خانه > پاسخ شبهات > اشخاص > احسن القصص

احسن القصص

پاسخ به شبهۀ آقای جوادی دربارۀ رؤیای صادقه

متن شبهه:

آقای جوادی آملی: «این تلقینات قبلی است که در خواب مشهود می‌شود. باید توجه داشت مواد اولیۀ سالم، غذای سالم تحویل می‌دهد؛ اما حاصل مواد اولیۀ مسموم، غذای ناسالم خواهد بود؛ رؤیایی که محصول تلقین احمدالحسن‌هاست از همین جنس غذاهای ناسالمی است که با مواد اولیۀ مسموم به وجود آمده است؛ اما آنچه در جلد هشت کافی آمده که حضرت به شاگردان خود می‌فرمود دیشب در خواب چه دیدید؟ آن خواب در نتیجۀ تلقینات سالمی بود که از حضرت به شاگردان منتقل می‌شد و آن علم را برای آن‌ها از علم حصولی به علم حضوری تبدیل می‌ساخت.»
(منبع: سخنان آقای جوادی آملی در دیدار با جمعی از اعضا مرکز تخصصی مهدویت، سایت شفقنا)

http://portal.esra.ir/Pages/Index.aspx?kind=2&lang=fa&id=MzA4MA%3d%3d-

مقدمه:

آقای جوادی آملی از علمای حوزۀ قم هستند و رساله‌ای برای مقلدین در مسائل شرعی دارند؛ همچنین دارای کتابی در تفسیر قرآن با عنوان تسنیم هستند که در آن، نظرات خود در خصوص آیات الهی قرآن را بیان کرده‌اند.

از طرفی خود را از اتباع مدرسه اهل‌بیت(ع) می‌دانند؛ پس حتماً آیات و روایات اهل‌بیت(ع) برای ایشان حجت است؛ لذا در این نوشتار سعی ما بر این است که با توجه به نظرات ایشان و آیات قرآن و روایات اهل‌بیت علیهم‌السلام به شبهۀ رؤیا که توسط ایشان مطرح شده، پاسخی ارائه کنیم.

بدیهی است که مسئلۀ تشخیص حجت الهی و ادعای سید احمدالحسن علیه‌السلام، از مسائل فقهی نیست؛ بلکه اساساً مسئله‌ای عقیدتی بوده و بر هر مسلمانی واجب است که در این مطلب، تحقیق کند؛ لذا فتوا و نظر مجتهد در آن، از حجیت برخوردار نیست.

پاسخ مختصر:

۱. معمولاً هیچ‌کس منکر این نیست که رؤیا راهی عمومی برای ارتباط با آسمان است؛ بلکه بحث در مصادیق رؤیاها و تعبیر آن و حدود حجیت آن است.

۲. رؤیا در نگاه اهل‌بیت(ع) دارای اقسامی است: الف) رؤیای صادقه؛ ب) خواب‌های شیطانی؛ ج) تلقینات پریشان نفسانی.

۳. آنچه این اقسام را از هم متمایز می‌سازد، زمینه‌های رؤیا، شخص بینندۀ آن و مضمون رؤیاست.

۴. مضمون رؤیا اگر حاوی آیاتی از قرآن، کلمات معصومین(ع)، وجود مقدس فرستاده‌های خدا و رموز حکمت‌آمیز باشد، پس آن ‌رؤیا صادقه و الهی است.

۵. اگر بینندۀ رؤیا از معصومین(ع) باشد قطعاً رؤیای او صادقه است؛ البته مردم عادی غیر از فرستاده‌های خدا نیز، رؤیای صادقه می‌بینند که به تجربه و تاریخ ثابت شده؛ اما این رؤیاها محتاج وجود شرایط دیگر الهی‌بودن است.

۶. اگر‌ زمینه‌ها و افکار روزانۀ انسان، دعا و توجه به خدا و خیرات و افکار الهی باشد، قطعاً رؤیا نیز متأثر از آن زمینه‌ها، ملکوتی و الهی است؛ اما اگر افکار روزانه انسان، تلقینات و افکار نفسانی باشد، پس رؤیا نیز خوابی پریشان است و اگر تفکرات روزانه، شیطانی و توجه به شر و شیاطین باشد، پس آن خواب نیز کابوسی شیطانی است.

۷. رؤیایی که اثبات‌کنندۀ حجت خداست در نگاه سید احمدالحسن(ع) چهار شرط دارد:

الف) موافقت با نص تشخیصی؛

ب) تواتر رؤیاها؛

ج) حاوی نشانه‌های شیطانی نباشد؛

د) محکم باشد؛

۸. رؤیاهای انصار امام مهدی(ع) دارای شرایط زیر است:

_ خواب آن‌ها با حضور معصومین(ع) بوده و هست.

_ متواتر است؛ زیرا هزاران نفر از ادیان و کشورهای مختلف، مضمونی واحد را دیده‌اند.

_ موافق با نص تشخیصی (وصیت شب وفات پیامبر (ص)) است.

_ بسیاری از آن‌ها بدون تلقینات قبلی است؛ بلکه حتی اشخاصی که اصلاً دعوت را نشنیده‌اند، رؤیای صادقه می‌بینند.

_ بسیاری دیگر، با توسل به اهل‌بیت(ع) و حضرت زهرا(س) و تلقین دائمی اسم او و نام خدا، رؤیایی در تأیید سید احمدالحسن(ع) دیده‌اند.

