بسمه تعالی جناب آقای سعید حجاریان
سلام علیکم
جنابعالی چندی پیش مقاله ای مرتبط با یمانیون نوشتید که اکنون و پس از اندکی فارغ شدن از دستگیریهای گسترده انصار و پایان اربعین حسینی،
ان شاءالله در سه بخش به آن مقاله پاسخ میدهیم تا مردم قضاوت کنند کسی که از او به عنوان تئوریسین اصلاحات نام برده میشود و میگویند دعای ندبه جمعههایش ترک نمیشود به چه اشتباهات فاحشی دچار میگردد.
آقای حجاریان شما مقاله تان را اینگونه شروع نمودید:
” چندی پیش خبری مبنی بر درگیری حامیان «یمانی» در تربت حیدریه منتشر شد. ”
راستش را بخواهید بنده به هیچ وجه نمیتوانم قبول کنم شما از روی عدم آگاهی این کلمات را استفاده کرده باشید؛ چرا که خودتان در ماجرای برجام تلویحا بیان داشتید که تیم رسانهایتان استاد ” تدلیس سیستماتیک ” و “وارونه جلوه دادن حقیقت” هستند؛ بنابراین باید هم جمله بالا را به کار میبردید تا به مخاطبتان اینگونه القا کنید که یمانیون مخل امنیت ملی کشور هستند؛ در حالی که اگر آزاده بودید باید می نوشتید:
” وقتی نیروهای اطلاعات، تعدادی از یاران یمانی را که در شب شهادت امام جواد(ع) اقدام به استقبال از عزاداران حسینی کرده بودند، بازداشت نمود؛ جمعی از خانوادههای آنها در محل بیرونی اداره اطلاعات اقدام به تحصن مسالمت آمیز نموده و شعار میدادند آزادی عقیده حق مسلم ماست؛ که در این هنگام ماموران اطلاعات و پلیس با باتوم و شوکر و اسپری آنها را نیز بازداشت نمودند”
بله آقای تئوریسین! یمانیون به این دلیل بازداشت شدند نه اینکه بخواهند با مامورین درگیر شوند؛ به جرم بیان علمی عقیدهشان دستگیر میشوند. می دانید قسمت تلخ ماجرا کجاست؟! هنگامی که میبینید علاوه بر رسانه های قدرت و حوزه علمیه که:
۱) حمله به کنسولگری ایران در بصره را به یمانیون نسبت می دهند(هرچند که سیداحمدالحسن ع -وصی و فرستاده امام مهدی ع- بارها بر مسالمت آمیز بودن تظاهرات مردم بصره تاکید نموده باشند.)
۲) و در مورد حمله به عزاداران قم در تاسوعای حسینی سال گذشته میگویند یمانیون مراسم پارتی برگزار کرده بودند.
۳) و در مورد چرایی بسته شدن موکب ۵۱۹ با وقاحت تمام به مخاطبینشان میگویند یمانیون در موکب چادر از سر زنان میکشیدند.
و …
داعیه دار آزادی اندیشه نیز وقتی در نقد رفتار حکومت با یمانیون قلم فرسایی کنید؛ سیاسی کاری مینماید تا بتواند در نتیجه گیری نهایی مقاله، ماهی خود را از آب بگیرید.
آری! دو اندیشه به ظاهر مخالف حزبی سیاسی در حکومت فقیه ایران نقش همان خربزه و عسلی را تکرار می کنند که مرحوم دهخدا گفته بود.
هر دو گروه با دستگاه های تبلیغاتی که در اختیارتان هست می خواهید حقیقت را آنطور که خودتان دوست دارید به مردم نشان دهید؛ نه آنطور که هست غافل از اینکه بنا به فرموده مولایمان یمانی موعود:
فللوارث تُمَهّدون؛ شئتم ام ابیتم
قسمت دوم:
بسمه تعالی
جناب آقای حجاریان، مامور سابق وزارت اطلاعات، تئوریسین بزرگ اصلاح طلبان کشور و روشنفکر گرامی!
سلام علیکم
پس از آنکه در سری قبل تدلیس جنابعالی در آغاز مقالهتان را بیان نمودیم؛ اکنون بر آن شدیم تا قسمت دوم همان بند را عینا نقل و سپس نقد کنیم تا جوانان عزیز کشورمان خود قضاوت کنند آنچه امروزه یمانیون بدان معتقدند خرافه است یا سخنان شما فاقد هرگونه رنگ و بویی از مطالعه بوده است.
” مطابق بعضی روایات، یمانی از فرزندان زید بن علی و شخصیتی آخرالزمانی است و به همراه چند تن دیگر ششماه پیش از ظهور حضرت قائم خروج و ظهور را تمهید میکند اما حامیان یمانی در ایران پیرو فردی بهنام احمد الحسن البصری هستند؛ فردی که مدعی است نسباش به حضرت قائم بازمیگردد و با دستور آن حضرت دعوت را آغاز کرده و چند سالی است افرادی را در عراق و ایران و… گردهم آورده است.”
