غرض خداوند متعال از آفرینش انسان، رسیدن به معرفت و شناخت خودش بوده است. به همین منظور، خداوند مخلصترین فرد را به عنوان خلیفه خود در هر زمان برگزید و او را با سلاح علم مسلح ساخت و قانون کارآمد و پیشرفت دهنده بشر را از احکام اخلاقی، شرعی، اعتقادی و اجتماعی بر قلب خلیفهاش به وسیله وحی نازل نموده و مینماید…
اما متأسفانه علاقه برتری جویان بشر به عالم ماده و دنیا باعث شد برخی از آنها که به دنبال جاه و مقام بودند، بر بعضی دیگر که منسوب خداوند هستند، برتریجویی کنند و به مقامشان بخل ورزند و دیگران را به حاکمیت خود مجبور و یا همراه سازند و متاسفانه در این راه از هر ابزار و وسیلهای برای رسیدن به مقصد خود استفاده کردند…
در مقابل، حال خلفای منسوب الهی اینگونه بوده است که همواره توسط این افراد به استضعاف کشیده شدهاند و جریان غاصب خلافت تهمتهایی از جمله مقبول نبودن در بین مردم و همچنین در مواردی که در امر خلفای الهی، شبههای بوده اتهاماتی همچون کذاب، ساحر، مجنون دیوانه و بدعتگذار به آنها روا داشتهاند.
همچنین بخوانید:سید احمد الحسن یمانی کیست؟|اخلاق و رفتار سید احمدالحسن (ع)
سرنوشت تمام امتها به نوعی چنین بوده است. بشر مستضعف، آلت دست و فریفته قدرتطلبان و یا مقهور قدرت آنها قرار گرفته است؛ بهجز افراد حقطلب اندکی که فقط بهدنبال رضای خدا بودهاند و عقل خود را ترازویی برای سنجش اعتبار قضایای خارجی با وزنه و میزان کلام خداوند و خلفای خدا کردهاند و به ریسمان الهی تمسک جستهاند.
در این میان خلفای الهی، مأمور به تبلیغ و صبر و بردباری در نشر دعوتشان تا زمان رسیدن دعوت به تمام مدعیان ایمان شدند و این به منظور تمام شدن حجت بر مردم و تمام شدن این آزمون برای مردم بوده است. در واقع روش خلفای راستین الهی با روش غاصبین خلافت، متفاوت است. غاصبین با روشهایی همچون استبداد، کودتا و یا با نقاب خوشایند مردم برای جلب آراءشان بسته به نوع جامعه و شرایط پیش روی آنها به خلافت میرسند.
در ساحت خلیفه خدا، دروغ، فریفتن و وعده و وعید دادن به جاه و مقام و پول و قدرت و… وجود ندارد. نه بهخاطر آنکه خلیفههای خداوند، افراد ساده و ناتوانمندی باشند؛ بلکه بهخاطر آنکه آنها انسانهایی کامل و تحت آموزههای الهی بوده و هستند و از خودشان در راه خداوند عملی و گفتهای به غیر از آنکه خداوند بر ایشان وحی میکند، نظری ندارند و تسلیم به امر خداوند میباشند.
خلفای الهی کسانی هستند که صورتشان، وجه الله و دستشان، ید الله و گوششان، اذن الله و زبانشان، لسان الله است. به این معنا که هرچه میگویند از جانب خداست و هرچه به آنها گفته شود به خداوند گفته شده و هرچه کنند و در هر جا پا گذارند از جانب خداوند است…
بدینوسیله آنها ابزاری هستند برای تحقق حاکمیت الله در زمین و رساندن مردم به معرفت کامل و تحقق هدف خداوند از خلقت آنها؛ بنابراین اگر بشر در راه آنها قدم گذاشت، در راه سعادتمندی، نور، حیات ابدی و رسیدن به کمال و روحالقدس قدم گذاشته و اگر از آنان رویگردان شد در وادی ظلمت، سرگردانی، غضب الهی، سقوط و گمراهی و در نهایت عذاب اخروی پانهاده است.
از منظر خلفای الهی دنیا ارزشی به جز آنکه پلی برای رسیدن به رضای الهی باشد ندارد و به کار گرفته شدن در راه خدا از ارزشمندترین اعمال در این دنیا برایشان بشمار میرود و کشته شدن در این راه در جایی که مأموریتشان ناتمام نماند، امری است که خوشایندشان میباشد؛ چرا که در آن لقاء محبان خداوند و دوری از دشمنان خدا است و در مقابل رسیدن به مقامات دنیا و اموال و زر و زیور و جاه و مقام برای غاصبین خلافت الهی ارزشمند است که از میان اینها کسب جاه و مقام برایشان ارزش بالاتری دارد تا آنجا که فرد حاضر میشود به جهت کسب محبوبیت و جلوه حقانی از زیور دنیا بگذرد ولی جاه و مقام را برای خود حفظ کند.
وقتی خلیفه خدا در زمان خودش انکار شد و دعوتش منتشر گردید و بزرگان جامعه او را رد کردند و عموم مردم به دنبال بزرگان خود افتادند، در اینجا آن فرستاده الهی از تمکین شدن مأیوس میشود و در نتیجه خداوند که توسط مردم، دینش منهدم شده است، عذابهای ویرانگر را برای آنها نازل میکند و حجت خدا و یارانش و مؤمنین به ایشان در امان میمانند و بدینوسیله پس از آن خلیفهاش تمکین خواهد یافت؛ و اگر آن قوم خلیفه خدا را تمکین دهند، بلایا و عذابها و پیش آمدها جای خود را به رحمت و نزول برکت خواهد داد و راه سعادت برای جامعه طی خواهد شد.
این مختصری از سنت الهی و سنت مردم و معترضین به خلفای الهی است که در تمام جوامع بشری تاکنون رخ داده است و همه کلام در یک کلام خلاصه میشود که این آزمون بزرگ الهی پس از گذشت صدها سال دوران فترت فرستادگان، بر سر مملکت ما با فرستاده شدن سید احمدالحسن(علیهالسلام) از جانب امام مهدی (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) هماکنون در قالب فتنه آخرالزمانی سایه افکنده است و بهزودی با ظاهر شدن امر ایشان آزمون ایمان به غیب تمام خواهد شد و روزهای آخر بسته شدن پرونده ایمان بهواسطه قیامت صغری در حال سپری میباشد.