خانه > ساعت صفر > شخصیت‌های تاریخ‌ساز > شیخ مسعود قربانی و بسیاری از انصار امام مهدی (ع) شهر قم از شب تاسوعای 96 تاکنون در زندان به سر می‌برند!

شیخ مسعود قربانی و بسیاری از انصار امام مهدی (ع) شهر قم از شب تاسوعای 96 تاکنون در زندان به سر می‌برند!

شیخ مسعود قربانی از شب تاسوعای سال گذشته، یک‌ سال است که به جرم لبیک به مسلم حسین زمان (ع) و حضور در مجلس عزای حسینی در شهر پردیسان قم، در حین عزاداری همراه با دیگر انصار امام مهدی (ع) دستگیر شدند. او که تا قبل از شنیدن دعوت یمانی، به عشق امام مهدی (ع) در طرح صالحین برای جوانان و دانشجویان و طرح نخبگان به فعالیت و تبلیغ دین می‌پرداخت، تنها دغدغه‌اش امام زمان (ع) بود… او در پی نزدیک‌تر شدن به حضرت ولی‌عصر (ع)، کار و دانشگاه را رها کرد و به حوزه علمیه رفت!

  • رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ
    «ﻣﺮﺩﺍنی ﻛﻪ ﺗﺠﺎﺭﺕ ﻭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺳﺘﺪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻳﺎﺩ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺑﺮﭘﺎﺩﺍﺷﺘﻦ ﻧﻤﺎﺯ ﻭ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﺯﻛﺎﺕ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﻰﺩﺍﺭﺩ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺍﺯ روزی که دل‌ها ﻭ دیده‌ها ﺩﺭ ﺁﻥ ﺯﻳﺮ ﻭ ﺭﻭ می‌شود، می‌ترسند». (نور؛ ۳۷)

سرانجام ارادت و توسل همیشگی او به حضرت زهرا (سلام الله‌علیها) او را از ظلمت به سمت نور نجات داد… و پس از چند سال، ذکر الله را دریافت و به حق رسید!
او از انصار سید احمد الحسن (ع) گردید و تمام زمان خود را به این دعوت نورانی اختصاص داد تا آنجا که برخی نتوانستند تحمل کنند و تنها راه خود را زندانی کردن این عزیز و دیگر عزیزان دیدند.

گناه و جرم شیخ مظلوم مسعود قربانی چیست؟!

مثل چنین شب‌هایی بود که مأموران امنیتی و حکومتی با پوتین‌های نظامی به مجلس عزای قمر بنی‌هاشم وارد شده و به سوی عزاداران هجوم آوردند و پرچم عزای سیدالشهدا را از دیوارها کندند و شیوخ و اساتید قم را با پای برهنه و بی‌رحمی ‌تمام وارد ماشین‌های ون‌ کردند و سپس به سلول‌های انفرادی انتقال داده شدند. آن هم فقط با اما و اگر و شاید و انتساب اتهامات دروغ، شیوخ مظلوم ما را به خاطر عقیده‌شان محکوم به تحمل بیش از «20 سال حبس تعزیری» نمودند.

شیخ مسعود قربانی یکی از دستگیرشدگان واقعه‌ی حمله به عزاداران شب تاسوعاست که نزدیک به یک سال است در زندان به سرمی‌برد؛ آن هم فقط به جرم عزاداری برای قمر بنی‌هاشم به‌عنوان یکی از مؤمنان به «وصیت شب وفات رسول خدا». همچنین نزدیک به یک سال است که فاطمه کوچکش تنهاست و حسرت دیدار و آغوش گرم بابا را دارد. به کدامین گناه فاطمه را از پدرش جدا کردید؟

شیخ مسعود قربانی و بسیاری از انصار امام مهدی (ع) شهر قم از شب تاسوعای 96 تاکنون در زندان به سر می‌برند!

  • آقای خامنه‌ای چرا به جای رسیدگی به امورات کشوری و حل مسائل و دستگیری اختلاسگران میلیاردی و قاتلان، شیوخ و اساتید حوزه‌های علمیه که معروف به اخلاق و علم و فضل هستند را به حبس‌های سنگین و طولانی‌مدت ‌محکوم می‌کنید؟! چرا سرپرست خانواده‌ها را بدون جرم و بی‌گناه در زندان‌ها فقط به خاطر اختلاف عقیده با شما ‌نگه می‌دارید؟!

در کجای دین محمد رسول‌الله (ص) این مطلب نوشته شده که مأموران امنیتی و حکومتی حق هتک حرمت مجلس عزای اباعبدالله الحسین (ع) و چنگ انداختن به دست مداح عزای حسین (ع) برای گرفتن میکروفون را دارند!

در کجای دین اسلام جایز می‌دانند که کتیبه‌های متبرک به نام امام حسین سیدالشهدا (ع) را به خاطر کج‌فهمی و ظن‌هایمان از دیوارها به شکل بی‌ادبانه بکنیم! آیا اسلام محمدی اجازه می‌دهد تا مجلس دردانه‌ی فاطمه زهرا (س) را برهم بزنید یا این اخلاق و روش اسلام وهابیت حجازی است که به موکب عزاداران حسینی حمله‌ور می‌شوند؟!

  • آقای خامنه‌ای! هواداران شما دعوت سید یمانی را عامل وهابیت حجاز می‌دانند؛ اما با شعار و تهمت زدن کسی عامل وهابیت حجاز نمی‌شود بلکه باید سعی کنیم در عمل شبیه به وهابیت و دشمنان آل محمد نشویم! والله این‌ جملات از سوی دوستی دلسوز برای شما محب علی است نه از روی عناد و کینه.

خواهش می‌کنیم به «فاطمه قربانی» نگاهی کنید. این طفل معصوم هر روز چادر بر سرش می‌کند و بر سر سجاده‌اش بابا را از خدا طلب می‌کند. به این‌ کودک منتظر بابا رحم کنید. اما جمله‌ای که جدیداً فاطمه کوچولوی قربانی یاد گرفته از زمانی که پدرش برای مرخصی از زندان آمد و رفت این هست که وقتی از او می‌پرسیم بابایت کجاست؟ می‌گوید بابایم رفته قم تا به امام زمان کمک کند. آخه بعضی وقت‌ها که دلتنگ بابایش می‌شود، ‌مادرش می‌گوید: «دخترم بابایت رفته تا امام زمان را یاری دهد ان‌شاءالله…»

فاطمه دیگر خودش هم می‌داند. آری کودکانمان هم می‌فهمند و همه‌چیز را در ذهن کوچکشان ضبط می‌کنند و می‌داند که بابا وقتی نیست کجا رفته است.

سید احمد الحسن (ع): «…شیوخ و سادات و اساتید حوزه‌های قم و مشهد که به اخلاق و دیانتشان معروف و شناخته شده‌اند، دستگیر می‌شوند و بدون هیچ خجالت و حیایی به خانه‌های ایشان هجوم برده می‌شود و دیگر ظلم‌ها…
ای عزیزانم در ایران، ظلم‌هایی که در این روزها بر شما می‌رود، برای ما بسیار دردناک و رنج‌آور است، ولی تسلی ما برای شما این است که به‌زودی پیروز می‌شوید و زندانبانان زیانکار خواهند بود ان‌شاءالله.»

همچنین ببینید

173 – تفسیرِ صلابت، «زینب»

شکوه حماسه در سراپردۀ حیرت به قلم: ستایش حکمت «مخاطبم» هرکه می‌خواهی باش؛ دستت را …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

17 − سیزده =