جناب تئوریسین! مسلما شما طبق مطالعاتی که داشتید مطالب مذکور را بیان نمودید؛ حال میشود از شما خواهش کنیم برایمان روایتی که می گوید “یمانی واجب الاطاعه” طبق کلام امام باقر(ع) که انسان را وارد گمراهی نمی کند (حدیث سیزدهم باب چهاردهم کتاب الغیبه نعمانی)؛ از نسل زید بن علی است را بیاورید؟!
بله اهل بیت علیهم السلام فرمودهاند که فردی از صنعا قیام میکند اما نه تنها او همان یمانی صاحب هدایت کننده ترین پرچم نمی باشد؛ بلکه برعکس
اهل بیت فرمودند آنکه از صنعا قیام می کند هم بدست اخوص سفیانی شکست می خورد و هم دشمن علی بن ابی طالب است.
كتاب الفتن ص174
معجم أحاديث امام مهدی (ع) ج3 ص276.
نکته دیگری که بیان کردید این بود که:
“یمانی شش ماه قبل از ظهور حضرت برای زمینه سازی خروج میکند. حال آنکه یمانیون ایران پیرو فردی شدند که مدتهاست این ادعا را بیان داشته است”
آقای حجاریان عزیز!
اولا در روایت آمده است آن یمانی که با سفیانی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز خروج می کند دارای یک دعوتی هم هست “یدعوا الی الحق” ، “یدعوا الی طریق مستقیم” ، “یدعوا الی صاحبکم” و اطاعت از مسلم امام زمان چه در زمان خروج و قیامش و چه در زمان دعوت و بیعت گیریاش طبق کلام آل الله واجب است و سرپیچی از او طبق همان روایت موجب میشود انسان ” مِن اهل النار” شود.
الغیبه للنعمانی :ص 262- 264 ب 14 ح 13
بحارالأنوار: ج 52، ص322
دوما یمانی فرمانده جنگی و پرچمدار سپاه امام مهدی (ع) است که طبق کلام اهل بیت ع “هشت ماه شمشیر به دوش میگذارد و میجنگد” و همانطور که میدانید امام مهدی محمدبن الحسن العسکری(ع) بدون جنگ و خونریزی حکومت را تحویل میگیرند چراکه جنگ با سفیانی توسط یمانی انجام میشود و اوست که سفیانی را به سمت بیت المقدس عقب میراند.
کتاب الفتن لنعیم بن حماد ص 198
معجم احادیث الامام المهدی ج3، ص119
البحار ج52، ص208
عصر الظهور للشيخ الكوراني ص208
و ثابت شده است که در مرام آل علی (ع) نبرد نظامی در بدو امر نیست بلکه تا زمانی که امید به اصلاح یک فرد داشته باشند ولو در قتلگاه هم که باشند دست از دعوت کردن به حق بر نمیدارند؛ خب حال سوالی که پیش میآید این است که این فرمانده و سردار جنگی که بنا به تعبیر شما شش ماه قبل از ظهور حضرت می آید و علیه سفیانی می جنگد؛ نیروها و سربازان خود را چگونه باید ساماندهی کند؟!
بماند که اصلاح عقیدتی مردم و شیعیان علی بن ابی طالب (ع) که سالها با عقاید انحرافی روبرو بودند خود پروسه زمانی طولانی مدتی را شامل میشود و از این روست که “یمانی قبل از خروجش دارای دعوت میباشد و یدعوا الی الحق و یدعوا الی طریق مستقیم است چراکه اسلام غریبانه آغاز شد و غریبانه بازخواهد گشت و خوشا به حال غریبان“…
بماند که طبق ثقلین رخ دادن”بدا” در این امور امری پذیرفته شده است و برای آنکه نقشه جنگی قائم لو نرود اتفاقا سزاوارتر هم است.
در آخر این بخش صرفا تاریخی را برایتان یادآور میشوم تا جدای از روایتهایی که “اولین مقربین و اولین مومنین به امام مهدی (ع) را فرزند اباصالح المهدی معرفی میکنند که متولد بصره است و نامش احمد”، تا جدای از احادیثی که رسول الله (ص) خود را یمانی معرفی نمودند و بالطبع فرزندان رسول الله (ص) نیز همگی یمانی میشوند تا جدای از اینکه حتی صاحب بحارالانوار احادیث اهل بیت (ع)،را با عنوان حکمتهای یمانیه معرفی میکند و … دیگر به کنایه نگویید” احمد الحسن البصری”
بحارالانوار : ج 22 ص 137 – بحارالانوار : ج 5 ص 310
آقای حجاریان! یهود هنوز منتظر مسیح هستند چرا که معتقدند آنکه ۲۰۱۸ سال قبل به دنیا آمد باید از “بیت لحم” می آمد نه از “ناصره” از این رو به او میگویند عیسای ناصری…
همچنین بنی اسرائیل منتظر احمد بودند از یثرب؛ درحالی که خداخواست محل حکومت رسول الله “مدینه” باشد نه “مکه” محل ولادتشان!
