خانه > پاسخ شبهات > اشخاص > تجلی اسم اعظم «علی بن ابی‌طالب (ع)»

تجلی اسم اعظم «علی بن ابی‌طالب (ع)»

به‌مناسبت شهادت امیرالمؤمنین (ع)

سلام بر علی بن ابی‌طالب روزی که به دنیا آمد و روزی که شهید شد و روزی که زنده برانگیخته می‌شود.
از علی (ع) چه می‌توان گفت؟ او که رکنی است از ارکان هدایت که با شهادتش ملک اعظم جبرائیل (ع) بانگ برداشت: «تهدمت والله ارکان الهدی» «به خدا سوگند، ارکان هدایت ویران شد.»[1] او که از حروف مقطعه در قرآن است –حرف لام-[2] و تجلی اسم اعظم -تجلی اسم رحمان-[3] او که کعبه از برایش خلق شد تا هرکه سجده‌گزار بیت‌الله‌الحرام است چه از روی میل و رغبت و چه از روی اکراه، به‌سوی او رو کند.[4] او که ماه محمد (ص) است (وصی اوست). او که فاتح خیبر است، او که فاطمه (س) از برایش خلق شد تا پیمان مجمع‌البحرین در این عالم جسمانی با وجود این دو تن شکل بگیرد و دریای نور و معادن عظمت از دامانشان به جهانیان عرضه شوند.

مگر قلم یارای نوشتن از علی (ع) و وصف او را دارد؟ هرآنچه می‌نگارد خط‌خطی کردنی بیش نیست. مگر می‌توان علی (ع) را شناخت؟ او که ممسوس به ذات الله است،[5] او که نامش در کنار نام محمد مصطفی (ص) در روز فتح قائم (ع) در اعلای کلمة‌الله برافراشته خواهد شد «لا اله الا الله، محمد رسول‌الله، علی ولیّ الله»[6]. او که دروازۀ شهر علم -محمد (ص)- است که فیض از او بر خلق نازل می‌شود و درب رحمت خدا بر خلایق است.[7] او که گاهی در «ن» رخ می‌نماید و گاهی در «باء».[8] او که اگر نبود خداوند محمد (ص) را خلق نمی‌کرد؛ [9] «چراکه اگر علی نبود محمد(ص) شناخته نمی‌شد؛ زیرا او بابی است که از آن به او درآیند، و از آن ـ‌یعنی باب یا علی‌ـ فیض محمدی در آسمان‌ها و زمین تجلّی می‌یابد.» [10] او که (… اسم ربک الاعلی) است؛ چراکه علی (ع) اسم اعلی و اعظم است. [11] او حقی است که بر زمین سیر می‌کند و نظاره‌گر محمد (ص) است در منتهای مقامش (که هیچ‌کس جز او در این مرتبه قرار نگرفت). [12] او که در 21 ماه رمضان، شاهد و شهید به‌سمت ربش شتافت و آخرین سخنش این بود: «فزت و رب الکعبه» «به خدای کعبه رستگار شدم» سید احمدالحسن می‌گوید: «و این فوز و رستگاری فقط رستگاری برای رضای خداوند سبحان و متعال و بهشت نبود؛ بلکه فوز و رستگاری و نجات یافتن با خالص شدن از آن قومی بود که ادعای شیعه بودن داشتند و در عین حال در نتیجۀ اختلاف‌ و پراکندگی نظراتشان و عدم اتحادشان بر کلام امامشان،غم و غصه‌های بسیاری به او نوشانیدند.»[13] «خدایا مرا بر طریقی که علی بن ابی‌طالب را بر آن حیات بخشیدی زنده بدار و بر راهی که علی بن ابی طالب بر آن وفات یافت، بمیران.» [14] منابع:
1- ر.ک: سید احمدالحسن، متشابهات، ج 1، سؤال 9.
2- سید احمدالحسن، متشابهات، ج 1، سؤال 11.
3- سید احمدالحسن، متشابهات، ج 3، سؤال 78.
4- همان.
5- رسول‌الله (ص) فرمود: «به علی دشنام ندهید که او سرگشتۀ ذات الهی است». غدیر، شیخ امینی، ج 10، ص 213.
6- سید احمدالحسن، متشابهات، ج 1، سؤال 5.
7- همان.
8- سید احمدالحسن: «قلم، جوهر را از «ن» می‌گیرد و آن را به کتاب منتقل می‌کند و در آن می‌نویسد. قلم را احوالی است؛ ساعتی نون است و ساعتی باء. ساعتی نقطۀ نون است و ساعتی نقطۀ باء. امیرالمؤمنین (ع) نیز همین‌گونه است؛ ایشان باب رسول‌الله (ص) و باب شهر علم است و از او بر خلق افاضه می‌شود، پس او باء و نقطۀ باء است و قلم و جوهری است که قلم (آن جوهر را) با خود حمل می‌کند. برای نقطه (نیز) احوالی وجود دارد؛ نقطه، فیض نازل‌شده از خداوند بر پیامبر(ص) و از پیامبر(ص) بر علی (ع) و از علی (ع) بر خلق است. نقطۀ نازل‌شده از سوی خدا بر پیامبرش قرآن است، و پیامبر(ص) همان «ن» و نیز نقطۀ نون است. سپس پیامبر (ص) نسبت به علی (ع) مانند باء و نقطۀ باء است و علی نسبت به پیامبر (ص) مانند «ن» و نقطۀ نون است و علی نسبت به خلق، مانند باء و نقطۀ باء است.» (متشابهات، ج 1، سؤال 6).
9- «يـا أَحْمَدُ! لَوْلاکَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاکَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُکَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُکُما» (ای احمد! اگر تو نبودی آسمان‌ها را خلق نمی‌کردم، و اگر علی نبود تو را خلق نمی‌کردم، و اگر فاطمه نبود شما دو تن را خلق نمی‌کردم).
10- سید احمدالحسن، متشابهات، ج 1، سؤال 8.
11- سید احمدالحسن، متشابهات، ج 2، سؤال 37.
12- حضرت محمد (ص) می‌فرماید: «ای علی مرا کسی نشناخت جز خدا و تو.» (مختصر بصائر الدرجات، ص 125)؛ ر.ک: سید احمدالحسن، متشابهات، ج 2، سؤال 55.
13- سید احمدالحسن، جهاد درب بهشت است، مبحث وحدت، ص 47.
14- سید احمدالحسن، صفحۀ فیس‌بوک، 21اکتبر2021م. https://tinyurl.com/yhd5wjd7

همچنین ببینید

گفت‌وگوی_داستانی_دربارۀ_دعوت_فرستادۀ_عیسای_مسیح

گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت سوم)

عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پس‌از او …