سجدهای برای نفس
مقدمه
وقتی به نزدیکان، دوستان و اطرافیانم نگاه میکنم آنان را سردرگم در صحرای مادیات میبینم؛ گویی دنیا بت بزرگی است در مقابلشان که برایش سر به سجده گذاشته و روز و شب در امرش حیران شده و تمام هموغمشان تأمین نیازهای تَن است. برخی هم میگویند «نمیدانیم چرا هرچه میدویم نمیرسیم، دو الی سه شیفت کار میکنیم اما هنوز هشتمان گرو نهمان است.» از طرفی نیازهای اولیه زندگی حواس مردم را به خود پرت کرده، از طرف دیگر حکام کشورها عرصه را تا جایی بر مردم تنگ کرده و تورم و گرانی را بر سرشان آوار کردهاند که مردم حیران و سرگردان جز فکر کردن به لقمه نانی از بهر معاش به چیز دیگری فکر نمیکنند.
نه نمیگویم نباید برد رنج/ برد باید رنج اما بهر گنج
لیک گنج ما پس از عمری تلاش/ لقمه نانی بوده از بهر معاش
از سوی دیگر ابلیس و سربازانش در این دورۀ حساس آخرالزمانی در پی طعمۀ بیشتر لهله زده و مردم را یکی پس از دیگری از صراط مستقیم به قعر جهنم پرتاب میکنند. رسانههای غربی نرم و آهسته در لباس دوست در خانههای مردم راه یافته و تهماندۀ اعتقاداتشان را نیز به یغما بردند تاجاییکه افراد از ادای اعمال واجبی همچون نماز و روزه سر باز میزنند؛ اعمالی که در سالهای پیش ذرهای در ادایش تردید نداشتند، ولی اکنون سرفرازانه میگویند «ما اشتباه کردیم و شما هم که روزه میگیرید نادانید و سلامت خود را به خطر میاندازید… آخرتی وجود ندارد و هرچه هست همینجاست و… .» شک ندارم شما هم با اینگونه سخنان از جانب بسیاری از افراد این زمان مواجه شدهاید. اگر روزگاری روزه گرفتن و رو بهسوی خدا کردن فضیلت بود، امروز 180 درجه برعکس شده و حتی در نزد افراد اعتباری هم ندارد و روزهداران در پستوی خانههایشان سجدهگزار خدایی هستند که همۀ حقیقت است و جز او حقیقتی نیست. مردم دراینخصوص به دستههای متعددی تقسیم شدهاند: دستهای نماز و روزه و اعمال عبادی را به کناری انداخته و فقط میگویند «دین من انسانیت است» -اینها کسانیاند که پیشتر ظاهراً مسلمان بودند-دستۀ دیگر افرادی که اعمال عبادیشان را ترک نکرده و گمانشان بر این است که همین اعمال ظاهری نجاتبخش آنان از گمراهی زمانه است و… .
اما آیا در حقیقت اعمال ظاهری ما مجوزی است برای ورود به بهشت؟
آیا همین که سر به سجده بگذاریم، یعنی سجدهگزار حقیقی هستیم؟ پس چرا در قرآن خداوند متعال میفرماید بر بسیاری از سجدهگزاران عذاب محقق شده است؟ [1] نه اندکی، که بسیاری!!
سجدهای از سر هوس
ابلیس برای خدا سجدهگزار بود و عبادتی داشت درخور، تاجاییکه در ارتقایش از اجنه بودن به مقام فرشته بودن و آن هم طاووس ملائک نائل شد، اما در لحظهای سقوط کرد و از درگاه خدا و بهشتش و عوالم ملکوتیاش رانده شد. آری او سجدهگزار بود، اما سجده بر نفس خویش از سر هوس. سجدۀ حقیقی که باریتعالی از او خواسته بود، سجده بر خلیفهاش آدم بود، اما او حسد ورزید، قیاس کرد و با آگاهی کامل از دستور خداوند تمرد کرد. او بهخوبی میدانست سجده بر آدم فقط سجدهای ظاهری نیست، بلکه بهمعنای تسلیم اوامر خلیفۀ الهی شدن است. او بهدرستی میدانست این سجده بر نوری است از صلب آدم (ع)، نور امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع). [2]
در داستان ابلیس حقایقی نهفته است برای اهل بصیرت:
– عبادت بدون ولایت خلفای الهی ثمرهای جز آتش و عذاب ندارد.