سنه الله قد خلت من قبل و لن تجد لسنه الله تبدیلا
قسمت سوم:
بسمه تعالی
سلام علیکم
آقای حجاریان! حداقل از شما به عنوان کسی که ادعای روشنفکری دارد انتظار میرفت وقتی میخواستید مقالهای با اطلاعات کاملا وارونه مذهبی بنویسید؛ حداقل جانب ادب و احترام را رعایت می نمودید و از روایات ظهور و اعتقاد به منجی و به قول شما منجی گرایی با عنوان “خرافه گرایی” یاد نمی کردید.
تاسف آور آنکه موید دلیلتان در رد دعوت سید احمد الحسن را هم فراوانی مدعیان بیان نمودید.
“اگر امروز به آمار زندانیانی که ادعا میکنند امام زمان هستند، مدعی ارتباط خاص با ایشان هستند و یا خود را نماینده آن حضرت معرفی میکنند، مراجعه کنیم، به عمق فعالیتهای آخرالزمانی در ایران بیشتر پی میبریم”
صرفا جهت یادآوری باید خدمتتان عرض نماییم که طبق منطق شما چون همزمان با رسول الله (ص) چهارنفر از جمله ابن مسیلمه کذاب که حتی بعد از حضرت محمد (ص) نیز زنده بود، ادعای نبوت داشتند؛ نباید به پیامبر اسلام ایمان بیاوریم، یا اینکه معتقد باشیم اعتقاد به پیامبر هم جزو خرافات است؛ درست است؟!
آقای حجاریان عزیز!
آیا خدا در قرآنش و محمد و آل محمد علیهم السلام در روایتشان راه شناخت مدعی صادق الامین را از مدعیان دروغین ذکر نکردند؟! آیا
امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) در جنگ جمل نفرمودند: “حق را بشناس؛ اهلش شناخته میشود”
آقای حجاریان! اینکه به مردم گفته میشود:
“اگر ادعای دین داری میکنید، پس باردیگر کتبتان را با دقت مطالعه کنید تا خود به عینه ببینید که در همه متون دینی، چه تورات موسی(ع) و چه انجیل عیسی(ع) و چه قرآن محمد(ص)، صراحتا ذکر شده است که حاکم بر خون ها و جان ها را باید خدا انتخاب کند و حق حاکمیت تنها از آن خداوند است؛ قل اللهم مالک الملک توتی الملک من تشاء و تنزع الملک ممن تشاء”
خرافه است یا اینکه به مردم بگوییم “میتوانید پرچم قاتل حسین (ع) را بلند کنید و برای حسین ع که معتقد به حاکمیت الله بود نه دروغ حاکمیت مردم بر مردم، گریه کنید” خرافه گرایی و دگرگونی حقیقت است؟
آقای حجاریان! اینکه به مردم بگوییم عدالت و توحید و آزادی حقیقی زمانی اجرا میشود که فردی حاکم شود که نه تنها علم بر جزئیات همه چیز دارد بلکه در اختلاف بین چند مورد، مصلحت ها را هم به درستی تشخیص دهد و این میسر نمیشود مگر آنکه خداوند علم آن را به آن حاکم الهی دهد “و عَلَّمَ آدم اسماء کلها…” راستی و حقیقت است و دروغ و خرافه آن است که برروی “دیکتاتوری” لباس پرزرق و برقی به نام “دموکراسی” بپوشانیم و بزرگترین دروغ ممکن را به مردم بگوییم که برای رهایی از دیکتاتوری، باید حق حاکمیت و تعیین حاکم را به خود اختصاص دهید و با این خرافه گرایی بساط استثمار مردم مستضعف را برای سالیان متمادی فراهم نماییم که شاهد مثال این حرف را می توان از ظلم وارد بر سرخ پوستان و سیاهان و مسلمانان آمریکا، تا وضعیتی که احزاب خراب عراق برای مردمشان به وجود آوردند؛ بیان نمود.
درآخر امیدواریم حداقل قبل از هرموضع گیری سه کتاب ذیل نوشته سیداحمدالحسن (ع) را مورد مطالعه قرار دهید:
- مطالعه آنلاین کتاب نوهم بی خدایی سید احمد الحسن (ع)
- مطالعه و دانلود کتاب «عقاید اسلام» سید احمد الحسن (ع)
- https://varesin.org/کتاب-حاکمیت-خدا-نه-حاکمیت-مردم/