نتیجه:

تلقینات مورد ادعای آقای جوادی چیزی جز ذکر دائمی اهل‌بیت(ع) نیست؛ پس جنس این رؤیاها غذای سالم است؛ زیرا مواد اولیۀ آن سالم است؛ بنابراین این رؤیاها علم حصولی از اعتقاد به وصیت پیامبر(ص) را به علمی حضوری و تجربه‌ای ملکوتی تبدیل می‌کند؛ به همین دلیل کسی نمی‌تواند آن‌ها را از حق بازدارد؛ زیرا خداوند سبحان فرمود:
(ما كَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى) (دل‌ها در آنچه دید هرگز دروغ نگفت) (نجم، 11)

پاسخ مفصل:

مسئلۀ رؤیا از آغاز نبوت پیامبران، از مهم‌ترین مسائل موجود در دین الهی بوده و در آخرالزمان نیز از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.

این مسیر، راهی برای ارتباط با غیب، آسمان، ملکوت و راه شناخت خدا و اثبات فرستاده‌های اوست؛ با این حال در طول مسیر از این راه غفلت شده است؛ زیرا غافلان در زندگی دنیوی و ماده فرورفته‌اند و تمایلی به آخرت و ملکوت ندارند:

امام احمدالحسن علیه‌السلام می‌فرمایند:
«… دابة الارض با رؤیا و مکاشفه در بیداری، ضعف ایمان آن‌ها به آیات حق الهی در ملکوت آسمان‌ها را به آن‌ها می‌نمایاند و برایشان تبیین می‌کند که مردم در طول مسیر انسانیت بر این زمین، غالباً به آیات ملکوتی خداوند یقین ندارند و به رؤیا و مکاشفه در ملکوت آسمان‌ها ایمان نمی‌آورند؛ چراکه آن‌ها نگاه خود را به این زمین و به ماده محدود کرده‌اند و این منتهای دانش آن‌ها بوده است که سراغ ماسوای آن نمی‌روند:

(ذلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدی)
(مُنتَهای دانش آن‌ها همین است. پروردگار تو به آن‌کس که از طریق او گمراه می‌شود یا به راه هدایت می‌افتد داناتر است). (نجم،۳۰)
(امام احمدالحسن علیه‌السلام، کتاب متشابهات، جلد ۴، پرسش ۱۴۵)

با این حال فرستاده‌های خدا همیشه بر استفاده از این راه برای شنیدن صدای خدا و ارتباط با او، و شناخت حجت خدا تأکید کرده‌اند؛ تا جایی که کتب آسمانی مثل تورات و انجیل و قرآن و روایات پر از غیبیاتی است که به‌واسطۀ رؤیا به مردم رسیده است.

این سخن بدین معنا نیست که تمام اقسام رؤیا برای همۀ مردم حجت و قابل‌اعتماد است؛ بلکه نشان‌دهندۀ این است که مردم می‌توانند در بعضی اوقات و با شرایط خاص از آن استفاده کنند؛ از همین رو رؤیا در کلام اهل‌بیت(ع) این‌گونه تقسیم شده است:

پیامبر خد(ص):«الرؤیا ثلاثةٌ: بُشرى مِن اللّه و تَحزِینٌ مِنَ الشیطانِ و الذی یحَدِّثُ بهِ الإنسانُ نَفسَهُ فَیراهُ فی مَنامِهِ.»
«رؤیا سه گونه است: بشارتى از جانب خدا، غمى كه شیطان به وجود مى‌آورد و حدیث نفْس‌های انسان با خویش كه آن‌ها را در خوابش می‌بیند.» بحار‌الأنوار، ج58، ص191)

امام صادق علیه‌السلام: «الرؤیا على ثلاثةِ وُجوهٍ: بِشارَةٌ مِنَ اللّه للمُؤمنِ و تَحذیرٌ مِنَ الشیطانِ و أضغاثُ أحلامٍ.»
«رؤیا سه گونه است: نویدى از جانب خدا به مؤمن و ترسى كه شیطان می‌افکند و خواب‌های آشفته.»(كافی، ج8، ص90)

سید احمدالحسن(ع) دربارۀ اقسام رؤیا این‌گونه توضیح می‌دهند:
«انسان در بیداری و خوابش همیشه بین سه امر است و چیزی بیرون از این‌ها نیست: نور، نفْس، ظلمت؛ یا به عبارت دیگر: خدا، نفْس، جهل؛ یا به عبارت دیگر: فرستادگان خدا یعنی فرشتگان و ارواح پاکیزه، نفس، شیطان و سربازانش.

بنابراین سه جهت وجود دارد: جهتی که همان نفس انسان است و جهتی که خیر است و جهتی که شرّ است؛ پس حتی بدون هیچ رؤیا یا کشفی، هر انسانی هنگامی‌که در ذهنش افکاری می‌چرخد، یا خیر و دعوت‌کننده به خیر است که در این صورت از سمت خداست، یا شر و دعوت‌کننده به شرّ است که در این صورت از شیطان است، یا اوهام و تخیلاتی است، پس از هوای نفس است. چیزی غیر از این سه، یافت نمی‌شود.