– ابلیس، طاووس ملائک از سجده بر آدم (ع) سر باز زد و خداوند او را از بهشت خود راند، آیا با همین گناه فرد دیگری مستحق بهشت خواهد شد؟ [3]
– ابلیس مکلف بود بر آدم (ع) سجده کند و امتحانش با او بود و این امتحان بر مکلفان تکرار میشود تا ایمان مردمان محک بخورد تا مشخص شود چه کسی دروغگوست و چه کسی در ایمانش صادق است. خداوند بین خود و بندگانش واسطههایی قرار داد تا در هر زمانی چراغ راهی باشند بر خفتگان خاموش در دنیا، تا روشن کنند مسیر پر بلا و فتنهها، تا بر دوش کشند رنج جانکاهی که جز آنان کسی را یارای تحملش نیست!
ابلیس که مطرود شد، اما میبینیم حتی برای معترضین به خلیفۀ الهی (آدم) -یعنی فرشتگان- نیز از جانب خدا در آسمان ششم ضراح خلق شد تا تجلیاش بیت المعمور در آسمان چهارم شود و ملائک عذر تقصیر آورند در پیشگاه الهی و طواف کنند بر آن تا سببی شود برای آمرزش آنان. [4]
سخن پایانی
حقیقت قبله و سجده و عبادات چیزی ورای ظاهر آن است. نماز و روزهای که تو را به شناخت حجت خدا در زمان خودت نرساند جز خستگی عبادت بر تنت عایدی برایت نخواهد داشت –هرکس امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت خواهد مرد- چراکه اصل و اساس دین و عباداتش حول محور مردی است که خدا او را تنصیب کرده و همانطور که فرشتگانش را بر سجده بر او امر کرد، بندگانش را نیز به شناخت آنان و پیروی از ایشان دستور داد. کسانی که خود آنان را نام برده و برایشان دلایلی قرار داده جهت تمایزشان از سایر مدعیان دروغین و سارقان دین؛ کسانی که بر آنان نص شده و بر دیگران خیر. اگر میخواهی سجدهگزار حقیقی بر خدا باشی حجت زمانت را بشناس، با او همراه شو و دستت را از دستان ابلیس و جنودش خارج کن؛ چراکه اگر دستت در دستان خلیفۀ خدا نباشد بیشک در دستان ابلیس است.
وصی و فرستادۀ امام مهدی (ع)، احمد ذکر شده در نص -وصیت بازدارنده از گمراهی پیامبر (ص)- حامل پرچم «البیعة لله» سالهاست دعوت خویش را مظلومانه به گوش مردم رسانده است. تو در کجای تاریخ ایستادهای؟ آیا برای ندای غریبانۀ «هل من ناصر ینصرنی»اش یار میشوی؟ آیا در پیشگاهش سجدهگزار حقیقی میشوی؟ آیا خود را میرهانی از آتشی که راه گریزی از آن نخواهد بود؟
منابع:
1- (أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللهَ يَسْجُدُ لَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَكَثِيرٌ مِّنَ النَّاسِ وَكَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذَابُ وَمَن يُهِنِ اللهُ فَمَا لَهُ مِن مُّكْرِمٍ إِنَّ اللهَ يَفْعَلُ مَا يَشَاء) (آيا نمیبینی هرکه در آسمانها و هرکه در زمين است، و آفتاب و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان و بسياری از مردم، خدا را سجده میکنند؟ و بر بسياری عذاب محقق شده است، و هرکه را خدا خوار سازد هيچ کرامتبخشی نخواهد داشت؛ زيرا خداوند هرچه بخواهد همان میکند). (حج، 18)
2- ر.ک: سید احمدالحسن، متشابهات، سؤال 87.
3- (إِلَّا بَلَاغًا مِّنَ اللَّهِ وَرِسَالَاتِهِ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا) (تنها وظيفۀ من ابلاغ از سوی خدا، و رساندن رسالات اوست و هركس از خداوند و فرستادۀ او سرپيچى كند، قطعاً آتش دوزخ براى اوست و جاودانه در آن خواهند ماند) (جن، 23).
4- سید احمدالحسن، متشابهات، ج3، سؤال 87.