سوال: اسم ایشان احمد اسماعیل گاطع الگویطع الصیامری السویلیمی الهمبوشی است که به اختصار او را احمد اسماعیل بصری میخوانند، چطور شما او را احمدالحسن یمانی مینامید؟
پاسخ: در مورد الفاظی که در ابتدا آمده، این الفاظ به دروغ بهوسیلهی شخصی بنام علی کورانی مدعی تخصص در مهدویت به سید احمدالحسن نسبت داده شده است که در ادامه، خود ایشان این موضوع را رد میکنند و اقرار به اشتباهش میکند و شهادتش نیز موجود است.
وی مینویسد که اطلاعی نداشته و گمان میکرده که در اجداد سید احمدالحسن(ع) کسی بنام گاطع بوده است و این خبر را آقای مقتدی صدر به من داده که شخص مورد اعتماد من بوده است.
اما دلیل اینکه ایشان را یمانی میخوانند، سید احمدالحسن (ع) در پرسش 144 کتاب متشابهات جلد 4 دراینباره میفرمایند که حضرت محمد (ص) و آل محمد علیهمالسلام همه یمانیاند:
- عن رسولالله: خير الرجال أهل اليمن، والايمان يمان و أنا يماني.([1])
رسولالله (ص) فرمود: بهترین مردان از یمن هستند و ایمان، یمانی است و من یمانی هستم.
- قال رسولالله (ص): الايمان يماني و الحكمة يمانية.([2])
رسولالله (ص) فرمودند: ایمان یمانی و حکمت یمانی است.
سید احمدالحسن (ع) با احتجاج به وصیت شب وفات رسولالله (ص) اثبات کردهاند که مهدی اول از اوصیای رسولالله (ص) هستند. بنابراین ایشان از آل محمد علیهمالسلام میباشند و بنابراین ایشان یمانیاند.
اما دلیل اینکه به ایشان احمد “الحسن” میگویند: در عرب مرسوم است که بعضیها را با لقب صدا میکنند. در کتب ادبیات عرب مثل کتاب سیوطی آمده است که سه نوع اسم وجود دارد: اسم عَلَم، کنیه و لقب یعنی کنیه و لقب را نیز اسم مینامند به معنای عام. نام سید احمدالحسن، “احمد” است و در بصره قبل از دعوت عدهای به دلیل حُسن خُلق سید احمدالحسن (ع)، ایشان را با نام احمدالحسن میخواندند؛ یعنی احمد نیکوکار و خوشرفتار. در ادامه زمانی که ایشان دعوتشان را اظهار کردند و بیان فرمودند که وصی و فرستادهی امام زمان(ع) هستند، همان نام بر سر زبانها جاری شد. بهعلاوه در عرب مرسوم است که گاهی نام شخصی را در کنار نام جدش میآورند که لزوماً معنای جد، جداول نیست. بسته به معروفیت هرکدام از اجداد، شخص را به وی نسبت میدهند یعنی در زبان عرب نام دوقسمتی وجود ندارد و وقتی اسمی با دو قسمت مثل احمدالحسن خوانده شود، قسمت دوم یا لقب وی است یا نام پدر یا جدش.
از جهتی در حقیقت مهدی اول که از اولاد امام حسن عسکری (ع) است، در روایات هم من ولد حسن خوانده شده مانند روایت نقل شده در کتاب غیبت طوسی، ص 179 که حضرت خضر خدمت امام علی (ع) میآید و ایمانش را به ایشان عرضه میکند و میفرماید:
- (….. فقال الرجل: أشهد أن لا إله إلا الله، ولم أزل أشهد بها، وأشهد أن محمدا رسولالله، ……، وأشهد علي الحسن بن علي أنه القائم بأمر علي بن محمد، وأشهد علي رجل من ولد الحسن بن علي لا يکني ولا يسمي حتي يظهر أمره فيملأ الارض عدلا کما ملئت جورا، والسلام عليک يا أمير المؤمنين ورحمة الله وبرکاته، ثم قام فمضي).
(….. پس آن مرد گفت: شهادت میدهم که خدایی جز الله (خدای یکتا) نیست و همیشه بر این شهادت استوار هستم و شهادت میدهم و بر این شهادت استوارم که محمد (ص) فرستاده خداست ….. و شهادت میدهم که علی بن محمد جانشین محمد بن علی است و شهادت میدهم که مردی از فرزندان حسن وجود دارد که کنیه و نام او برده نمیشود تا آنگاه که کارش آشکار گردد و زمین را از عدل و داد پر کند؛ همچنان که از ظلم و ستم پر شده باشد، و سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد یا امیرالمؤمنین).