همین جهات سه‌گانه در رؤیا و کشف در بیداری نیز جاری است؛ پس انسان در خوابش بین همین سه جهت است. برای همین، کسی که با نام و یاد خدا و خیر و نور می‌خوابد، اگر خدا بخواهد چیزی از جانب خداوند می‌بیند و آن‌که با غفلت از یاد خدا بخوابد، چه بسا امر ناراحت‌کننده‌ای از شیطان می‌بیند که در عرف، عوام به آن کابوس می‌گویند و آن‌که در طلب جاه و منصب بخوابد، چه بسا اوهامی به خود القا می‌کند که مناسب با خواستۀ خود او برای جلب رضایت أنا و منیتِ دمیده‌شده در درون اوست.
همین سه امر در بیداری از طریق کشف نیز در دسترس است؛ یعنی ممکن است انسان در زمان بیداری کشفی از ناحیۀ خداوند ببیند یا اینکه شیطان چیزی را به او نشان دهد یا اینکه از هوای نفس خود و تلقینات و تخیلات خود چیزی ببیند یا بشنود.» (کتاب عقاید اسلام و از تو درباره روح می‌پرسند، ص 110 و111)

بنابراین اگر‌ افکار روزانۀ انسان صرفاً یاد خدا و توجه به او باشد در خواب نیز، رؤیایی الهی و آسمانی می‌بیند؛ اما کسی که در روز تلقینات نفسانی و افکار دنیوی داشت همان‌ها را در خواب می‌بیند.

آقای جوادی آملی در این زمینه می‌گوید:
«… این روایت نورانی كه مرحوم كلینی (رضوان الله تعالی علیه) در جلد هشت كافی یعنی روضۀ كافی از وجود مبارك پیغمبر(ص) نقل می‌كند كه حضرت روزانه از اصحابش سؤال می‌كرد «هل من مبشرات» «دیشب در خواب چه رؤیای صادقه‌ای دیدید». آن‌ها هم هرکدام رویایشان را می‌گفتند سرش همین بود كه حضرت این‌ها را طرزی تربیت كرد كه این پنج‌شش ساعتی كه می‌خوابند این پنج‌شش ساعت كلاس درس است برای آن‌ها. واقعاً یك عده عمرشان بابرکت است. مادامی‌که بیدارند كه مشغول مطالعه و درس و بحث هستند، مادامی هم كه می‌خوابند تازه اول مدرسه آن‌هاست. مادامی‌که بیدارند از زید و عمرو حرف گوش می‌دهند كه این همان تحقیق است و تعلیم است و مادامی هم كه خوابند از فرشتگان درس گوش می‌دهند… ». (جلسه هفتاد‌و‌چهارم تفسیر سورۀ یونس، سایت بنیاد اسراء)

همچنین می‌گوید:
«… اما آنچه در جلد هشت کافی آمده که حضرت به شاگردان خود می‌فرمود دیشب در خواب چه دیدید؟ آن خواب در نتیجۀ تلقینات سالمی بود که از حضرت به شاگردان منتقل می‌شد و آن علم را برای آن‌ها از علم حصولی به علم حضوری تبدیل می‌ساخت.» (منبع: سخنان آقای جوادی آملی در دیدار با جمعی از اعضا مرکز تخصصی مهدویت، سایت شفقنا)
بله، اگر‌ کسی در روز به خدا توجه کند و به ذکر او مشغول شود و در مسیر درست حرکت کند، خداوند از طریق رؤیای صادقه به او بشارت می‌دهد.

امام احمدالحسن(ع) فرمودند:
«… فرشتگان با رؤیای صالحه آن‌ها را به‌درستی راه و روش و استقامت‌ورزی و حُسن عاقبتشان بشارت می‌دهند؛ چراکه آن‌ها بر مسیر ولایت خدا گام برمی‌دارند و ولی خدا را پیروی می‌کنند.

(لَهُمُ الْبُشْرَى فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا) (بشارت است ایشان را در زندگانی این دنیا). (یونس، ۶۴) پیامبر خدا (ص) فرمود «رؤیای صالحه است.» (بحارالانوار، ج‌58، ص‌180)

در حدیثی از جابر از ابوجعفر (ع) آمده است که آن حضرت فرمود: مردی از رسول خدا (ص) دربارۀ این سخن خداوند عزوجل (لَهُمُ الْبُشْرَى فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا) (بشارت است ایشان را در زندگانی این دنیا) سؤال کرد. فرمود: «این رؤیای حسنه است که مؤمن می‌بیند و با آن به او در دنیایش بشارت داده می‌شود.» (کافی، ج‌8، ص‌90، رؤیاها و حجت برای اهل آن زمان)
(کتاب متشابهات، جلد ۴، پرسش۱۳۴)

همچنین آقای جوادی آملی می‌گوید:
«… ﴿لهم البشری فی الحیوة الدنیا و فی الاخره﴾ گذشته از آن مراحل معنوی و بهشت و نجات از دوزخ كه به‌عنوان بشارت مطرح است برای این‌ها در دنیا بشرایی هم طرح می‌شود. این بشری همان رؤیای صالحه است، خواب خوب دیدن. خواب بالاخره اگر چنانچه حجت ظاهری نباشد آرام‌بخش هست راهنما هست. موضوعات را مشخص می‌كند كه چه مسیری را انسان طی كند… .» (جلسه هفتادوچهار تفسیر سورۀ یونس، سایت بنیاد اسراء)

روشن است که رؤیا حداقل اصلی مهم برای بالارفتن یقین، رسیدن به معرفت حقیقی و بشارت به مؤمنین است.

مسئله مهم دیگر برای فهم رؤیا و شناخت حدود حجیت آن، مضمون رؤیاست؛ یعنی اگر در خواب مطالبی دیده شود که قابل‌درک نباشد و به عبارت دیگر، دارای رموز حکمت‌آمیز باشد، پس این خواب صادقه و الهی است و این مطلبی تجربی برای هرکسی است که فقط یک بار رؤیای صادقه و حکمت‌آمیز دیده باشد از همین رو فرعون مصر با اینکه اصلاً مؤمن نبود ولی با دیدن رؤیایی حکمت‌آمیز، طلب تأویل و تعبیر رؤیای خود را از معبرین مصر داشت؛ ولی معبرین معبد، به‌دلیل عدم فهم رموز رؤیا، خواب فرعون را پریشان فرض کرده و جزو تلقینات نفسانی دانستند!

(قالُوا أَضْغاثُ أَحْلامٍ وَ ما نَحْنُ بِتَأْویلِ الْأَحْلامِ بِعالِمینَ) (گفتند: این‌ها خواب‌هاى پریشان و آشفته‌اى است؛ و ما از تعبیر این‌گونه خواب‌ها آگاه نیستیم). (یوسف، 44)

_ همچنین اگر رؤیای انسان حاوی آیاتی از قرآن یا احادیث قدسی یا کلماتی صحیح از احادیث و متون کتب مقدس باشد، این رؤیا نیز صادقه است؛ همان ‌طور که خدای سبحان فرمود شیاطین نمی‌توانند آیات قرآن را به زبان برانند:
(وَ ما تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّیاطِینُ‌ وَ ما ینْبَغِی لَهُمْ وَ ما یسْتَطِیعُونَ) (و این قرآن را شیاطین نازل نکردند و آن‌ها سزاوار این کار نیستند و اصلاً نمی‌توانند) (شعراء، 210 و 211)

همچنین اگر در رؤیا یکی از معصومین علیهم‌السلام حاضر باشند این رؤیا نیز الهی و ملکوتی است؛ زیرا آن‌ها از طرفی قرآن ناطق هستند و اهل‌بیت(ع) نیز در احادیث متعددی بر این مضمون تأکید کرده‌اند:
رسول خدا(ص) فرمود: «مَنْ رَآنِی فِی الْمَنَامِ فَقَدْ رَآنِی فَإِنَّ الشَّیْطَانَ لَا یَتَمَثَّلُ‏ بِی‏ فِی نَوْمٍ وَ لَا یَقَظَةٍ وَ لَا بِأَحَدٍ مِنْ أَوْصِیَائِی إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَة» «کسی که مرا در خواب ببیند، مرا دیده است؛ چراکه شیطان تا قیامت نمی‌تواند در خواب و بیداری، به‌صورت من یا اوصیای من ظاهر شود.» (بحارالانوار، ج30، ص132؛ کتاب سلیم بن قیس هلالی، ج2، ص823)

کسی نمی‌تواند اشکال کند که مگر ما آن‌ها را در بیداری دیده‌ایم تا در خواب بشناسیم؟! زیرا پاسخ خیلی ساده است.
آیا مؤمنین اهل‌بیت(ع) را قبلاً دیده‌اند که قبل از مرگ آن‌ها را دیده و می‌شناسند؟!

امام صادق (علیه‌السلام) فرمود:
«إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا حِیلَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْکَلَامِ أَتَاهُ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) فَجَلَسَ عَنْ یَمِینِهِ وَ یَأْتِی عَلِیٌّ (علیه السلام) فَجَلَسَ عَنْ یَسَارِهِ فَیَقُولُ لَهُ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) أَمَّا مَا کُنْتَ تَرْجُو فَهُوَ أَمَامَکَ وَ أَمَّا مَا کُنْتَ تَخَافُهُ فَقَدْ أَمِنْتَهُ ثُمَّ یُفْتَحُ لَهُ بَابٌ مِنَ الْجَنَّهًْ فَیُقَالُ لَهُ هَذَا مَنْزِلُکَ مِنَ الْجَنَّهًْ فَإِنْ شِئْتَ رُدِدْتَ إِلَی الدُّنْیَا وَ لَکَ ذَهَبُهَا وَ فِضَّتُهَا فَیَقُولُ لَا حَاجَهًْ لِی فِی الدُّنْیَا فَعِنْدَ ذَلِکَ یَبْیَضُّ وَجْهُهُ وَ یَرْشَحُ جَبِینُهُ وَ تَتَقَلَّصُ شَفَتَاهُ وَ یَنْتَشِرُ مَنْخِرَاهُ وَ تَدْمَعُ عَیْنُهُ الْیُسْرَی فَإِذَا رَأَیْتُمْ ذَلِکَ فَاکْتَفُوا بِهِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لَهُمُ الْبُشْری فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا.» «مؤمنی که [در حال احتضار] از سخن‌گفتن بازمی‌ماند، رسول خدا (ص) نزد او آمده و سمت راست او می‌نشیند و علی (ع) آمده و سمت چپش می‌نشیند. آنگاه رسول خدا (ص) به او می‌فرماید: آنچه به آن امید داشتی اکنون در مقابل توست و آنچه از آن بیم داشتی از آن در امانی. آنگاه دری از بهشت به رویش گشوده و به او خطاب می‌شود: این جایگاه تو در بهشت است؛ [اما] اگر بخواهی، به دنیا بازگردانده می‌شوی تا از ثروت فراوان دنیا بهره‌مند شوی! مؤمن [در جواب] می‌گوید: مرا به دنیا نیازی نیست! در آن هنگام چهره‌اش نورانی شده و عرق بر پیشانی‌اش می‌نشیند و لبانش جمع و بینی‌اش گشاده و اشک از چشم چپش جاری می‌شود. هنگامی‌که این صحنه را [از محتضر] مشاهده کردید، او را به حال خودش رها کنید [تا جان دهد]. این است کلام خداوند عزوجل که می‌فرماید: (لَهُمُ الْبُشْری فِی الحَیاةِ الدُّنْیا). (بحار‌الأنوار، ج۷۸، ص۲۴۴؛ دعائم‌الإسلام، ج۱، ص۲۲۰؛ مستدرک‌الوسائل، ج۲، ص۱۵۸)

همچنین آقای جوادی می‌گوید:
«… فرمود: لن تموت نفس مؤمنة ابدا حتی تراهما. هیچ مؤمنی نمی‌میرد مگر اینكه در حال مرگ این دو ذات مقدس را می‌بیند. قلتُ فاذا نظر الیهما المؤمن أیرجع الی الدنیا. دوباره حاضر است به دنیا برگردد. وقال لا یمضی امامه اذا نظر الیهما مضی امامه. به این دو ذات مقدس نگاه می‌كند. به دنبال این‌ها راه می‌افتد. فقلتُ له یقولان شیئاً. ذات مقدس پیغمبر و امیرالمؤمنین علیهما الصلوة والسلام چیزی به این مؤمن می‌گویند. قال نعم. بله می‌گویند. یدخلان جمیعا علی المؤمن. هر دو در حال احتضار بالای سر مؤمن حاضر می‌شوند. فیجلس رسول الله (ص) عند راسه و علی (ع) عند رجلیه فیكب علیه رسول الله (ص) فیقولوا یا ولی الله ابشر انا رسول الله انی خیر لك مما تركت من الدنیا ثم ینهض رسول الله (ص) فیقوم علی (ع) حتی یكب علیه فیقول یا ولی الله ابشر انا علی ابن ابیطالب الذی كنت تحبه أما لأنفعنك. الان من به دادت می‌رسم. ثم قال. وجود مبارك امام صادق به ابن‌عقبه فرمود:ان هذا فی كتاب الله عزوجل. این در قرآن است. فقلتُ أَینَ. كدام قسمت قرآن است. جعلنی الله فداك هذا من كتاب الله قال بلی. در قرآن است گفت كجا، فرمود: فی یونس قول الله عزوجل ﴿الذین آمنوا و كانوا یتقون لهم البشری فی الحیاة الدنیا و فی الاخرة لاتبدیل لكلمات الله ذلك هو الفوز العظیم﴾. بعد فرمود ان الرجل اذا وقعت نفسه فی صدره یری. قلت جعلت فداك و ما یری قال: یری رسول الله (ص) فیقول له رسول الله (ص) انا رسول الله ابشر ثم یری علی ابن ابیطالب. این را زاویه دیگر فرمود: فیقول انا علی ابن ابیطالب الذی كنت تحبه تحت أن أنفعك الیوم. قال قلت له أیكون احد من الناس یری هذا ثمّ یرجع الی الدنیا قال: لا اذا رای هذا ابدا مات و اعظم ذلك قال و ذلك فی القرآن قول الله عزوجل ﴿الذین آمنوا و لكلمات الله﴾.» (جلسه هفتاد‌و‌چهار تفسیر سوره یونس، سایت بنیاد اسراء)

امام احمدالحسن(ع) در پاسخ به این شبهه فرمودند:
«مگر مردم زمان امام صادق(ع)، پیامبر(ص) را دیده بودند که امام(ع) با دادن دعا آن‌ها را به دیدن رسول خدا(ص) بشارت می‌داد؟»
واضح است که این اشکال نیز بی‌اساس بود.

مسئلۀ مهم دیگر شخصی است که رؤیا می‌بیند: شیعیان معتقدند که رؤیای معصومین(ع) وحی الهی و خبری صادق و الهی است اما آیا این مطلب، به معنی این است که رؤیای بقیه مردم، اصلاً صادقه و الهی نیست؟!
آیا فقط رؤیای معصوم حجت است و مردم رؤیای صادقه و الهی نمی‌بینند؟! راحت‌ترین دلیل قابل‌فهم برای هر انسان منصفی، تجربۀ شخصی آن‌ها و تاریخ غیرقابل‌انکار است.

همۀ ما در زندگی خواب‌هایی دیده‌ایم و همچنین از تجارب دیگران و رؤیاهای موجود در قرآن و روایات و کتب تاریخی مطلع هستیم.

چه کسی از رؤیای فرعون کافر مصر بی‌اطلاع است؟!
یا چه کسی خبر رؤیای حواریون عیسی را که انسان‌های ساده‌ای بودند نشنیده است؟
آیا تابه‌حال نشنیده‌ایم‌ که دوستان ما یا بسیاری از مردم، اموات خود را در خواب دیده‌اند یا اینکه در مجالس روضۀ اهل‌بیت(ع) بارها رؤیاهای صادق‌های شنیده‌ایم و… .

محبان اهل‌بیت(ع) داستان رسول ترک را فراموش نکرده و همه آن را تصدیق می‌کنند. او که قبل از توبه، شخصی گنه‌کار بود، ولی بعد از خواب صادقۀ امام حسین(ع) توبه کرد و از عاشقان اهل‌بیت(ع) شد؛ بنابراین رؤیای صادقه و همگانی‌بودن آن، مسئله‌ای غیرقابل‌انکار است و تقریباً بدیهی است.

اما آیا سید احمدالحسن(ع) هر خوابی را حجت می‌داند و شروطی برای آن قائل نیست؟!

پاسخ را از زبان خود ایشان بشنویم:
«رؤیاها دلیلی برای تشخیص مصداق خلیفۀ خدا هستند و دلیل قرآنی استوار این مطلب، آن است که رؤیاهای صادقه همان وحی و نص الهی برای خلق هستند که به‌وسیلۀ آن‌ها خلیفۀ خود را به مردم معرفی می‌کند و از آن جهت که این رؤیا وحی الهی محسوب می‌شود، دلیل خلافت شخص هستند؛ البته در صورتی‌ که شرایط اصلی آن که موجب می‌شود دلیل تشخیص خلیفۀ خدا باشد محقق شود.


آن شرایط عبارت‌اند از:
1. چون با نصّ الهی تشخیصی که از خلیفۀ قبلی خدا صادر شده مطابقت دارد، رؤیاهای ادعایی هر شخصی بعد از آدم (ع) که نص و وصیت نداشته باشد هیچ ارزشی ندارد و اصلاً نیازی به بررسی آن رؤیاها نیست؛ چون بعد از آدم (ع) هر خلیفه‌ای بر وصی یا اوصیای بعدی خود نصّ و وصیت می‌کرده‌ است.

2. تواتر آن رؤیاها نزد مردمی که تبانی آن‌ها بر دروغ‌گویی محال باشد.

3. در برگرفتن رؤیا بر آنچه شیطانی‌بودن آن را نفی کند؛ مثل وجود معصوم یا قرآن یا اخبار غیبی.

4. به‌طور‌کلی در نص‌کردن بر شخص معینی محکم و استوار باشد.»
(کتاب عقاید اسلام و از تو درباره روح می‌پرسند، ص 120 تا 122)

از آقای جوادی آملی دعوت می‌کنیم که ابتدا سخن انصار یمانی(ع) در خصوص اصل و حدود رؤیا را شنیده و بعد از آن قضاوت کنند؛ زیرا ما از سخن بدون علم و احاطه، نهی شده‌ایم:
(بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ یحِیطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا یأْتِهِمْ تَأْوِیلُهُ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَانْظُرْ كَیفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِینَ) (بلكه چیزى را دروغ شمردند كه به علم آن احاطه نداشتند و هنوز تأویل آن برایشان نیامده است. كسانى [هم] كه پیش از آنان بودند همین گونه [پیامبرانشان را] تكذیب كردند؛ پس بنگر كه فرجام ستمگران چگونه بوده است). (یونس، 39)

امام صادق(ع) فرمودند:
«مَنْ اَفْتَی النَّاسَ بِغَیرِ عِلْمٍ وَ لا هُدی لَعَنَتْهُ مَلآئِكَةُ الرَّحْمَةِ وَ مَلآئِكَةُ الْعَذابِ وَ لَحِقَهُ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِفُتْیاه.» «کسی که بدون علم و هدایت فتوا بدهد فرشته‌های رحمت و عذاب او را لعنت می‌کنند و گناه کسانی که به فتوای او عمل می‌کنند به گردن او گذاشته می‌شود.» (وسائل‌الشیعه، ج۱۸، باب۴، من أبواب صفات القاضی، حدیث۱)

متأسفانه ایشان رؤیاهای مردم معتقد به سید یمانی(ع) را نتیجۀ مواد اولیۀ ناسالم می‌داند؛ در حالی که:
۱. این رؤیاها توسط هزاران نفر با ملیت‌ها و عقاید مختلف دیده شده و این‌گونه نیست که دروغ باشد؛ زیرا متواتر است و تبانی بر کذب در آن، ممکن نیست.

۲. در این رؤیاها ملائکه، انبیا، ائمه(ع) و حضرت زهرا(س) حاضر شده‌اند و به حقانیت سید احمدالحسن(ع) شهادت داده‌اند، نه اینکه رؤیاهایی خالی از حقیقت و حکمت باشد.

۳. این رؤیاها موافق با نص تشخیصی یا همان وصیتی است که پیامبر(ص) آن را، بازدارنده از گمراهی دانسته‌اند نه خوابی که مخالف با آیات و روایات اهل‌بیت(ع) باشد.

۴. بعضی از کسانی که این رؤیاها را دیده‌اند سال‌ها قبل و حتی قبل از اینکه این دعوت از نجف اشرف خارج شود در رؤیاها ظهور یمانی و نزول ماه بر زمین و…را مشاهده کرده‌اند؛ پس چطور ممکن است که با تلقین، خوابی پریشان دیده باشند؟!

۵. رؤیای بسیاری دیگر از مؤمنین و مؤمنات نیز بعد از توسل به حضرت زهرا(س) و ائمه(ع) دیده شده؛ همان ‌طور که سید احمدالحسن(ع) مردم را دعوت به توسل به حضرت زهرا(س) کرده‌اند تا خواب آن‌ها زهرایی باشد و نه تلقین نفسانی!

سید احمدالحسن(ع) فرمودند:
«کوتاه‌ترین راه ایمان به غیب، خودِ غیب است. بعد از اینکه سه روز روزه گرفتی و به حضرت فاطمه(ع) دخت گرامی پیامبر(ص) متوسل شدی از خداوند بخواه که حقیقت را به‌وسیلۀ رؤیا یا مكاشفه یا به هر نشانه‌ای از نشانه‌های غیبیِ ملکوتیِ خداوند سبحان‌و‌متعال، از سوی خداوند بشناسی.» ( کتاب پاسخ‌های روشنگرانه، جلد ۱، پرسش ۱)

آقای جوادی و همۀ مردم را به خواندن دعای رؤیای منقول از سید احمدالحسن(ع) دعوت می‌کنیم تا با توسل به حضرت زهرا(س) حقانیت سیدیمانی را ـ‌بعد از مطالعۀ کتاب وصیت مقدس، نوشتار بازدارنده از گمراهی‌ـ با علم حضوری به دست آورند:

بسم الله الرحمن الرحیم
این دعا را به مدت چهل شب بعد از نصف شب بخوان:
(اللهم أنت دلیل المتحیرین ومفزع المكروبین وغیاث المستغیثین مالی إله غیرك فأدعوه ولا شریك لك فأرجوه صلِ على محمد وال محمد واجعل لی من أمری فرجاً واهدنی لا قرب من هذا رشداً قرعت بابك وأنخت رحلی بساحة قدسك وجنابك طالباً شهادتك وأنا العبد الخسیس الذلیل وأنت الرب العزیز الجلیل، بین لی أمر احمدالحسن بأوضح بیان وافصح لسان فان كان ولیك صدقته وبایعته ونصرته وان كان عدوك كذبته وحاربته یا من أوحى للحواریین وشهد لهم بأن عیسى رسوله وَإِذْ أَوْحَیتُ إِلَى الْحَوَارِیینَ أَنْ آمِنُوا بِی وَبِرَسُولِی قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ ([1]) اشهد لی وبین لی هذا الأمر فقد شهد شعری وبشری ولحمی ودمی وعظمی وما أقلت الأرض منی وروحی إن شهادتك اكبر شهادة قُلْ أَی شَیءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِیدٌ بَینِی وَبَینَكُمْ ([2]) یا من عرض نفسه للكافرین برسالة محمد شاهداً فقال وَیقُولُ الَّذِینَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِیداً بَینِی وَبَینَكُمْ ([3]) أَمْ یقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَیتُهُ فَلا تَمْلِكُونَ لِی مِنَ اللَّهِ شَیئاً هُوَ أَعْلَمُ بِمَا تُفِیضُونَ فِیهِ كَفَى بِهِ شَهِیداً بَینِی وَبَینَكُمْ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ([4]) قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِیداً بَینِی وَبَینَكُمْ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِیراً بَصِیراً ([5]) فزهدوا بشهادتك، اشهد لی یا رب فإنی لا ازهد بشهادتك، واشهد أن الرؤیا حق من عندك وطلائع وحیك وكلماتك التی تفضلت بها على العالمین یا من مدح ابراهیم وجعل النبوة فی ذریته لأنه صدق الرؤیا فقلت سبحانك وَنَادَینَاهُ أَنْ یا إِبْرَاهِیمُ * قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ([6]) ومدحت مریم فقلت وَمَرْیمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا ([7]) یا من خاطب محمد فقال نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَینَا إِلَیكَ هَذَا الْقُرْآنَ وَإِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِینَ * إِذْ قَالَ یوسُفُ لَأَبِیهِ یا أَبَتِ إِنِّی رَأَیتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَباً وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَیتُهُمْ لِی سَاجِدِینَ ([8]) فسمیت الرؤیا أحسن القصص فی كتابك الكریم ومدحت من صدق بها من أولیائك وأنبیائك ورسلك وذممت من كذب بها وسماها أضغاث أحلام فقلت وقولك الحق اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ * مَا یأْتِیهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ یلْعَبُونَ * لاهِیةً قُلُوبُهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِینَ ظَلَمُوا هَلْ هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنْتُمْ تُبْصِرُونَ * قَالَ رَبِّی یعْلَمُ الْقَوْلَ فِی السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ * بَلْ قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلامٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْیأْتِنَا بِآیةٍ كَمَا أُرْسِلَ الْأَوَّلُونَ ([9]) وقال ملأ فرعون وزبانیته أَضْغَاثُ أَحْلامٍ وَمَا نَحْنُ بِتَأْوِیلِ الْأَحْلامِ بِعَالِمِینَ ([10]) وصدق یوسف بالرؤیا وأولها فمدحته وقلت سبحانك یوسُفُ أَیهَا الصِّدِّیقُ ([11]) اللهم اجعلنی كأولیاك وأنبیائك ورسلك اصدق بالرؤیا طلائع وحیك وكلماتك التی تفضلت بها على العالمین واحسن القصص فی كتابك ولا أنقض عهدك ولا اخلف وعدك) ثم تقول: أغثنی یا رب بحق فاطمة، ارحمنی یا رب بحق فاطمة، اهدنی یا رب بحق فاطمة.
(۱. مائده، 111؛ 2. انعام، 19؛ 3. رعد، 43؛ ۴. احقاف، 8؛ 5. اسراء، 96؛ ۶. صافات104 و 105؛ ۷. تحریم، 12؛ ۸. یوسف، 3 و 4؛ ۹. انبیاء، 1 تا 5؛ 10. یوسف، 44؛ ۱۱. یوسف، 46)

