بهقلم شیخ جهاد اسدی
بهنقل از حارث بن مغیره النصری آمده است که میگوید:به امام صادق ع گفتم: صاحب این امر را با چه نشانهای بشناسیم؟ فرمود: «با آرامش و وقار و علم و وصیت.» و صاحبالامر، نبی یا وصی است.1
اکنون میخواهم این روایت را بر سید احمدالحسن یمانی تطبیق دهم.
در رابطه با وقار [باید گفت] پیش از موافقان در میان مخالفین او به تواتر رسیده که سید احمدالحسن یمانی دارای آرامش و وقار و امانتداری است؛ تا جایی که برخی از حوزویها پیش از آغاز دعوتش او را صادقالامین مینامیدند.
کسانی که با او همراهی داشتند، گواهی داده و اقرار دارند به اینکه سید احمدالحسن حکیمترین فرد در بین آنها و بردبارترین، شجاعترین، عادلترین و دلسوزترین فرد است؛ سخاوتمندی است که هرکس از او چیزی بخواهد به او میدهد؛ دینار و درهم نزدش نمیماند؛ خشن و بداخلاق و فحاش نیست؛ او از کسانی است که روی زمین میخوابد، و روی زمین غذا میخورد و سرِ سفرۀ غذا همچون برده مینشیند و هرچه حاضر بود میخورد، و آنچه وجود داشته باشد پس نمیزند.
با فقرا و افراد ساده و کسانی که [در ظاهر] تناسبی با این امر ندارند همنشینی دارد؛ با نیازمندان غذا میخورد و با دست مقدس خودش به آنها غذا میدهد؛ یتیمان و بیوهها را گرامی میدارد و به آنها رسیدگی میکند؛ در حد توان به اهل علم و فضیلت (و حتی به فرزندانشان) احترام میگذارد و به آنها رسیدگی میکند، و در نزد او آنها مقدماند؛ با نیکی به افراد شریف با آنها انس و الفت میگیرد؛ با نزدیکان ارتباط میگیرد [و صلهرحم بهجا میآورد] بدون آنکه آنان را بر دیگران ترجیح دهد، مگر به دستور خداوند؛ در حق کسی جفا نمیکند.
عذر کسى را که از او معذرتخواهی میکند میپذیرد؛ هرگز آروغ نمیزند و خميازه نمیکشد؛ در نشستن تکیه نمیدهد؛ اگر در جمعی سخن بگوید نگاهش را بهطور مساوی تقسيم مىکند [و به همه بهشکل مساوی نگاه میکند]؛ اگر در را بکوبند خود در را باز میکند، در کارهای خانه به خانوادهاش کمک میکند؛ وقتی مینشیند بهصورت کسی زل نمیزند؛ بهخاطر خداوند خشمگین میشود، نه بهخاطر خودش؛ چنانچه از تفسیر قرآن سخن نگوید یا در حال موعظه و پاسخ به سؤالی نباشد بیش از هرکس تفکر میکند؛ در خوراک یا پوشاک یا نشستن بر یارانش برتری نمیجوید و هیچگاه در حضور او حق هیچیک از یارانش پایمال نشد؛ اگر یکی از یارانش خطا میکرد در نصیحت او میکوشید.
بدی را با بدی پاسخ نمیدهد، بلکه میبخشد و عفو میکند و با هركس برخورد مىكرد، ابتدا سلام مینمود.
هرکس با هر حاجت کوچک و بزرگی نزد او میآمد، برای رفع نیاز وی با او همراه میشد و هرکس چیزی از او بخواهد با او صبوری میکند تا آن شخص خودش برود، وقتی کسی با او دست میدهد دستش را نمیکشد تا آنکه شخص مقابل دستش را بکشد، و از بوسیدن دستش توسط دیگران خودداری میکند، و اگر یکی از یارانش را ببیند برای دستدادن پیشقدم میشود؛
نشستوبرخاست او همواره به ذکر و یاد خداست؛ هرکس با او مینشیند یا نزد او میآید [سید احمدالحسن] از او میپرسد آیا خواسته و حاجتی داری؟ بیشتر اوقات موقع نشستن پاهایش را استوار و جمع میکند، همانند طرز نشستن جدش رسول خدا (ص)؛ در انتهای مجلس مینشیند؛
بیشتر اوقات رو به قبله مینشیند؛ همچون پیامبران به پشت میخوابد؛ بالشت پشت کمرش را به هرکس که وارد شود میدهد؛ چه در رضایت و چه در حال خشم فقط حق را میگوید و سکوت وی بیش از سخنگفتن اوست.
حمد و سپاس خداوند را بهخاطر عظمت جانشینانش.
1-الامامه و التبصره ابنبابویه قمی، ص 138 ح 157