یکی از اولین سؤالاتی که شاید هر خدا ناباوری مطرح نماید این است که چگونه میتوان به وجود خدایی باور داشت که دیده نمیشود؟!
در ابتدا باید گفت کسی که معتقد است فقط با مشاهدۀ مستقیم میتوان به وجود چیزی پی برد، باید بداند اعتقاد او با روشهای علمی [1] در تضاد است؛ چراکه در علم، اصولاً یا از مشاهدۀ مستقیم به وجود یک واقعیت علمی [2] پی میبرند یا از طریق مشاهدۀ آثاری از آن واقعیت علمی؛
بهعنوانمثال هیچکدام از ما تابهحال نیروی گرانش را مشاهده نکردهایم و درک صحیحی از ماهیت آن نیز نداریم؛ اما هیچکدام از ما حاضر نیستیم خودمان را از یک مکان مرتفع پرت کنیم؛ چراکه به وجود نیروی گرانش اطمینان داریم! و میدانیم که بنا بر اصل علیت و همانطور که از قوانین مکانیک کلاسیک برمیآید، در اثر وجود این نیرو، ما به سمت زمین شتاب گرفته و برخورد شدیدی با زمین خواهیم داشت!
پس اگر بخواهیم به وجود یک واقعیت پی ببریم، لازم نیست حتماً آن را مشاهده کنیم؛ بلکه با مشاهدۀ آثاری از یک حقیقت میتوان به وجود آن پی برد. حالا این سؤال پیش میآید: با چه اثراتی میتوان به وجود خدایی که دیده نمیشود، پی برد؟
ازجمله این اثرات، هدفمندی و نظم و قوانین حاکم بر جهان است. وقتی قوانین وجود داشته باشد، در پی آنها حتماً نظم (نظم غایی) هم به وجود خواهد آمد و میدانیم قطعاً قوانین و در پی آنها نظم، برای تحقق یک هدف به وجود آمده است؛ پس زمانی که قوانین را در جهان مشاهده میکنیم، میتوانیم به وجود نظم و هدف در این جهان نیز پی ببریم.
بنابراین، قوانین، مانند قانون بقای اصلح و بسیاری از قوانین که در علم فیزیک و سایر رشتههای علوم تجربی بررسی میشوند و همچنین ثوابت کیهانی، مثل سرعت نور و ثوابت بنیادی، مثل جرم الکترون، خود دلیلی بر وجود مؤثری آگاه، قانونگذار، ناظم و هدفدار برای جهان هستی است.
سید احمدالحسن نویسندۀ کتاب توهم بیخدایی در این خصوص میفرمایند:
«صورت دیگری که به ما نشان میدهد در صورت وجود قانون، قانونگذار هم وجود خواهد داشت: در حقیقت، اینکه ما نمیتوانیم قانونگذار را ببینیم، نفیکنندۀ این استدلال ما که “قانونمندی نشان از قانونگذار دارد”، نیست؛ چراکه وجود قانون و برنامه، دال بر وجود قانونگذار و برنامهریز است؛ حتی اگر ما این قانونگذار و ضابطهآفرین را نبینیم و همینکه قانون و ضابطه را دیدیم، به وجود او پی میبریم؛
بهعنوانمثال در نظر میگیریم که در سیارۀ دیگری غیر از زمین، زندگی بسیار هوشمندانهای جاری است و ساکنان آن سیاره میخواهند از طریق رایانهها و رُباتهای خاص خود که در زمین ساخته میشود، بر زمین سیطره یابند. آنها به زمین پیام الکترونیکی میفرستند. این پیام درواقع عبارت است از نقشۀ تولید رایانهها و رباتهای حرفهای مجهز به فناوریهای بسیار پیشرفته که برای ما ناشناخته و از هوشمندی نیز برخوردار است.
هنگامیکه این پیام الکترونیکی به ما برسد از طریق شبکۀ اینترنت به کارخانههای ساخت مدارهای الکترونیکی رایانهها و رُباتها میرود و بهصورت الکترونیکی اجرا میشود؛ ولی ازآنجاکه عوامل دیگری، مثل خود ما، در فرآیند مونتاژ و تولید دخالت دارد، انتظار داریم دستاورد اجراییشدن پیام الکترونیکی عبارت باشد از رایانههای بسیار بد، ازریختافتاده و معیوب و نیز رایانههای عادی و همینطور رایانهها و رباتهای بسیار هوشمندی که آن پیام الکترونیکی، در اصل به دنبال تولید آنها بوده است.
اگر آن پیام الکترونیکی منجر به ساخت رایانهها و رباتهای هوشمند و پیشرفته شود -هوشی که محصول مواد شیمیایی است- سپس بهطور کامل بر زمین و فرآیند تولید و بازسازی در آن سیطره یابد و این نتایج را بعینه شاهد باشیم، ولی ندانیم نقشۀ آن از کجا آمده است، بسیاری از ما، نقشۀ مزبور را به بروز خطا در رایانههای اصلی یا شبکۀ اینترنت یا ویروسهایی که وارد سیستم کارخانهها شده و… نسبت میدهیم؛
و چهبسا نشانۀ آن را نیز رایانهها و رباتهای معیوب و سالمی که تولید شده است، بدانیم. در حقیقت این همان کاری است که نظریهپردازان خداناباور با تکیه بر نظریۀ داروین انجام میدهند، یعنی افرادی همچون پروفسور داوکینز و کسانی که با او همعقیده هستند؛
ولی یک فرد عاقل با دیدن این دستاوردها، آن را بهگونهای منطقی، تحلیل و بررسی میکند و با توجه به دلایل و اشارههای موجود، درمییابد که در پسِ آنها، نظمدهنده و قانونگذاری وجود دارد که آنها را پس از ساماندهی و برنامهریزی، فرستاده تا با امکانات موجود در زمین، در این سیاره، عملیاتی شود. هوشمندی یک هدف است و یکی از روشهای تحقق آن، مواد شیمیایی شناختهشدهای است که بهوفور در زمین یافت میشود؛ همان موادی که دستگاه عصبی از آن تشکیل شده است.» [3]
1. Scientific Method
2. Scientific Fact
3. احمدالحسن، توهم بیخدایی، ص 260 تا 261.