به نام آن خداوند توانا
که بر احوال عبدش هست دانا
همان ربی که راه راست بنمود
بر اثباتش هر آنچه خواست بنمود
و قائم (ع) بهر اثبات حقیقت
بیاورد از رسول او وصیت
و علمی کو هماوردی ندارد
اگر هست ادعایی گو بیاید
که علم احمد (ع) از سرچشمه باشد
جهانی بهر علمش تشنه باشد
تو گر در حیرتی زین شمس تابان
پناه آور به حیدر شاه خوبان
ز وی جویا شو این حق نمایان
که بر وی باشد امر سخت آسان
فدای غربت مولایم احمد (ع)
که روشن کرد وصف وی محمد (ص)
که نامش احمد، عبدالله و مهدی است
همان قائم که وی را نام مخفی است
همانی کو ز مشرق گشت طالع
شعاع نور علمش گشت ساطع
همان مردی که از ولد حسین (ع) است
برای فاطمه (س) نور دو عین است
همان کو رایت پیغمبر آورد
وصیت را به خط حیدر آورد
همان ماء معینی کو ز قرآن
بیاورده شفا از بهر انسان
همان مردی که منصور است و مهدی
به نزدش از پیمبر هست عهدی
و لیک افسوس و آه و ناله باید
که لعن او ز شرق و غرب آید
که او هم مثل جدش بس غریب است
حکایت بس دراز و بس عجیب است