(خداوندا! ای راهنمای سرگردان‌شد‌گان و پناهگاه ناراحت‌شدگان و دست‌گیر کمک‌خواهان، غیر از تو چه کسی را دارم که او را بخوانم، و شریکی ندارد که از او تمنا و خواهش کنم. خداوندا بر محمد و خاندان محمد درود بفرست و در کارم گشایش قرار بده؛ و مرا به نزدیک‌ترین چیز به این هدایتم کن. درت را کوبیده‌ام و پایم را در ساحت (میدان) مقدست و کنارت خم نموده‌ام، که از تو طلب گواه و شهادتت را دارم و من بندۀ درمانده و خسیس هستم و تو خدای عزیز و بزرگوار هستی؛ امر احمدالحسن را با واضح‌ترین بیان و فصیح‌ترین زبان‌ها برایم معلوم کن که اگر ولی‌ای از اولیای تو باشد او را تصدیق کنم و با او بیعت کنم و یاری‌اش نمایم و اگر از دشمنانت باشد او را تکذیب کنم و بجنگم. ای کسی که به حواریون وحی نمود و برای آن‌ها گواهی داد به حضرت عیسی رسولش (و [به یاد آور] زمانی را که به حواریون وحی فرستادم که به من و فرستادۀ من، ایمان بیاورید! آن‌ها گفتند: ایمان آوردیم، و گواه باش که ما مسلمانیم!) برایم گواهی بده و این امر را برایم روشن کن که همانا پوست و مویم و گوشت و خون و استخوانم و آنچه زمین از من حمل کرده و روحم گواهی داد به اینکه شهادت (گواهی) شما بزرگ‌ترین شهادت است (بگو بالاترین گواهی، گواهی کیست؟ [و خودت پاسخ بده و] بگو: خداوند، گواه میان من و شماست)؛ ای کسی که برای کافران به رسالت حضرت محمد خود را به‌عنوان شاهد عرضه نمود و فرمود: (آن‌ها که کافر شدند می‌گویند تو پیامبر نیستی! بگو کافی است که خداوند، میان من و شما گواه باشند!)، (بلکه می‌گویند این آیات را بر خدا افترا بسته است! بگو اگر من آن را به‌دروغ به خدا نسبت داده باشم شما نمی‌توانید در برابر خداوند از من دفاع کنید! او کارهایی را که شما در آن وارد می‌شوید بهتر می‌داند؛ همین بس که خداوند گواه میان من و شما باشد؛ و او آمرزنده و مهربان است!)؛ (بگو همین کافی است که خداوند، میان من و شما گواه باشد؛ چراکه او نسبت به بندگانش آگاه و بیناست!) و به گواهی و شهادت شما اعتنا نکردند. ای خدا برایم گواهی بده که من به گواهی تو بی‌اعتنایی نمی‌کنم و گواهی می‌دهم که رؤیا از جانب شما حق است و آن، محل نزول وحی و کلماتی است که با آن‌ها بر جهانیان فضلیت بخشی. ای کسی که حضرت ابراهیم را مدح و ستایش نمودی و نبوت را در نسلش قرار دادی و آن به خاطر این بود که وی رؤیا را تصدیق نمود و خودت فرمودی: (او را ندا دادیم که ای ابراهیم!* آن رؤیا را تحقق بخشیدی؛ ما این‌گونه، نیکوکاران را جزا می‌دهیم!) و حضرت مریم را ستایش کردی و فرمودی: (و هم‌چنین به مریم دختر عمران که دامان خود را پاک نگه داشت، و ما را از روح خود در آن دمیدیم؛ او کلمات پروردگار را تصدیق کرد). ای کسی که حضرت محمد را مورد خطاب قرار داد و فرمود: (ما بهترین سرگذشت‌ها را از طریق این قرآن ـ‌که به تو وحی کردیم‌ـ بر تو بازگو می‌کنیم؛ و مسلماً پیش از این، از آن خبر نداشتی!* [به خاطر بیاور] هنگامی را که یوسف به پدرش گفت: پدرم! من در خواب دیدم که یازده ستاره، و خورشید و ماه در برابرم سجده می‌کنند!) و در کتاب کریمت رؤیا را بهترین داستان‌ها نامیدی و هرکس از اولیا و پیامبران و رسولانت را که آن را تصدیق کرده، ستایش و مدح نمودی، و تکذیب‌کنندگان که آن را خواب‌های پریشان نامیدند مورد مذمت و نکوهش قرار دادی. و فرمودۀ تو بر حق است: (حساب مردم به آنان نزدیک شده، در حالی که در غفلت‌اند و روی‌گردان‌اند!* هیچ یادآوری تازه‌ای از طرف پروردگارشان برای آن‌ها نمی‌آید، مگر آنکه با بازی به آن گوش می‌دهند!* این در حالی است که دل‌هایشان در لهو و بی‌خبری فرورفته است! و ستمگران پنهانی نجوا کردند [و گفتند]: آیا جز این است که او بشری همانند شماست؟! آیا به سراغ سحر می‌روید، با اینکه می‌بینید؟!* [پیامبر] گفت: پروردگارم همۀ سخنان را، چه در آسمان باشد و چه در زمین، می‌داند؛ و او شنوا و داناست! * آن‌ها گفتند: بلکه خواب‌هایی آشفته است! اصلاً آن را به‌دروغ به خدا بسته؛ نه، بلکه او یک شاعر است! باید معجزه‌ای برای ما بیاورد؛ همان گونه که پیامبران پیشین فرستاده شدند!) و اطرافیان فرعون و مریدانش گفتند: (…خواب‌های پریشان و پراکنده‌ای است؛ و ما از تعبیر این‌گونه خواب‌ها آگاه نیستیم!) و یوسف رؤیا را تصدیق و آن را تأویل نمود و او را ستایش نمودی و فرمودی: (یوسف، ای مرد بسیار راست‌گو). خداوندا مرا همانند اولیا و پیامبران و رسولانت قرار بده که رؤیا را تصدیق نمودند که آن محل نزول وحی‌ات و کلماتی است که با آن با جهانیان سخن می‌گویی و آن بهترین داستان‌ها در کتابت است. و عهدت را نقص نکنم و خلاف وعده‌ات عمل نکنم. سپس می‌گویی:
نجاتم بده ای خدا، به حق فاطمه؛ به من رحم کن ای خدا، به حق فاطمه؛ هدایتم کن ای خدا، به حق فاطمه.

والحمد لله وحده وحده وحده

منابع برای مطالعۀ بیشتر:
_ کتاب عقاید اسلام، بخش رؤیا، سید احمدالحسن(ع)؛
_ کتاب فصل‌الخطاب در حجیت رؤیا، دکتر احمد حطاب؛
_ کتاب خواب‌ها بین علم و دین، دکتر احمد حطاب.

همچنین ببینید

آیا فرگشت یک هدف کلان دارد؟

آیا فرگشت یک هدف کلان دارد؟

به قلم: شیث کشاورز امروزه نظریه تکامل (فرگشت) نظریه‌ای است که در جامعۀ علمی، …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *