تکفیری‌ های شیعه چه کسانی هستند؟!

هرچه دعوت مبارک یمانی بیشتر پیش می‌رود، بازار شایعات هم رونق بیشتری پیدا می‌کند. همواره اینطور بوده که دشمنان انبیاء و حجت­های الهی هرگاه از مواجهه علمی و منطقی با دعوت فرستادگان و حجت­های الهی عاجز می‌شدند، چاره‌ای جز تولید و نشر شایعات عوام فریبانه نداشتند.

 

متاسفانه مدتی است که برای نقد دعوت یمانی می­ گویند که دشمن برای مبارزه با اسلام ناب، سه فرقه تکفیری ساخته است:
1. فرقه وهابیت: که شیعه را تکفیر می‌کنند.
2. فرقه شیرازی: که اهل سنت را تکفیر می‌کنند.
3. فرقه یمانی: که همه مسلمانان (شیعه و سنی) غیر از خود را تکفیر می‌کنند.

واقعاً آیا یمانیون تکفیری هستند؟!

  •  یمانیون با وجود بیش از صد روایت درباره مهدیین (خلفاء و اوصیاء و فرزندان امام زمان ع) و روایات متعدّدی درباره مهدی اول (احمد ع) هیچ گاه بعد از نماز جمعه‌ها و اجتماعات شعار «مرگ بر ضدّ ولایت مهدیین» ندادند، اما گروهی را می‌شناسیم که با برداشت جدید و اجتهادی خود از دو روایت متشابه که هیچ ربطی به ادّعای ولایت برای فقیه در زمان غیبت ندارد، سالهاست شعار «مرگ بر ضدّ ولایت فقیه» می‌دهند، گرچه این تکفیر و لعن شامل بسیاری از فقهای معاصر و جمهور فقهای گذشته شیعه نیز می‌شود!
  •  یمانیون هیچ گاه برنامه قتل مخالفان خود را طراحی نکردند و هیچ گاه چنین اعمالی در هیچ جای دنیا مرتکب نشدند، اما گروهی را می‌شناسیم که پیش از پیروزی در قالب گروه‌هایی مثل «چریک‌های فدایی خلق» و «فداییان اسلام» و «ملل اسلامی» و … و پس از پیروزی به شکل سیستماتیک و منظّم به کشتن مخالفان ایدئولوژیک خود از همه جناح‌ها و تفکرات پرداختند و می‌پردازند.
  •  یمانیون هیچ‌گاه از جبهه تکفیری وهابیت و القاعده و … نه در زبان و در عمل حمایت نکردند، اما گروهی را می‌شناسیم که برای جنگ نیابتی با آمریکا در افغانستان، از گروه­های تروریستی همچون طالبان و القاعده حمایت کردند و از حکومت محمد مرسی (حامی بزرگ سلفیون و اخوان المسلمین در مصر و سوریه و …) نیز به وضوح حمایت کردند و به سردسته جناح سفیانی (آل سعود خبیث) با فرستادن صدها هزار حاجی به شکل پیوسته، کمک‌های بی‌بدیلی کردند و حتی وقتی‌که به فرزندان این ملت در فرودگاه عربستان تجاوز شد و در دو نوبت (سال 1366 و 1394) ایرانیان فوج فوج توسط وهابیت و آل سعود کشته شدند، باز هم دست از تجارت پرسود حج نکشیدند.
  •  یمانیون هیچ‌گاه باب بحث علمی و گفتگو و مناظره اعتقادی با مخالفان خود (حتی اهل سنت) را نبستند و به همه اجازه می‌دهند که با فکر باز و مطالعه و تحقیق و گفتگو، اعتقاد حق را انتخاب کنند، اما کسانی را می‌شناسیم که قبل از پیروزی، به جای بحث و گفتگوی علمی، نیروهای مذهبی ایدئولوژیک، به ایران و خارج از ایران صادر می‌کردند و پس از پیروزی و اقتدار، همه مخالفین خود را یا به صورت دسته‌جمعی کشتند یا روانه زندانهای مخفی و آشکار کردند و حتی به نزدیکترین یاران قدیمی خود و بانیان نهضتشان نیز رحم نکردند و نمی‌کنند.
  •  یمانیون بارها مورد تعرض، آزار و اذیت قرار گرفتند. به موکب‌ها و حسینیه‌های آن‌ها حمله کردند و فتوا به قتل سید احمد الحسن و انصارش دادند، اما یمانیون (انصار سید احمدالحسن یمانی) این همه جنایت را بی‌پاسخ گذاشتند و حتی عاملان و مسببان اصلی این جنایات را تأدیب و تهدید نکردند، اما کسانی را می‌شناسیم که اگر کسی به آن‌ها و تفکّرشان انتقاد کند، با عصبانیت تمام حتی درباره فقها و روحانیون خودشان می­گویند:

