آیا دعوت یمانی موجب تفرقه مردم در دین نمیشود؟
به نظر شما تفرقه در شیعه یعنیچه؟ به نظر شما آیا امام مهدی (ع) خودشان یک فرقه دارند یا ندارند؟ پیغمبر (ص) و امام علی (ع) خودشان یک فرقه بودند یا نبودند؟ اصلاً چرا در صدر اسلام به پیروان حضرت علی (ع) رافضی میگفتند؟ میگفتند «رفضونا»، اینها جماعت ما مسلمانها را ترک کردند و از امت اسلامی جدا شدند و در بیت فاطمه (س) جمع شدند. میگفتند یک عده اقلیت انگشتشمار از بدنۀ مسلمین جدا شدند و همۀ مسلمین حول محور سقیفه جمع شدند و با ابوبکر بیعت کردند؛ اما این عدۀ قلیل از آنها جدا شدند و حول محور علی بن ابیطالب (ع) جمع شدند.
این اتهاماتی که امروز به پیروان سید احمد الحسن (ع) زده میشود دقیقاً همان اتهامی است که به پیروان حضرت علی (ع) زده میشد. در حقیقت تفرقه در شیعه یعنیچه؟ اصلاً شیعه متفرق نیست. شیعه یعنی پیروان صاحب «وصیت، علم و پرچم رسولالله (ص)»، بقیه به معنای واقعی شیعه نیستند. شاید شیعۀ دیگران باشند اما شیعۀ اهلبیت (ع) نیستند، زیرا شیعۀ اهلبیت در زمان ظهور و قیام قائم (ع) همان 10313 نفر هستند که در آغاز با قائم (ع) بین رکن و مقام بیعت میکنند.
همۀ شما متوجه میشوید که هماکنون طبق آمار 500 یا 450 میلیون شیعه در جهان داریم (منظور شیعه اسمی و شناسنامهای) اما واقعاً اینها شیعه هستند؟ طبق روایت حضرت میفرمایند: «بین رکن و مقام بیعت میکنند». (الغیبة طوسی ص 450 و 470 / اثبات الهداة جلد 5، ص 134)
تعدادشان 10313 نفر است که اینها شیعه هستند؛ یعنی اینها پرچمها و رهبران دیگر و امامان دیگر را نفی و فقط با قائم (ع) بیعت کردند. حال این حرف غلطی است که بگوییم اینها فرقه شدند و از شیعه جدا شدند، زیرا اینها پیروان حقیقی آل محمد (ع) هستند و این دیگران هستند که از ولایت اهلبیت (ع) جدا شدند و با امامهای دروغین دیگر بیعت کردند. حال میخواهیم بدانیم که کدام قائم است که با او بین رکن و مقام بیعت میکنند؟
اگر به وصیت پیامبرمراجعه کنیم، میبینیم این «احمد، عبدالله و مهدی»، فرزند و فرستاده امام محمد بن الحسن العسکری و اولین اصحاب ایشان است: «برای او سه نام است، یک اسمش مانند اسم من و اسم دیگرش اسم پدر من است و آنها احمد و عبدالله هستند و نام سوم مهدی است و او اولین مؤمنان است». (مختصر بصائرالدرجات، ص 39، الغیبة طوسی، ص 150) و او کسی است که وصی امام محمد بن الحسن العسکری است و از سمت ایشان بیعت میگیرد.
سؤال اینجاست که آیا اینها اهل حق هستند یا دیگران؟ اصلاً محور اتحاد چیست؟ محور اتحاد شیعه ولایت اهلبیت (ع) است، منظور ولایت تخیلی امام تخیلی نیست، بلکه امام واقعی که در زمین واقع است. بهوسیلۀ موالات شما اهلبیت (ع) تفرقهها تبدیل به تشکل واحد میشود. اتحاد درجایی غیر از ولایت اهلبیت (ع) پیدا نمیشود؛ یعنی یا اصلاً اتحادی نیست یا اتحاد بر محور باطل است. همۀ مردم حول معاویه یا عثمان جمع شوند، این چه اتحادی است؟ مثل اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده آمریکا. اتحاد بر باطل چه فایدهای دارد؟ اتحاد بر محور خلیفةالله را نیاز داریم. حال خلیفةالله از چه راهی شناخته میشود؟ از طریق «وصیت رسولالله (ص)؛ نص تشخیصی، علم، دعوت به حاکمیت الله»
آیا دعوت یمانی ساخته دست وهابیت، انگلیس، آمریکا و صهیونیسم نیست؟
اما این مسئله که میگویند اینها کار وهابیت، انگلیس، آمریکا و صهیونیستهاست. عین همین شبهه را به پیامبر (ص) وارد میکردند؛ (سوره نحل، آیۀ 103 ولقد نعلم…)، «میدانیم پیغمبر این حرفهایی که تو آوردهای، میگویند بشری به تو یاد داده» (یعنی تو دستنشاندهای!)
- وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُبِينٌ (نحل 103)
«و ما میدانیم که آنان میگویند: یقیناً این آیات را بشری به او میآموزد!! [چنین نیست که میگویند، زیرا] زبان کسی که [آموختن قرآن را به پیامبر] به او نسبت میدهید، غیرعربی است و این قرآن به زبان عربی فصیح و روشن است.»
آنچه آنها به پیامبر نسبت میدهند، میگفتند: پیغمبر برای تجارت به شام رفتند و آنجا از احبار یهودی و ساکنان یهود یاد گرفته و آمده تا تفرقه ایجاد کند. خداوند متعال میفرماید: آن کسی که شما به او نسبت میدهید، عجم است و حالآنکه برای شما قرآن به زبان عربی آورده شده است.
اصل کلی این است که این حرفها همیشه برای همۀ انبیاء الهی بوده است و به پیامبر (ص) میگفتند: گاطع (قاطع) چرا؟ زیرا ارحام را قطع کرده و باعث فصل و انفصال بین مردم عرب در حجاز شده است و این یک شعار ژورنالیستی مسخرهای است که به تمام خلفای خدا میگفتند. بهعلاوه شما چه جایگاهی برای شیطان (آمریکا و انگلیس) قرار دادید؟ بعضیها بهگونهای در مورد انگلیس و آمریکا و استکبار صحبت میکنند که انگار آنها را خدا میپندارند. میگویند: ممکن است انگلیس و آمریکا روایات اهلبیت (ع) را بررسی کرده باشند که البته این کار را انجام دادند، مثلاً در تلاویو اسرائیل یک مرکز شیعهشناسی درست کردند و عین همان چیزهایی که برای قائم گفتند در یک نفر دیگر پیاده میکنند و یک مهدی دروغینی درست میکنند.
حال یک سؤال برای کسانی که اهل عقل هستند مطرح میشود: اگر قرار بود اینها با همان نشانهها و قانون معرفت حجت که ائمه اطهار فرمودند: اینها را فقط صاحب امر میآورد، بیایند، اگر انگلیس و آمریکا اینچنین شخصی را با همان قانونی که ائمه اطهار و قرآن کریم بیان کرده بسازند، پس معنای آن این است که آنها توانستهاند رودست به خدا و رسولش و ائمه اطهار بزنند و قدرت شیطان از قدرت خدا بالاتر بود. (العیاذبالله) درحالیکه اینطور نیست و دست خدا بالای همۀ دستهاست (ارادۀ خداوند بالاتر از ارادۀ مخلوقاتش است).
مخلوقات خدا نمیتوانند خدا را فریب بدهند، یعنی با همان «وصیتی که نوشتۀ بازدارنده از گمراهی» است و راه اصلی شناخت قائم است، آنها یک شخصی را اینچنین بسازند. آنوقت ما حق نداریم در روز قیامت به اهلبیت عصمت و طهارت بگوییم شما با احادیثتان ما را فریب دادید؟! شما که میدانستید قرار است آدم کذابی بیاید و با همین قانون معرفت که شما در احادیثتان بیان فرمودید ما را گمراه کند، چرا این قانون و راه را گفتید؟ چرا راه شناخت و قانونی را بیان نکردید که از دست شیاطین حفظ شود؟!