید:
«دعا به قضا در آینده تعلق دارد و با خشنود بودن از قضای فعلی و وضعیتی که فرد در آن به سر میبرد تناقضی ندارد. فردی که گرفتار بیماری شده است از وضعیت کنونی خود راضی و خشنود است، چراکه در ضمن قضای خداوند رخ داده است و در عین حال دعا میکند که شفا پیدا کند.» 10]]
بنابراین میتوان گفت زمانی که فرد رضایت از قضا دارد ذهن خود را در حالت بینگ مد قرار داده است و خود را اسیر افکار منفی از جمله اینکه «چرا من باید مبتلا شوم؟»، «ای کاش خداوند این تقدیر را برای من رقم نمیزد»، «اگر نتوانم جان سالم از این بیماری بدر ببرم چه بلایی سر فرزندانم خواهد آمد»، «دیگر تحمل ندارم، این چه سرنوشت بدی است که دارم» و… نمیکند و وضعیت خود را پذیرفته است و از آن راضی است. در عین حال برای تغییر شرایط در آینده، ذهن خود را روی دوئینگ مد قرار داده و برای حل مسئلهاش چارهاندیشی میکند و از موهبت دعا بهره میبرد.
ذهنآگاهی میتواند برای درمان طیف وسیعی از مشکلات و بیماریها استفاده شود. بهطور کلی مداخلات مبتنی بر ذهنآگاهی میتواند در کاهش نشانههای درد مزمن، اضطراب، بیماریهای قلبی، مبتلایان به ایدز، مشکلات معدهایرودهای وابسته به تنیدگی، سردرد، فشارخون بالا، [11] اضطراب فراگیر، کاهش نگرانی و نشانههای افسردگی، [13] درمان اختلال بیخوابی، [12] کاهش استرس و اختلال خوردن [14] و کاهش علایم وسواس [15] مؤثر واقع شود. با توجه به سودمندی بالایی که روشهای درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی دارند، نیاز است با مفهوم ذهنآگاهی بیشتر آشنا شویم. پژوهش حاضر ذهنآگاهی را از دو دیدگاه متفاوت، دیدگاه سکولار و دیدگاه دینی، با تأکید بر خواستگاه و تاریخچۀ آن بررسی کرده است و ذهنآگاهی والاتری را با توجه به کلام سید احمدالحسن ارائه داده است.
تاریخچۀ ذهنآگاهی
برای شناخت ذهنآگاهی پیش از هر مسئلهای نیاز است بدانیم که ذهنآگاهی از کجا ریشه گرفته است و چگونه به دنیای علم روانشناسی وارد شده است. مفهوم ذهنآگاهی برای اولین بار با تلاش های « جان کابات زینJon Kabat-Zinn» شناخته شد. وی مؤسس کلینیک کاهش استرس و مرکز ذهنآگاهی در دانشکده پزشکی ماساچوست است. لازم به ذکر است که کابات زین خالق ذهنآگاهی نیست، بلکه ذهنآگاهی مفهومی است که ریشه در عهد باستان دارد و نمونههایی از آن را میتوان در قدیمیترین متون بودایی و فرهنگهای شرقی یافت. در واقع کابات زین کسی بود که آنچه را که از معلمان ذِن بودایی خود آموخته بود با یافتههای علمی تطبیق داد و اثبات کرد که ذهنآگاهی در درمان اضطراب و استرس میتواند بسیار کارآمد باشد. [16]
از لحاظ تاریخی میتوان گفت در واقع ذهنآگاهی مسیری برای رهایی از رنج دنیا و گذشتن از مفهوم حس خود برای بندگان بوده است. خود یک مفهوم توهمی و حاصل فرایندهای ذهنی است. سرعت این فرایندها آنقدر زیاد است که احساس من یا مال من را به وجود می آورد؛ برای مثال تصور کنید زمانی که چند نقاشی را بهسرعت و پشتِسرهم به حرکت درمیآوریم اینطور به نظر میآید که تصویر زنده و متحرک است. [17] برای مثال اگر چند نقاشی از یک انسان را بهسرعت تعویض کنیم اینطور به نظر میآید که انسان در نقاشی میتواند راه برود، بنشیند یا هر کاری را انجام دهد؛ در حالی که سرعت عوضکردن نقاشیها توهم حرکت را به وجود آورده است. فرد ذهنآگاه سعی میکند خود را از چنین فرایندهای ذهنی رها کند و نسبت به توهم ایجادشده آگاه باشد. برای رهایی از فرایندهای ذهنی و افکاری که معمولاً اتوماتیکوار وارد ذهن میشوند و انسان را به خود مشغول میکنند نیاز است ذهن را پرورش داد.
یکی از تمرینات اصلی و سنتی برای پرورش فکر و دستیابی به ذهنآگاهی انجام مدیتیشن(Meditation) است. مدیتیشن یک تمرین ذهنی و بدنی است که در آن شخص برای رهایی از افکار مزاحم و آگاهی از لحظۀ حال، بدون اینکه افکار خود را مورد قضاوت قرار دهد، توجه خود را بر روی موضوعی متمرکز میکند. اکثر انواع مدیتیشن از مذاهب شرقی از جمله هند، چین و ژاپن به غرب رفته است. [2] اشکال باستانی مدیتیشن که ریشه در هزاران سال قبل و ادیان شرقی از جمله بودیسم و هندوئیسم دارد و در واقع روشی برای عبادت خداوند بوده است. سید احمدالحسن دربارۀ ارتباط هندوئیسم و بودیسم با دین الهی میگوید:
«هندوئیسم و بودیسم با دین الهی در ارتباط هستند و بسیاری از نظریاتشان به نظریات اسلام، مسیحیت و یهودیت نزدیک است… دلیلش هم این است که همه به یک منطقه و یک میراث تمدنی و دینی برمیگردند؛ زیرا همه به آدم (ع) و منطقه آدم (ع) و دین الهی آدم (ع) و راهنماییها و بشارتهای موجود در آن برمیگردند. البته تحریفاتی وجود دارد، اما به همان اندازه ردپاهایی از حق هم هست. این مطلب را در کتاب توهم بیخدایی بیان کردهام و توضیح دادم که همگان به جماعتی برمیگردند که از آفریقا مهاجرت کردند و سپس در منطقه خلیج فعلی ـقبل از اینکه آب آن را فرابگیردـ ساکن شدند. آدم و دین آدم در همین جا بود و از همین جا مردم به شرق آسیا و دیگر مکانها مهاجرت کردند؛ در حالی که تعالیم آدم و دین آدم(ع) را به همراه داشتند؛ ولی مطالب همان گونه که بود باقی نماد، بلکه تغییر پیدا کرد و با گذشت زمان تحریف شد.» 18]]
بنابراین میتوان گفت مدیتیشن و ذهنآگاهی ریشه در دین الهی دارد، و به احتمال زیاد این روش نیز مانند سایر اجزا و متون دین مورد دستکاری و تحریف قرار گرفته است. دور از ذهن نیست که بگوییم مدیتیشن نوع تحریفشدهای از روش عبادت و بندگی باشد که آدم(ع) و پیامبران سومر و آکد به مردم زمان خود آموختند. علاوه بر این، با بررسی مذاهب مختلف و شباهتهای آنها با مفهوم ذهنآگاهی این فرض که ذهنآگاهی خاستگاهی الهی دارد پررنگتر میشود. برای مثال کلمه مدیتیشن در سنت مسیحیان به تمرکز بر روی بعضی از موضوعات خاص مانند تفکر به عذاب حضرت عیسی مسیح(ع) اشاره دارد. حالتی از تمرکز که با آرامش بر روی واقعیت لحظۀ حال همراه است. در این حالت، ذهن مسئلهای را حل نمیکند و خالی از هرگونه تفکر است و بر روی خداوند متمرکز شده است. [2]
اگرچه امروزه نیز مدیتیشن میتواند جهت اهداف مذهبی به کار رود، اما نکتۀ مهم این است که در جوامع علمی از مدیتیشن سکولار [19] برای رسیدن به سلامت جسم و روان یاد میشود. شایان توجه است که چنین روشهایی با وجود تحریفهای بسیار همچنان اثراتی شگرف در سلامت روان و درمان اختلالات روانی و حتی جسمانی دارد. اما سؤال مهم این است که چرا اصولاً درمانهای موج سوم شناختیرفتاری به وجود آمدند و انسان را برای بهبود زندگی و رهایی از اختلالات روان بهسمت ذهنآگاهی کشاندند؟! پاسخ این سؤال بسیار ساده است؛ بهدلیل عدم سودمندی بالینی و ناکارآمدی روشهایی که رواندرمانی های سنتی داشتند. در واقع عجز انسان در رسیدن به آرامش حقیقی و رهایی از افکار مزاحمی که منشأ مشکلات و اختلالات روان است، وی را بهسمت ذهنآگاهی سوق داده است. مفهومی که پیشینهای چندهزارساله و خاستگاهی الهی دارد. انسان دینگریز بهناچار برای درمان روح و روان خویش به دین الهی چنگ زده و تکهای از آن را برداشته و دستکاری کرده و بهزعم خود در قالبی علمی و نو آن را به دنیای روانشناسی سکولار معرفی کرده است.
مقایسه تمرینات مدیتیشن و نمازهای یومیه
هان طور که پیشتر نیز گفته شد مدیتیشن یکی از تمرینات اصلی در ذهنآگاهی است. مدیتیشن بهمعنای خالیکردن ذهن از خاطرات مختلف، افکار، امیال و دانستهها برای رسیدن به خودآگاهی، و دریچهای است بهسوی عالم درون و رسیدن به آگاهی. برای انجام مدیتیشن فرد بر روی یک موضوع خاص مانند نقطهای میان دو ابرو، ناف یا حرکات دم و بازدم تنفس خود تمرکز میکند. امروزه مدیتیشن به اشکال متفاوتی انجام میشود. ممکن است بهتنهایی یا گروهی، به حالت نشسته یا دراز کشیده، همراه با سکوت یا زمزمۀ ذکرها و عباراتی متفاوت انجام شود. [20]
فردی که با تمرینات مدیتیشن آشناست، بهراحتی میتواند متوجه شباهت مدیتیشن با نماز در دین اسلام شود. نماز یکی از فرایض دینی است که پنج بار در شبانهروز به شیوهای منظم و با آداب و احکام خاصی توسط مسلمانان خوانده میشود. اهمیت نماز بهقدری است که از آن بهعنوان ستون دین و معراج مؤمن یاد میشود. [21] پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمود: «نماز از آداب (اولیه) دین است، و آن مایۀ خشنودی خدا، و راه و روش پیامبران الهی است.» [22] و «نماز نخستین چیزی است که خداوند بر مسلمانان واجب کرده است.» [23] یکی از نقاط مشترک مدیتیشن و ذهنآگاهی با نماز تاکید بر روی «حضور قلب» است، در واقع حضور قلب، روح عبادت است و انسان مؤمن هنگام نماز، ذهن خود را از مشکلات دنیوی و از افکار خالی میکند و تمامی توجه خود را به یک موضوع یعنی خداوند معطوف میکند. به بیانی دیگر، در هنگام نماز فرد مؤمن ذهنش را روی بینگ مد قرار میدهد مانند آنچه در مدیتیشن اتفاق میافتد. با این تفاوت که در مدیتشن برای رهایی از افکار و مشغولیتهای ذهنی فرد توجه خود را معطوف به یک نقطه از بدن، یا نحوۀ نفسکشیدن خود میکند و کلمات و عباراتی را بهعنوان مانترا [24] تکرار میکند. لوئیس پروتو (Luis Proto) کارکرد مانترا را اینطور توصیف میکند که راه صحیح آرامسازی ذهن، جنگیدن با ذهن نیست؛ بلکه باید یک اسباببازی در اختیار او قرار دهید تا ذهن خود را با آن مشغول سازد. [25] بنابراین اگر ذهن با مشاهدۀ غیرفعال به نحوۀ انجام دم و بازدم مشغول شود و با تکرار یک مانترا یا ذکر سرگرم شود، آنگاه میتواند در حالت بینگ مد قرار بگیرد. البته که فرد مؤمن در نماز فراتر رفته و کانون توجه خود را موضوعی والاتر که یگانه حقیقت موجود است یعنی خداوند قرار میدهد.
از سایر شباهتهای موجود بین مدیتیشن و نماز میتوان به تمرکز بر موضوعی خاص و خالیساختن ذهن از مشکلات و خاطرات، تکرار اذکار یا مانترا، توصیه به انجام آن قبل از طلوع و هنگام غروب آفتاب، توصیه به انجام تمرینات منظم بین 5 تا 15 دقیقه و چند بار در روز، انجام آن بهصورت فردی یا گروهی اشاره کرد. وجود چنین شباهتهایی این حقیقت را پررنگتر میسازد که در واقع مدیتیشن و تمرینات ذهنآگاهی مفهوم خود را از دین الهی وام گرفتهاند.
بسیاری از روایات به وضوح بیان میکنند که پیامبران گذشته از جمله ابراهیم و نوح نماز بهجا میآوردند. برای مثال از جابر انصاری روایت شده است که گفت: شنیدم رسول خدا (ص) میفرماید: «خداوند ابراهیم را به دوستی برنگزید مگر بهخاطر اطعامکردن و نماز شب خواندنش در حالی که سایر مردمان در خواب بودند.» [26] بنابراین میتوان اینطور نتیجه گرفت که نماز فریضهای است که هزاران سال قبل سومریان آن را از پیامبران خود آموخته بودند و احتمالاً طی گذشت زمان و واردشدن وسوسهها و حال و هوای انسانی در دین الهی، آن نیز مانند سایر متون و مفاهیم دینی تحریف شده است. علم روانشناسی نیز نوع تحریفشدۀ نماز را از مذاهب شرقی گرفته و با جداسازی جنبۀ معنویاش آن را در درمان بیماریها و بهبود زندگی دنیوی مورد استفاده قرار داده است.
مدیتیشن علاوه بر تأثیرات مطلوبی از جمله کاهش ضربان قلب، کاهش فشارخون، کاهش فعالیت سیستم سمپاتیک و برقراری آرامش در بدن و… که برای انسان دارد،27] ] تمرینی برای داشتن سبک زندگی ذهنآگاهانه نیز محسوب میشود. نمازخواندن با حضور قلب نیز میتواند سرچشمهای برای داشتن حضور قلب و اخلاص در تمامی اعمال آدمی شود؛ به طوری که انسان در هرکجا و هرلحظه از زمان به خداوند توجه کند و خود را حاضر در محضر او ببیند. هم انطور که پیشتر گفته شد، مدیتیشن در واقع روش عبادی تحریفشدهای است که ریشه در دین الهی دارد. حال ممکن است این سؤال پیش آید که چرا نماز که میتواند فرد را به فراتر از خویش برده و از حقیقتی برتر آگاه سازد تأثیراتی مانند مدیتیشن بهدنبال ندارد؟!
برای پاسخ به این سؤال ابتدا لازم است دریابیم که برای مقایسۀ تأثیرات مدیتیشن و نماز بر سلامت روان چه ملاکی را باید در نظر بگیریم؟! تصور کنید دو نفر چشمان خود را بسته و در گوشهای آرام نشستهاند و اینطور به نظر میرسد که در حال انجام مدیتیشن هستند، در حالی که یکی از آنها غرق در خاطرات گذشته و دیگری در حال تمرکز و توجه برروی شیوۀ دم و بازدم خود است و نفسکشیدن ذهن آگاهانه را تمرین میکند. واضح است که هر دو به یک اندازه از این حالت سود نمیبرند.
بنابراین برای مقایسه نماز و مدیتیشن باید توجه کنیم که شرط اساسی قراردادن ذهن بر روی بینگ مد بهدرستی رعایت شود. تنها در این صورت است که میتوان دریافت که آیا توجه به تنفس یا نقطهای از بدن میتواند شخص را به آرامش بیشتر و رهایی واقعی از افکار مزاحم و مشکلات دنیوی برساند یا توجه به خداوندی که خود خالق آرامش است! یا اینکه حضور در لحظۀ حال و آگاهی نسبت به هر اتفاقی که اطراف ما میافتد و بازکردن دریچۀ درون برای رسیدن به خودآگاهی در طول مدیتیشن میتواند انسان را از توهم خود رها کرده و به آگاهی برساند یا حضور در برابر خداوند که یگانه حقیقت محض و موجود است در هر لحظه از نماز و حتی در هر لحظه از زمان!
در واقع زمانی که مدیتیشن و نماز را مقایسه میکنیم درمییابیم مدیتیشن تنها یک جزء بسیار کوچک از نماز است و فرد مؤمن در نماز به فراتر از آن دست خواهد یافت؛ البته اگر نماز را با حضور قلب بخواند. رسول اکرم (ص) میفرمایند: «دو نفر از امت من به نماز میایستند و رکوع و سجود هر دو نفرشان یکی است؛ اما فاصلۀ نماز آنها با یکدیگر از زمین تا آسمان است.» 28]] بنابراین اگر فرد نمازگزاری، همچنان با اضطرابها و افسردگی در زندگی دستوپنجه نرم میکند و نماز وی نقشی در رهایی او از افکار مزاحم و منفی ندارد، این است که نماز خود را با حضور قلب نخوانده و ذهن خود را روی دوئینگ مد قرار داده است. چنین فردی تنها بهصورت اتوماتیکوار اعمالی را انجام میدهد و اذکاری را میخواند؛ در نتیجه نمیتواند به برکاتی که در نماز نهفته است دست یابد. بنابراین اگر فرد نمازگزار بهرهای از نماز نمیبرد، آیا انصاف است که در مقام مقایسه بگوییم مدیتیشن تأثیراتی شگرف بر انسان دارد درحالیکه نماز نه؟! و آیا اگر فردی به حالت رایج مدیتیشن بنشیند و چشمان خود را ببندد و همچنان درگیر محتویات صندوق حافظهاش، از افکار منفی گرفته تا مشکلات دنیوی باشد از مدیتیشن خود بهرهای میبرد؟!
مفهوم پذیرش در ذهنآگاهی دینی
یکی از مفاهیم مهم در ذهنآگاهی پذیرش است. در واقع ذهنآگاهی و تمرینات آن منجر به پذیرش خود و تجربیات دردناک میشود. [29] مفهوم پذیرش در ذهنآگاهی منطبق بر آن چیزی است که در دین بهعنوان رضایت از قضای الهی یاد شده است. مردى به امام صادق(ع) عرض كرد: مؤمن با چه علامتی شناخته میشود؟ حضرت فرمود: «به تسلیم خدا بودن، و راضىبودن به آنچه برایش پیش مىآید، چه آن چیزهایى كه مایه سرور است و چه چیزهایى كه مایه ناراحتى و نگرانى است. انسان اگر در برابر بلاها از خدا راضى و خرسند باشد علامت این است كه مؤمن است و اگر ناراحت شود و به كار خدا اعتراض كند علامت این است كه مؤمن نیست.» [30] در واقع فرد مؤمن نهتنها مانند یک فرد ذهنآگاه تجربیات ناخوشایند خود را میپذیرد، بلکه حتی راضی و خشنود است و در برابر آنچه از جانب خداوند رحمان و رحیم برای وی مقدر شده، تسلیم است. چنین پذیرشی در قالب مفهومی ارزشمند و دیدگاهی والا قطعاً میتواند انسان را از بند افکار منفی و مشکلات دنیوی برهاند. از حضرت علی(ع) روایت است: «چه خوب طردکنندهای است برای غم و غصه، رضا به قضای الهی.» 31]] همچنین پیامبر خدا هرگز به آنچه گذشته است، نمیگفت کاش غیر از این میشد. [32]
فرض پایهای در ذهنآگاهی از دیدگاه سکولار این است که پذیرش زمان حال و تجربیات مختلف به همان صورت که هستند، انسان را از رنج و غصه رها می سازد. در حالی که پذیرش از دیدگاه دینی دربرگیرندۀ معنا و مفهومی است که نهتنها انسان را از غصههای دنیوی رها میکند بلکه باعث میشود که با تمام وجود از شرایط موجود حتی در سخت ترین شرایط نیز راضی و خشنود باشد. زمانی که امام حسین(ع) به مصیبت روز عاشورا دچار شد، مصیبتی بزرگ و عظیم که از هزاران سال قبل برای روزی که حسین(ع) بار آن را به دوش میکشد عزاداری میکردند[33] تا جایی که از وحوش بیابانها تا ماهیان دریا بر او گریه سر دادند، با جمله «الهی رضیً بقضاءک و تسلیماً لِاَمرک…» سرود رضا و تسلیم در برابر قضای الهی سر داد.
رهایی از صندوق افکار و رسیدن به ذهنآگاهی
ذهنآگاهی یا توجه آگاهی به معنای آگاهی از لحظه است و به فرایندی روانشناختی گفته میشود که فرد توجه خود را از افکار منفی، به تجربیات زمان حال بدون هیچ قضاوتی متمرکز میکند. ذهنآگاهی در واقع روشی است که فرد اینجا و اکنون را تجربه میکند و همواره سعی میکند تا غرق در افکار و خاطرات خود نشود. [34] سید احمدالحسن در همین راستا میفرمایند:
هر انسانی ـمگر کسی که خدا به او رحم کندـ به حبس خود در صندوق حافظه و خاطراتش گرفتار است و عادت حافظه این است که کوتاهمدت است. او را میبینی که خود را در صندوقی تنگ، در مجموعه مشکلات و قضایایی که در هر دوره از زندگیاش با آنها مواجه است، حبس میکند.
و با توجه به اینکه مشکلات و قضایایی که انسان با آنها مواجه است، جز با مرگش پایان نمی یابد، پس هر انسانی را ـجز کسی که خدا به او رحم کندـ میبینی که به محتویات صندوقی که خود را در آن حبس کرده میاندیشد، حتی آنگاه که نماز میخواند؛ بلکه در حالی میمیرد که خودش را در این صندوق تنگ و خفهکننده حبس کرده است.35] ]
سید احمدالحسن در واقع شایستهترین توصیف را برای حافظۀ انسانی به کار برده است و آن را به صندوقی تشبیه کرده که اگر انسان وارد آن شود، گویی خود را در زندان انفرادی کوچکی و صندوقی تنگ و تاریک حبس کرده است. انسان بیشتر زندگی خود را در درون این صندوق میگذراند و با دنیای خارج از آن ناآشناست؛ تا جایی که با طعم آزادی حقیقی غریبه است. انسان در جستوجوی آزادی واقعی ناگزیر باید به بیرون از این صندوق پا بگذارد.
حافظه شامل توانایی فرد در دریافت، طبقهبندی، ذخیره، نگهداری و بازیابی اطلاعات است و از ارکان مهم در یادگیری، درک و تعامل با محیط فیزیکی و اجتماعی و فرایندهای ذهنی است. [36] علاوه بر این، حافظه نقش اساسی در فرایندهای تفکر و حل مسئله دارد. [37] بنابراین حافظه مانند صندوقی است که اگرچه در زندگی انسان لازم و حیاتی است، میتواند فرد را در معرض توهم خود، و بیش از حد نیاز قرار دادن ذهن برروی دوئینگ مد قرار دهد. اگر خود را در آن حبس کنیم از حقیقت حاضر غافل شدیم و به آگاهی دست پیدا نخواهیم کرد. فرد ذهنآگاه تصمیم میگیرد که هر زمان به حل مسئله، هدفگذاری، برنامهریزی، یادگیری و… نیاز داشت در صندوق را باز کند و از آن بهره ببرد و بیآنکه خود را اسیر و مشغول محتویات آن سازد، تمرکز خود را معطوف به زمان حال کند و تجربههای کنونیاش را با رضایت و خشنودی بپذیرد، خود را در پیشگاه خداوند ببیند و تنها به او توجه کند. در این حالت انسان از توهم خود که حاصل فرایندهای ذهنی خویش است رها شده و میتواند به هدف از خلقت خویش که رسیدن به شناخت خداوند است دست یابد [38] و به آگاهی حقیقی دست پیدا کند. سید احمدالحسن در ادامه بیانات خود دربارۀ صندوق حافظه میگوید:
«…این دعوتی برای هر انسانی است تا صندوق را بشکند و از آن خارج شود؛ پس آزادی موجود در خارج از صندوق مشکلات و قضایایی که با آنها در این دنیا مواجه هستی، ارزش این رنج را دارد؛ بلکه یقین داشته باش که در این آزادی حل همۀ مشکلات و قضیههای زندگی تو به بهترین صورت وجود دارد. صندوق را بشکن و خود را از حبس انفرادی که در طول حیات گذشتهات برگزیدی، رها کن.
با خدا باش و همیشه خدا را یاد کن و در فضای رحمت خدا ـفضای گستردۀ آزادی حقیقیـ شناور باش و صندوق را بشکن و هرگاه افکار و مشکلات و قضایایی که در دنیا با آنها مواجهی، تو را به حبس در این زندان انفرادی با خود فراخواند، با یاد خدا با آن مواجه شو و بکوش تا بار دیگر وارد آن صندوق نشوی.» 35]]
همان طور که پیش تر نیز گفته شد ذهنآگاهی بر روی آگاهی نسبت به لحظۀ حال و پذیرش آن تأکید میکند. 7]] بنا به گفتۀ کابات زین، ذهنآگاهی شامل چهار حقیقت اصیل است:
۱. زندگی با خود رنج به همراه دارد.
۲. برای این رنج عللی وجود دارد.
۳. میتوان رنج را به پایان رساند.
۴. راهی برای پایاندادن به این رنج وجود دارد. [17]
کلام سید احمدالحسن نهتنها این حقیقت را بیان میکند که انسان محبوس در صندوق تنگ و تاریک حافظه ناگزیر رنجی را تجربه میکند، بلکه تنها راه نجات از این رنج و پایاندادن به آن، شکستن درِ صندوق و رهایی خویش از زندان خودساختهای است که محتوایش آغشته به توهم خود است. چه بسا چنین انسانی تصور کند به حقیقت و آگاهی دست یافته است، در حالی که تنها انسان آزادی که بیرون از صندوق است میتواند متوجه کاذببودن آن حقیقت و آگاهی شود.
سبک زندگی ذهنآگاهانه تلاش میکند انسان را به لحظۀ حال و اتفاقاتی که در اینجا و اکنون رخ میدهد برگرداند، و در واقع آنچه را که در ذهن فرد میگذرد بهعنوان رویدادهای ذهنی صِرف که با حقیقت متفاوت هستند در نظر میگیرد. سید احمدالحسن نهتنها انسان را تشویق میکند که از غل و زنجیر افکار و مشکلات رها شود و توجه خود را به اینجا و اکنون بیاورد، بلکه اشاره میکند یگانه حقیقتی که باید به آن توجه کرد خداوند متعال است؛ همچنین تنها راه خلاصی از زندان خودساختۀ آدمی، توکل و چنگزدن به خداوند است. انسانی میتواند این رنج را به پایان برساند و به آزادی حقیقی و ذهنآگاهی معنوی دست پیدا کند که خداوند به او رحم کند.
نتیجهگیری
درمانهای مبتنی بر ذهنآگاهی بهدلیل سودمندی آن در درمان بسیاری از بیماریها و بهبود سبک زندگی، امروزه طرفداران زیادی دارند. اگر نگاهی به تاریخچۀ ذهنآگاهی بیندازیم بهوضوح درمی یابیم که خاستگاه ذهنآگاهی دین الهی است و انسان امروزی در واقع تکهای از دین را از اصلش جدا نموده و در قالب سکولار و بهزعم خود در قالب علمی، آن را وارد دنیای روانشناسی کرده است. با وجود تحریفها و دستکاریهای بسیار، این مفهوم ارزشمند همچنان تأثیراتی شگرف و عمیق بر انسان دارد. نکتۀ مهم این است که ذهنآگاهی در واقع تلاش میکند انسان را از توهم خود برهاند و او را به آگاهی برساند. اما در واقع تلاش انسان برای رسیدن به ذهنآگاهی براساس آموزههای روانشناسی مدرن از جمله توجه به نحوۀ تنفس، تکرار مانترا و… برای متمرکز شدن بر روی «اینجا و اکنون» او را دوباره به همان توهمی میکشاند که برای رهایی از آن تلاش و تقلا میکرده است؛ چراکه توجه به هرچه غیر از خالق هستی انسان را از حقیقت محض و هدف از خلقت غافل میسازد. در واقع توجه به هرچیزی غیر از خداوند تنها توهم لذتبخشی را ایجاد میکند؛ گویی فرد از صندوق خارج شده است و این همان توهم شیرینی است که ذهنآگاهی سکولار آن را تقویت میکند.
ذهنآگاهی دینی انسان را به درجهای میکشاند که علاوه بر حضور قلب، خشوع نیز داشته باشد، و علاوه بر پذیرش و رضایت از آنچه اکنون میگذرد، تسلیم قضای الهی نیز باشد و در تمامی اعمالش حتی در سختترین شرایط موجود به خداوند توجه کند و اخلاص داشته باشد. حضرت زینب (س) در روز عاشورا با دردهایی روبهرو شد که هر زنی را میتواند به مرز جنون و دیوانگی بکشاند، و برادر گرامی ایشان امام حسین(ع) مصیبتهایی را به دوش کشید که هر انسانی را ناتوان میکند؛ در حالی که فرمودند: «این مصیبت بر من آسان است، چراکه در محضر خداست.» [39] در نتیجه، ذهنآگاهی یکی از اجزای مهم و لاینفک دین است که اگر آن را از دین جدا سازیم خود را از آگاهی برتری محروم ساختهایم و اگر در دین خود به آن توجه نکنیم همچنان اسیر مشکلات دنیوی و افکار منفی و مزاحم خواهیم ماند، حتی آنگاه که نماز میخوانیم.
شایان ذکر است که انسان مؤمن میتواند از تمرینات و مفاهیم موجود در ذهنآگاهی جهت بهبود کیفیت عبادات خود سود ببرد. همچنین انسانی که سبک زندگی ذهنآگاهانهای را در قالب سکولار انتخاب کرده است، میتواند به ریشه و بستر ذهنآگاهی توجه کرده و به واقعیت این مفهوم ارزشمند پی ببرد و از آن بهرهمند گردد، و از این نیز فراتر رفته و در حقیقت دین تحقیق کند که آیا دین یک موضوع منسوخشده است که با علم مدرن متفاوت است یا حاوی علومی با پیشینۀ چندهزار ساله است که هرکجا که انسان از عجز و ناتوانی خودآگاه میشود به آن چنگ زده و برای حل مشکلات خود از آن سود میبرد؟!
منابع:
[1] مرتضوی نرگس السادات، یارالهی نعمتاله. فراتحلیل رابطه بین تابآوری و سلامت روان. اصول بهداشت روانی [internet]. 1394؛17(3):103-108. Available from: https://sid.ir/paper/88449/fa
[2] اکبری سمیه، ناصری غلامحسین. تأثیر یوگا و مدیتیشن بر آرامشبخشی انسان. 1395. Available from: https://sid.ir/paper/870963/fa
]3[ DiMaggio, P. Culture and cognition.Annual Review of Sociology. 1997; 23rd Edition.
[4] افکار خودآیند منفی (Automatic negative thoughts) افکار مزاحمی هستند که بهصورت اتوماتیکوار و ناخواسته به ذهن فرد خطور میکنند و با توجه به شدت و ضعف این افکار، فرد دچار خلقوخوی منفی میشود.
[5] نشخوار ذهنی (mind rumination) بهمعنای تمایل فرد به تمرکز بر روی مشکلات و نگرانیها و دلایل آنهاست بدون آنکه فرد برای ایجاد تغییر مثبت و حل مسئله اقدامی انجام دهد. در نشخوار ذهنی فرد دائماً افکار منفی را در ذهن بهصورت اجبارگونه تکرار میکند.
[6] سلطانی نسرین، محمدی فرود حمید. اثربخشی آموزش ذهنآگاهی بر نشخوار ذهنی و اضطراب اجتماعی زنان دارای وسواس. مجله علوم روانشناختی [internet]. 1398؛ 18(77):617-625. Available from: https://sid.ir/paper/93159/fa
[7] سهرابی فرامرز. رواندرمانیهای موج سوم: خاستگاه، حال و چشمانداز، با تأکید ویژه بر طرحواره درمانی. مطالعات روانشناسی بالینی [internet]. 1394؛5 (18):1-14. Available from: https://sid.ir/paper/208487/fa
[8] کاویانی حسین، جواهری فروزان، بحیرایی هادی. اثربخشی شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی (MBCT) در کاهش افکار خودآیند منفی، نگرش ناکارآمد، افسردگی و اضطراب: پیگیری 60روزه. تازههای علوم شناختی [internet]. 1384؛7(1 (مسلسل 25)):49-59. Available from: https://sid.ir/paper/82786/fa
[9] پورحسین رضا، موسوی سید ابوالفضل، زارع مقدم علی، گمنام اعظم، میربلوک بزرگی عباس، حسنی استلخی فرشته. ذهنآگاهی از تئوری تا درمان. رویش روانشناسی [internet]. 1398؛ 8 (1):155-170. Available from: https://frooyesh.ir/article-1-413-fa.html
[10] سید احمدالحسن. پاسخهای روشنگرانه [internet]. 2011؛ جلد هفتم، Available from: https://almahdyoon.co
[11] آبیار ذوالفقار، مکوندی بهنام، بختیارپور سعید، نادری فرح، حافظی فریبا. مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، ذهنآ گاهی، و ترکیبی (ذهنآگاهی، تعهد و پذیرش) بر افسردگی. سلامت روان کودک (روانکودک) [internet]1397.؛ 5(4):27-38. Available from: https://sid.ir/paper/258261/fa
[12] نصیری فرزاد، محمود علیلو مجید، بخشیپور رودسری عباس. اثربخشی درمانشناختی مبتنی بر ذهنآگاهی در درمان افراد مبتلا به اضطراب فراگیر. پژوهشهای روانشناسی بالینی و مشاوره (مطالعات تربیتی و روانشناسی) [[Internet. 1394؛5(1):116-133. Available from: https://sid.ir/paper/204896/fa
[13] فرحبخش عاطفه، دهقانی فهیمه. اثربخشی درمان ذهنآگاهی بر کیفیت خواب و سلامت روان زنان مبتلا به اختلال بیخوابی. مجله دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه [Internet]. 1395؛4(3):8-15. Available from: https://sid.ir/paper/244801/fa
[14] قادری جاوید سارا، غلامرضایی سیمین، رضایی فاطمه. اثربخشی درمانشناختی مبتنی بر ذهنآگاهی بر کاهش استرس ادراکشده و اختلال خوردن در دانشآموزان مبتلا به علائم اختلال خوردن. مجله مطالعات علوم پزشکی (مجله پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه). 1395؛ 27(9)، 801-810.
[15] حسنی سارا، مهری نژاد سید ابوالقاسم، خدابخش پیرکلانی روشنک. مقایسه اثربخشی مواجههذهنآگاهی و ذهنآگاهیمواجهه بهصورت تلفیقی بر اختلال وسواس زنان شهر اراک. مجله علوم روانشناختی [internet]. 1399؛ 19(86):137-145. Available from: https://sid.ir/paper/92992/fa
[16] قنبری طلب محمد، جوانمرد غلامحسین، رضایی اکبر. ذهنآگاهی و تاریخچه آن. سومین کنفرانس ملی توسعه پایدار در علوم تربیتی و روانشناسی، مطالعات اجتماعی و فرهنگی، تهران [internet]. 1394. Available from: https://civilica.com/doc/453192
[17] محمدخانی پروانه، خانیپور حمید. درمانهای مبتنی بر حضور ذهن.1390؛ چاپ اول. تهران: دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.
[18] حسینی سید واثق. 2018؛ Available from: https://goo.gl/T55Px4
[19] مدیتیشن سکولار نوعی مدیتیشن غیرمذهبی است که هدف از آن رسیدن به روشنگری الهی نیست؛ بلکه هدفش تنها رسیدن به سلامتی ذهن و بدن است.
[20] کیانی محمدحسین. بررسی برآیند تجربه دینی انسانگرایانه مبتنی بر یگه و مدیتیشن. الهیات تطبیقی [internet]. 1396؛ 8(17):77-90. Available from: https://sid.ir/paper/191886/fa
[21] نمازی شاهرودی علی. مستدرک سفینة البحار. قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم؛ چ 3، ج6. 1385؛ ص 343.
[22] مجلسی محمدباقر. بحارالانوار. تهران: دارالکتب اسلامیه؛ ج 82. 1315؛ ص 231.
[23] متقی علی بن حسامالدین. کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال. بیروت: مؤسسة الرسالة؛ ج 7. 1372؛ ح 18859.
[24] مانترا یک کلمه، صدا یا عبارتی کوتاه است که به هدف تمرکز ذهن و آرامش بارها تکرار میشود.
[25] هاشمیان پژمان. بررسی و مقایسه عرفان اسلامی و معنویتهای نوظهور. 1394. Available from: https://sid.ir/paper/843062/fa
[26] شیخ صدوق. علل الشرائع والاحکام. قم: مكتبه الحیدریه؛ ج 1. 1383؛ ص 35.
[27] وکیلی هادی. تجربههای عرفانی و شبهعرفانی. کتاب نقد. 1384؛ 35 ص 3 – 18.
[28] مجلسی محمدباقر. بحارالانوار. بیروت: دار احیاء التراث العربی. 1404ق؛ 41/249/84.
[29] حیدریان زیبا، خزایی سهیلا، میربک زینب، هاشمی نصرتآبادی تورج. ذهنآگاهی و بهزیستی روانشناختی در دانشجویان. 1394. Available from: https://sid.ir/paper/828931/fa.
[30] کلینی محمد بن یعقوب. الاصول من الكافى. بیروت: دارالاضواء ج 2، ص 62.
[31] آمدی ابوالفتح. غُرَرُ الحِکَم و دُرَرُ الکَلِم. 1375؛ ح9909.
[32] محمدی ریشهری محمد. میزان الحکمه. ری: دارالحدیث؛ ج6. 1384؛ ص2568، ح8875
[33] سومریان و آکدیان هر ساله از روز دوم ماه تموز بر الهه دموزی اندوه و زاری میکردند و کاروانهای عزاداری تشکیل میدادند. سید احمدالحسن در کتاب توقفگاههایی برگزیده از چشماندازهای سومر و آکد اثبات میکند که دموزی که بهمعنای نیکوکار کوچک و همان امام حسین(ع) است و مصیبتی که دموزی دچارش شد همان مصیبت عاشوراست. برای کسب اطلاعات بیشتر به توقفگاه چهارم این کتاب با عنوان سرزمین سومر و آکد بر دموزی گریست و اکنون بر حسین(ع) میگرید مراجعه کنید.
[34] Germet C. K., Siegel R. D., Fulton P. R. Mindfulness and Psychotherapy.2013; 2nd Edion.
]35] سید احمدالحسن.2009 ؛ Available from: http://Facebook.com/Ahmed.Alhasan.10313.
[36] الزغول عماد، فالح الهنداوی علی. مدخل إلى علم النفس. الناشر: دار الكتاب الجامعی؛ 2014.
[37] بنیسی پریناز، فرهادی افشار پرنیان. نقش حافظه در یادگیری و تفکر. اولین همایش ملی علوم انسانی و حکمت اسلامی. 1400؛ Available from: https://civilica.com/doc/1381219
[38] هدف از خلقت همان است که خداوند متعال در سورۀ نساء آیۀ 165 میفرمایند: (جن و انس را نیافریدم مگر برای اینکه مرا بپرستند).
[39] الحسینی السید ابن طاووس، الحسینی. اللهوف فی قتلی الطفوف. قم: انوار الهدی. 1417ق؛ چاپ الاولی. ص۶۹.