باید جوان‌های ما عمامه اینها را بردارند. عمامه این آخوندهایى که به نام فقهاى اسلام، به اسم علماى اسلام، این‌طور مفسده در جامعه مسلمین ایجاد مى‏کنند باید برداشته شود. من نمى‏دانم جوان‌های ما در ایران مرده‌اند؟ کجا هستند؟ ما که بودیم این‌طور نبود، چرا عمامه‏هاى اینها را برنمی‌دارند؟ من نمى‏گویم بُکشند؛ اینها قابل کشتن نیستند؛ لکن‏ عمامه از سرشان بردارند. مردم موظف هستند، جوان‌های غیور ما در ایران موظف هستند که نگذارند این نوع آخوندها … معمم در جوامع ظاهر شوند و با عمامه در بین مردم بیایند. لازم نیست آنها را خیلى کتک بزنند؛ لیکن عمامه‌هایشان را بردارند.

در حقیقت این گروه به همه پیروان خود و سینه‌چاکان خودسر اجازه کلی می‌دهند که با مخالفین هر برخورد خشنی بکنند، حتی کتک بزنند و … .

  •  یمانیون هیچ‌گاه فقهایی تربیت نکردند که بر مسند فتوا بنشینند و فتوای سفارشی بدهند و به سادگی خوردن آب، حکم قتل و افساد فی الأرض و ارتداد افراد را مرقوم و امضاء کنند.
  •  یمانیون فقیهانی مانند جناب ناصر مکارم شیرازی ندارند که ماهانه چندین استفتاء درباره ارتداد فلان گروه و فلان مذهب از او بشود و با خیال آسوده همه را مهدور الدم اعلام کند و حتی در کمال تعجب فتوا به قتل فرقه ناجیه (متمسکان به وصیت رسول الله و انصار قائم و یمانی آل محمد ص) بدهد!
  •  یمانیون فقط یک صاحب و فتوا دهنده دارند که او (سید احمدالحسن) همان صاحب علم و وصیت و پرچم رسول الله (ص) است که فتوا به قتل شخص و گروهی نداده است.

[highlight color=”yellow”]  اینجا به یاد جمله معروفی می­ افتیم که می‌گوید: هر دروغی را که زیاد تکرار کنید، مردم گمان می‌کنند که واقعیت و راست است. آن‌قدر دروغ بزرگی به اسم «تکفیری بودن یمانیون» را تکرار کردند که خودشان هم باورشان شد که یمانیون تکفیری هستند و خودشان صلح‌طلب، درحالی‌که سراسر تفکر و عملشان چیزی جز تکفیر و تروریسم سازمان‌یافته ایدئولوژیک نیست.[/highlight]

[box type=”warning” align=”” class=”” width=””]فراموش نکنیم که ملاک کفر و ایمان فقط کلام خدا و حجت خداست، چون دین خدا صاحب و ولیّ زنده و مشخصی دارد. پس حتی اگر امام مهدی (ع) حکم به کفر جماعتی بکند، تکفیری نامیده نمی‌شود، اما کسانی که در دین خدا هیچ اسم و سمتی جز «فقهای گمراه کننده و نخستین دشمنان قائم در آخرالزمان» ندارند، حتی اگر یک نفر را تکفیر کنند یا بکشند، تروریست تکفیری و قاتل غاصب و کذاب جنایتکار خواهند بود.[/box]

همانطور که در روایات آخرالزمان بیان شده است، سه پرچم در زمان ظهور هم‌زمان با هم قیام کرده و به سمت عراق حمله می‌کنند:
– سفیانی (جریان وهابیت و اسلام آمریکایی)
– خراسانی (مدعیان تشیع و زمینه‌سازی ظهور و اسلام مرجعیتی)
– یمانی (صاحب پرچم هدایت و حق و وصی و فرستاده امام مهدی و پرچمدار اسلام ناب اهل البیت)

به نظر شما در بین این سه پرچم و گروه که به خود اجازه قیام و بلند کردن پرچم می‌دهند، کدام‌یک حقِ جنگ و دفاع و حمله دارند و کدام‌یک تکفیری و تروریست محسوب می‌شوند؟! راه شناخت تنها پرچم حق و هدایت آخرالزمان (یمانی موعود) چیست؟! آیا وصیت پیامبر و پرچم و علم و شهادت ملکوتی خداست یا راهی دیگر سراغ دارید؟!

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا