عبادت بی‌حاصل

«هیچ خیری در فراوانی نماز و روزه و عبادت نيست: اگر تو را به‌سمت انصاف و ملاحظه‌ با دیگران -هرچه با تو کرده باشند- سوق ندهد؛ حتی با دشمنانت… اگر اين عبادات ديواری در برابر حرام‌های خداوند و حرام‌های دیگران [محارم] و ناموسشان برای تو نکشد، اگر در برابر دروغ‌گفتن در تو احساس نفرت ايجاد نكند؛ بهتان و دروغ بستن كه جای خود را دارد، اگر [نماز و روزه و عبادتت] تو را از غیبت‌ کردن و سخن‌چینی و جدال و بحث بی‌ثمر ممانعت نکند… اگر تو را به خدا نزدیک نکند و درب‌های ملکوت را به رویت باز نکند، اگر تو را آن‌گونه نکند که حداقل سعی کنی اخلاقت را خدایی کنی…»[1]

این اگرها بسیار است و فرد حکیم به اندکی بسنده می‌کند تا جان‌های خفته را بیدار نماید. از شما چه پنهان این روزها ارتش ابلیس ویران‌کنندۀ اعتقادات مردم شده و در دل‌وجان مردم رسوخ کرده با این قبیل نجواها که: مذهبی‌ها خود به آنچه می‌گویند عمل نمی‌کنند «واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند/ چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند» آنان مردم را به توبه وامی‌دارند «اما توبه‌فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند؟» واقعیت این است که مسلمانی به پوشیدن لباس دین و حکم دادن بر مردم نیست. حقیقتِ عبادت طولانی کردن نماز و قرائت چند دور قرآن نیست. عبادتی که تو را خدایی نکند، شمایلی ظاهری است که تنها طوقی بر گردنت شده تا به ظاهر دل‌خوش کنی، اما همۀ حقیقت ماجرا این نیست.

شاید بهتر باشد در هنگامۀ این ماه مبارک به پایانش نگاهی افکند. منظورم این است افق دیدمان باید به نهایت روزه‌داری باشد. اگر در عصبانیت صبرِ حاصل از روزه به دادم نرسد، اگر برای ظلم به هم‌نوعم در هر جای جهان که می‌خواهد باشد -سیاه باشد یا سفید- قلبم به درد نیاید، اگر حجابی نشود بر خودخواهی‌های نفس و منیتم، اگر مرا به ملکوت نزدیک نکند، اگر کینه و عداوت همراهم باشد، اگر به یاد خدا و اولیایش اشکم سرازیر نشود، اگر ذاکر و شاکر به‌سوی پروردگار نشتابم، اگر قرآن بخوانم و پرهیزکار نشوم، اگر توان اطعام فقیری داشتم و از کنارش عبور کردم، اگر اشک چشم یتیمی را دیدم و بی‌تفاوت گذر کردم، اگر ناموس همسایه را همچون ناموس خود ندیدم، اگر با لبخند رضایتی برای رهاندن خویشتن دروغی بر زبان راندم، اگر قانع و لبریز از عطای خدا نشدم، اگر به‌هنگام تنگ‌دستی برق نیاز را در چشم نیازمند آبرومندی دیدم و چشم بستم، اگر دلم سرشار از یقین نشود، اگر مرا از غیبت و سخن‌چینی بازندارد، اگر عملم مرا به گشودن درب‌های ملکوت به‌رویم سوق ندهد، اگر مرا خدایی نکند تا افلاک را در برابر وجود باعظمتش حتی ذره‌ای نبینم، و به‌طور خلاصه اگر همان‌گونه که وارد ماه رمضان شده‌ام از آن خارج شوم، بی‌تعارف بگویم بهره و عایدی از این ماه نصیبم نشده است، تنها گرسنگی و تشنگی را بر خود حمل کرده و به حقیقتی رهنمون نشدم.

حقیقت این است عبادات ما اگر دیوار و سدی نشوند بر محارم الهی و ما را به‌ آنچه خشنودی خدا در آن است سوق ندهد، پشیزی نمی‌ارزد و بالا نمی‌رود که ملائک بر آن قیمتی بگذارند و عیارش را بسنجند همچون حج‌گزاری که فقط خود را در انجام اعمال خسته می‌کند اما آنچه به گوش ملائک می‌رسد جز کف زدن و صفیر کشیدن نیست: (وَمَا كَانَ صَلَاتُهُمْ عِنْدَ الْبَيْتِ إِلَّا مُكَاءً وَتَصْدِيَةً فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ) (و نمازشان در خانۀ [خدا] جز سوت كشيدن و كف زدن نبود؛ پس به سزاى آنكه كفر مى ‏ورزيديد اين عذاب را بچشيد). [2] پس چه خوب است درنگ کنیم و بیندیشیم و ببینیم اندوخته‌ای که از ماه رمضان در توشۀ اعمالمان ذخیره می‌شود، قیمتی دارد؟ یا فقط صفت گرسنه بر ما اطلاق می‌شود که جز زوزۀ شکم‌ها چیزی را بر ملائک هویدا نخواهد کرد. از خدا می‌خواهیم ما را در زمرۀ روزه‌داران حقیقی که بهترین بهره‌ها را از این ماه عظیم حاصل می‌کنند قرار دهد.

منابع:
1- سید احمدالحسن، صفحۀ فیس‌بوک، 5مه2018م.
2- انفال، 35.

همچنین ببینید

سرباز چه وقت خواب است

سرباز، چه وقت خواب است؟

پیمانی که شکست به قلم: ستایش حکمت با دقت در نشانه‌ها و وقایعی که در …

2 نظر

  1. پاراگراف اول اشتباه نگارشی داره… بد کرده باشند

    • سلام علیکم و رحمت الله
      متن عربی اصلی تقدیم شما تا برای معنی دقیقتر امکان تحقیق داشته باشید بزرگوارم.

      سید احمدالحسن ع فرمودند: … إذا لم تدفعك الى انصاف الاخرين مهما كان موقفهم منك، حتى اعداءك …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو × دو =