دقت کنید که حضرت خضر نمیفرمایند: فرزند امام حسن عسکری؛ بلکه میگوید “مردی” از فرزندان امام حسن…. و در ادامه میگوید که کنیه و نام او برده نمیشود؛ این در حالی است که میدانیم نام و کنیهی امام مهدی (ع) در طول غیبت برده شده است (مثلاً علما در کتبشان نوشتهاند؛ مانند شیخ صدوق در کتاب کمالالدین) که در مورد ایشان (ع) میگویند: ابن الحسن یا وَلَد الحسن نه رجل من وُلد الحسن. بنابراین این شخصی که از اولاد امام حسن عسکری است و نام و کنیهاش هم برده نمیشود، مهدی اول است. و روایت زیر این موضوع را واضحتر میکند:
- عن جعفر الصادق (ع) قال: (……فَإِذَا طَلَعَتْ وَ ابْيَضَّتْ صَاحَ صَائِحٌ بِالْخَلَائِقِ مِنْ عَيْنِ الشَّمْسِ بِلِسانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ يَسْمَعُهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ يَا مَعَاشِرَ الْخَلَائِقِ هَذَا مَهْدِيُّ آلِ مُحَمَّدٍ وَ يسَمِّيهِ بِاسْمِ جَدِّهِ رسولالله (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) وَ يُكَنِّيهِ بِكُنْيَتِهِ وَ يَنْسُبُهُ إِلَى أَبِيهِ الْحَسَنِ الْحَادِي َعَشَرَ فاتَّبِعُوهُ تَهْتَدُوا وَ لَا تُخَالِفُوهُ فَتَضِلُّوا فَأَوَّلُ مَنْ يُلَبِّي نِدَاءهُ الْمَلَائِكَةُ ثُمَّ الْجِنُّ ثُمَّ النُّقَبَاءُ وَ يَقُولُونَ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا* وَ لَمْ يَبْقَ ذُو أُذُنٍ إِلَّا سَمِعَ ذَلِكَ النِّدَاءَ وَ تُقْبِلُ الْخَلْقُ مِنَ الْبَدْوِ وَ الْحَضَرِ وَ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ يُحَدِّثُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً وَ يُفْهِمُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً مَا سَمِعُوهُ فِي نَهَارِهِمْ بِذَلِكَ الْيَوْمِ فَإِذَا زَالَتِ الشَّمْسُ لِلْغُرُوبِ صَرَخَ صَارِخٌ مِنْ مَغَارِبِهَا يَا مَعَاشِرَ الْخَلَائِقِ لَقَدْ ظَهَرَ رَبُّكُمْ مِنَ الْوَادِي الْيَابِسِ مِنْ أَرْضِ فِلَسْطِينَ وَ هُوَ عُثْمَانُ بْنُ عَنْبَسَةَ الْأُمَوِيُّ مِنْ وُلْدِ يَزِيدَ بْنِ مُعَاوِيَةَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَاتَّبِعُوهُ تَهْتَدُوا وَ لَا تُخَالِفُوهُ فَتَضِلُّوا فَتَرُدُّ عَلَيْهِ الْجِنُّ وَ النُّقَبَاءُ قَوْلَهُ وَ يُكَذِّبُونَهُ وَ يَقُولُونَ سَمِعْنا وَ عَصَيْنا* وَ لَا يَبْقَى ذُو شَكٍّ وَ لَا مُرْتَابٌ وَ لَا مُنَافِقٌ وَ لَا كَافِرُ الْأَصْلِ فِي النِّدَاءِ الثَّانِي وَ يُسْنِدُ الْقَائِمُ ظَهْرَهُ إِلَى الْكَعْبَةِ وَ يَقُولُ مَعَاشِرَ الْخَلَائِقِ أَلَا مَنْ أَرَادَ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْمَاعِيلَ فَهَا أَنَا إِبْرَاهِيمُ وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى مُوسَى…..).([3])
از امام صادق (ع) در پاسخهايش به مفضل بن عمر آمده است که گفت از آقایم امام صادق (ع) پرسيدم: (پس کلامی طولانی را ذکر میکند تا اينکه گفت:…. پس اگر خورشيد طلوع کرده و نورش فراگير شد، ندادهندهای از چشم خورشيد با زبان عربی مبين که هر آنکه در آسمانها و زمين میشنوند که ندا دهد که: ای معشر خلايق اين مهدی آل محمد است و او را با اسم جدش (ص) میخواند و کنيهاش را میخواند و او را به پدرش حسن، يازدهمی که از فرزندان حسين بن علی علیهمالسلام است نسبت میدهد. با او بيعت کنيد تا هدايت شويد و با امرش مخالفت نکنيد؛ چونکه گمراه میشويد، (پس کلامی طولانی را ياد میکند و میگويد) و “سيد ما” قائم پشت خود را بر مسند کعبه نهاده و میفرمايند: ای معشر خلايق که هر کس که بخواهد به آدم و شيث نگاه کند، من همان آدم و شيث هستم و هر کس که بخواهد به نوح و فرزندش سام نگاه کند، من همان نوح و سام هستم و هر کس که بخواهد به ….) .
اما دلیل اینکه از مهدی اول گفته است بدون بردن نام امام محمد ابن الحسن عسکری، این است که بعد از امام حسن عسکری (ع) کسی که به امر خداوند قیام میکند و متولی امر حاکمیت میشود، مهدی اول است که زمینهی حکومت و قیام و انقلاب جهانی امام زمان (ع) را فراهم میکند و پس از آن امام زمان (ع) میآید.
بنابراین در نام سید احمدالحسن احمد نام ایشان، و الحسن نام جد ایشان امام حسن (ع) است که در ابتدا به دلیل حُسن خُلقشان به ایشان نسبت داده شده بود.
[1]- بحار الأنوار: ج57 ص 232. الأصول الستة عشر: ص81. [2]- الكافي، ج8 ص 70. [3]- الهداية الكبرى ج 1 ص 397