خانه > برگزیده > اثبات نسب سید احمد الحسن (ع) به عنوان فرزند امام مهدی (ع) از طریق قفس درندگان!

اثبات نسب سید احمد الحسن (ع) به عنوان فرزند امام مهدی (ع) از طریق قفس درندگان!

چگونه می‌توان اثبات کرد که شخصی فرزند امام زمان (ع) است؟ درحالی‌که:

  • امام مهدی (ع) غایب هستند و نمی‌توانیم این امر را از خودشان سؤال کنیم؛
  • همچنین DNA ایشان در اختیار ما نیست تا با آزمایش ژنتیک متوجه پاسخ این سؤال بشویم؛
  • همچنین از طریق نسب‌شناسی و علم انساب هم قابل تحقیق نیست، زیرا اگر امام مهدی (ع) در حدود صد یا دویست سال قبل که در شهر بصره ازدواج نمودند و صاحب فرزند پسری به نام سلمان شدند نباید هویت خودشان را افشا می‌کردند، وگرنه در همان لحظه دوران غیبت به سر می‌رسید؛ وانگهی با فلسفه مخفی بودن یمانی و قائم منافات داشت، چنانکه امام علی (ع) در وصف او می‌فرماید: بعَثَ اللَّهُ عَلَيْهَا عَبْداً عَنِيفاً خَامِلًا أَصْلُهُ يَكُونُ النَّصْرُ مَعَهُ (غیبت نعمانی، ص 257)؛ «خداوند بنده ستبری را بر آن برمی‌گزیند که اصل و نسبش مجهول است و نصر و پیروزی با اوست».
اثبات نسب سید احمد الحسن (ع) به عنوان فرزند امام مهدی (ع) از طریق قفس درندگان!
اثبات نسب سید احمد الحسن (ع) به عنوان فرزند امام مهدی (ع) از طریق قفس درندگان!

البته امام مهدی (ع) در یکی از ملاقات‌های خود با سید احمد الحسن از وجود شجره‌نامه‌ای نزد عموی سید احمد الحسن خبر می‌دهد که نسب سید سلمان را که تا آن زمان برای همه عشیره نامعلوم بود به خودشان منتسب می‌کند.

بنابراین اگر کسی ادعا کند که از نسل و ذریه امام زمان (ع) است، هیچ راه طبیعی و عادی برای تصدیق یا تکذیب او نداریم. بعلاوه ما نیازی به اثبات یا نفی این موضوع نداریم، چون فرزند امام زمان بودن شخصی، برای ما تکلیفی در عقاید ایجاد نمی‌کند، زیرا فرزندان امام زمان (ع) هم مانند دیگران مکلّف به اطاعت از خدا و خلیفه منصوب خدا هستند، مگر اینکه آن شخص خودش خلیفه خدا باشد، یعنی مهدی اول مذکور در وصیت رسول خدا (ص) باشد که در این صورت اگر توانست با قانون معرفت حجت، امام و خلیفه بودن خودش را اثبات کند، بالتبع فرزند امام مهدی (ع) بودن او هم به طریق اولی پذیرفته می‌شود.

در واقع، تنها راه کشف این مطلب آن است که بفهمیم آیا او همان مهدی اول، یمانی و وصی امام زمان (ع) و حجت معصوم خدا هست یا نه؟

به عبارت دیگر اگر با همان قانونی که همه حجت‌های خدا و اوصیای رسول الله (ص) امرشان را اثبات کردند آمده باشد، پس می‌دانیم که حجت معصوم خداست و کلام او از حقیقت خبر می‌دهد و باید کلامش را در هر موردی قبول کنیم؛ اما به‌جز این، راه دیگری برای اثبات یا حتی نفی این مسئله نیست.

راه شناخت مصداق حجت خدا چیست؟

حال به نظر شما راه شناخت مصداق حجت خدا چیست؟ قانون معرفت خلفای الهی چیست؟ ما از کجا نبوت 124000 نبی و امامت اوصیای پیامبر (ص) را شناختیم و از کجا قرار است حقانیت ادعای ولایت امام مهدی (ع) را دریابیم؟!

آیا برهان عقلی، محکمات قرآنی، روایات قطعی الصدور و قطعی الدلاله راهی جز نص الهی (وصیت) و علم و دعوت به حاکمیت خدا و شهادت ملکوتی خدا را برای این منظور به ما معرفی می‌کنند؟!

بعضی افراد پرادعای کم‌خِرد می‌گویند: سید احمد الحسن را در قفس درندگان بیفکنید تا معلوم شود که آیا از اولاد رسول خدا (ص) هست یا نه، چون درندگان بدن معصومین و اهل بیت رسول الله (ص) را نمی‌درند!

امام احمد الحسن (ع) در کتاب شریف عقاید الاسلام می‌فرماید:

کسانی که این اعتقاد منحرف را مطرح می‌کنند، لگدمال شدن سینه حسین (ع) را با اسبان تازه نعل شده و جرئت یافتن درندگان بر پاره پاره کردن جسد پاک پسر فاطمه (س) و… را چه طور تفسیر می‌کنند؟!
قالت زینب الکبری (س): «…وتلک الجثث الزواکی یعتامها عسلان الفلوات…»؛ «این‌ها جسدهای پاکی است که درندگان بیابان آن را طعمه خود کردند…»
و همچنین کلام یعقوب نبی (ع) را چه گونه معنا می‌کنند؟!
قالَ إِنِّي لَيَحْزُنُني‏ أَنْ تَذْهَبُوا بِهِ وَ أَخافُ أَنْ يَأْكُلَهُ الذِّئْبُ وَ أَنْتُمْ عَنْهُ غافِلُونَ (یوسف/13)
«اگر یوسف را با خود ببرید من محزون می‌شوم و می‌ترسم شما از او غافل شوید و گرگ او را بخورد.»
درحالی‌که اگر درندگان نمی‌توانند بدن اولاد انبیای الهی یا خود خلیفه خدا را بدرند، پس این خوف یعقوب (ع) بی‌معنا بود.

این گروه پرحرف نادان، اگر در سایت یوتیوب کمی مرور کنند، دهها امام و امامزاده و پیامبر اروپایی یا آمریکایی پیدا خواهند کرد، چون اکنون بازی با حیوانات درنده به یک شغل یا سرگرمی برای برخی از مردان بی‌باک تبدیل شده و حتی بسیاری از آن‌ها با مارها و افعی‌های سمی هم رفیق می‌شوند و بازی می‌کنند!

این گروه پرحرف نادان نمی‌دانند که اگر بر فرض محال این قاعده درست بود، معنایش این است که حیوانات وحشی با فطرت و غریزه خود، خلیفه خدا را می‌شناسند و به او آسیب نمی‌زنند، اما شما که خودتان را اشرف مخلوقات میدانید، حتی به اندازه آن‌ها هم امام شناس نیستید، چون در امر امام شناسی باید از درندگان درون قفس اطاعت و تقلید کنید!

در پایان به مخالفین یمانی (ع) که از رد ادله اصلی ایشان (وصیت و علم و پرچم حاکمیت خدا) درمانده شدند و به انواع شبهاتی که گذشتگان آن‌ها در مقابل خلفای خدا مطرح می‌کردند چنگ زده‌اند می‌گوییم:

  • وقتی امام مهدی (ع) تشریف آوردند، چطور ادعای او را قبول خواهید کرد؟
  • اگر با وصیت بیاید که می‌گویید: سندش جعلی است!
  • اگر با علم بیاید که می‌گویید: علمای ما تأیید نمی‌کنند!
  • اگر با پرچم حاکمیت خدا بیاید که می‌گویید: قصد براندازی نظام فلان و بهمان را دارد و محارب با حکومت امام زمان (ع) است!
  • اگر با تأیید ملکوت و رؤیای صادقه و کشف بیاید که می‌گویید: شیطان برایش خواب سازی می‌کند!
  • اگر با معجزه و کرامت بیاید که می‌گویید: جادوی سیاه (سحر اسود) دارد!

یک بار با خودتان صادق باشید و پاسخ بدهید: به‌راستی حجت‌های خدا با چه دلیلی آمدند و امام مهدی (ع) اگر چه دلیلی بیاورد، قبولش می‌کنید؟!
چرا امام مهدی (ع) در این سال‌های طولانی خودش را از شما پنهان کرده و در غربت و عزلت و انزوا و خوف و تقیه زندگی نموده؟!

حال اگر او را دیدید که ادّعا می‌کند من خود محمد بن الحسن (ع) هستم (درحالی‌که انسانی عادی و زحمتکش و ساده است) آیا به او نمی‌گویید: «لسْنَا نَعْرِفُكَ وَ لَسْتَ مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ» (بحار، ج 24، ص 280)؛ «ما تو را نمی‌شناسیم و تو از فرزندان فاطمه (س) نیستی!»

آیا به امام مهدی (ع) می‌گویید: شناسنامه و کارت ملی و پاسپورت خودت را نشان بده تا بفهمیم که خود محمد فرزند حسن هستی یا قبر امام حسن عسکری (ع) را بشکافید تا از طریق آزمایش ژنتیک مشخص کنیم که آیا او محمد بن الحسن (ع) است یا وقاحت امروزتان شما را وادار می‌کند که بگویید: او را در جلوی درندگان بیفکنید تا مانند جدّش به سزای عملش (کفر به طاغوت و دعوت به حاکمیت خدا) برسد؟!

فانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرينَ (یونس/20)
«پس منتظر باشید که من هم با شما از منتظران هستم.»
منتظر اجل خودتان و فرج انصار مظلوم امام مهدی (ع) باشید.

طبق احادیثی که خودتان هم خوانده‌اید، امام مهدی (ع) هنگام قیام سخنی جز شمشیر و مرگ زیر سایه شمشیر ندارد: «و مَا هُوَ إِلَّا السَّيْفُ وَ الْمَوْتُ تَحْتَ ظِلِّ السَّيْفِ». (غیبت نعمانی، ص 234)
«إنَّهُ يَخْرُجُ مَوْتُوراً غَضْبَانَ أَسِفاً لِغَضَبِ اللَّهِ عَلَى هَذَا الْخَلْقِ» (غیبت نعمانی، ص 308)؛ «او خون خواهانه و خشمگین و ناراحت خروج می‌کند، چون خداوند بر این خلق خشمگین است».

همچنین ببینید

سوگواری سومریان بر «دموزی»[1]

«همان‌طور که در تقویم‌های بابلی می‌خوانیم، اندوه و زاری بر الهۀ «دُموزی» (دمو: فرزند، زی: …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 × 4 =