خانه > توهم بی‌خدایی > مشاهده‌نکردن چیزی، نفی‌کنندۀ وجود آن نیست، قسمت ششم

مشاهده‌نکردن چیزی، نفی‌کنندۀ وجود آن نیست، قسمت ششم

مقدمه:

یکی‌ از مسائل‌ اساسی‌ برای‌ انسان، مسئلۀ‌ وجود خداوند یا خالق است. اعتقادد‌اشتن یا بی‌اعتقادی‌ به‌ خالق، در زندگی‌ انسان، بسیار نقش‌آفرین‌ است. اگر کسی‌ به‌ هر دلیلی به‌ وجود خداوند اعتقاد پیدا کند، تمام‌ اعمال‌ و حرکات‌ او، رنگ‌وبوی‌ خاصی‌ به‌ خود می‌گیرد و اگر هم‌ بی‌اعتقاد به‌ خالق باشد، باز اعمال‌ او رنگ‌وبوی‌ دیگری پیدا می‌کند؛ بنابراین،‌ انسان‌ باید قبل‌ از هر شناختی‌ به‌ این‌ مسئله‌ بپردازد که‌ آیا واقعاً‌ برای‌ انسان‌ و عالَم، خدایی‌ وجود دارد یا اینکه‌ انسان‌ و عالَم‌ بر اثر تصادف‌ پدید آمده است و انسان نیز در زندگی‌ هیچ‌ وظیفه‌ و هدفی‌ جز ادامۀ‌ زندگی‌ و لذت‌بردن‌ ندارد؟ اولین‌ مسئله‌ در وادی‌ شناخت‌ خداوند متعال، اثبات‌ وجود او از طریق شناخت اثراتی است که در خلق بر او دلالت می‌کند.

«معتقدم كه رويارويی فكری و علمی با الحاد و خداناباوری به سطحی رسيده كه نياز به دخالتی الهی دارد؛ لذا آنچه برای مبارزه با اين قضيه كه امروزه مهم‌ترين مسئله برای دين و ايمان به شمار می‌رود، لازم بود انجام دادم. معتقدم كتاب توهم بی‌خدایی تمام موازين الحاد را زيرورو کرد (یمانی موعود سید احمد الحسن ع -کتاب توهم بی خدایی)

در قسمت‌های پیشین آشکار شد که توجه به صفات اثرات برای تشخیص دقیق‌تر مؤثر، اهمیت بسیار زیادی دارد و برای درک اثرات خداوند، باید صفاتی نظیر نظم و هدفمندی و قانونمندی و… در جهان هستی، کاوش شود و اگر وجود چنین صفاتی در مخلوقات تأیید شد، ما می‌توانیم ادعا کنیم اثراتی دال بر وجود خداوند (مؤثری آگاه و هدف‌دار) یافته‌ایم. پس اصل بحث خداباوران و خداناباوران دربارۀ دیده‌نشدن خداوند نیست؛ بلکه دربارۀ صفاتی است که به مخلوقات نسبت داده می‌شود؛ به‌گونه‌ای که خداناباوران ادعا می‌کنند هیچ اثری دال بر وجود خدا در جهان وجود ندارد و خداباوران عکس آن را می‌گویند. بنابراین در این قسمت می‌خواهیم دربارۀ اثرات خداوند در جهان هستی به بیان مفصل بپردازیم. با ما همراه باشید.

اثرات خداوند در جهان هستی چیست؟

چگونه می‌توان به روشی علمی، به وجود اثراتِ خالقِ غایبِ شاهد پی ببریم و وجود او را همچون گرانش یا عقل درک و قبول کنیم؟! این سؤالی است که تاکنون برای یافتن پاسخ آن، شاهد جدال احسن و علمی بین خداباوران و خداناباوران نبوده‌ایم و در بیشتر مواقع شاهد استفادۀ عمدۀ خلقت‌گرایان (علمای ادیان و مقلدینشان) از شکاف‌های علمی شدیم، نه استفاده از واقعیت‌های تأیید‌شدۀ علمی و دلایل محکم عقلی.

سید احمدالحسن، نویسندۀ کتاب توهم بی‌خدایی در دیدار مورخ 27 آذر 1394 با موضوع الحاد [1] در این رابطه فرمودند:

«معتقدم كه رويارويی فكری و علمی با الحاد و خداناباوری به سطحی رسيده كه نياز به دخالتی الهی دارد؛ لذا آنچه برای مبارزه با اين قضيه كه امروزه مهم‌ترين مسئله برای دين و ايمان به شمار می‌رود، لازم بود انجام دادم. معتقدم كتاب توهم بی‌خدایی تمام موازين الحاد را زيرورو کرد؛ چراکه با گذشت مدت‌زمان نه‌چندان كوتاه از نشر كتاب، هنوز پاسخی كافی از سوی خداناباوران برای رد اثبات اله از مسائل علمی كه خودشان پيش‌بينی کرده‌اند و در كتاب توهم بی‌خدایی آمده، مطرح نشده است.»

برای اولین بار فرستادۀ خداوند، سید احمدالحسن، با تألیف کتاب گران‌بهای توهم بی‌خدایی (معجزۀ قرن) به این سؤال مهم که اثرات خداوند در جهان ما چیست، پاسخ علمی داده و به نقد نظرات ملحدینی نظیر پروفسور ریچارد داوکینز و استیون هاوکینگ پرداخته است.

برای آگاهی کامل از این اثرات، مطالعۀ کتاب توهم بی‌خدایی و سلسله مقالات “اثرات خداوند در جهان” را که توسط کارگروه توهم بی‌خدایی (تحت اشراف مؤسسۀ وارثین ملکوت) منتشر شد، به شما توصیه می‌کنیم.

اما به‌اختصار به یک مسئله، یعنی نظم حاکم بر حیات زمینی می‌پردازیم.
وجود نظم در جهان هستی و حیات زمینی از مسَلمات است و این نظم دلالت بر وجود ناظمی آگاه دارد؛ اما برخی از خداناباوران نظیر پروفسور ریچارد داوکینز نظم موجود در حیات زمینی را اثر فرگشت می‌داند و فرگشت را فاقد هدف بلندمدت در نظر می‌گیرد و در نتیجه مؤثر فرگشت را طبیعت کور و نابینا معرفی می‌کند!

استدلال ریچارد داوکینز این‌چنین است:
مقدمۀ اول: فرگشت (اثر) هدف بلندمدت ندارد.
مقدمۀ دوم: صفتِ اثر دلالت بر صفت مؤثر دارد.
نتیجه: مؤثر نظم حیات زمینی و فرگشت، طبیعت کور و نابیناست.

احمدالحسن در فصل چهارم کتاب توهم بی‌خدایی، مقدمۀ اول داوکینز را نقد و با ارائۀ شواهد علمی و استدلال‌های صحیح منطقی، خلاف آن را اثبات می‌کند؛ همچنین اثبات می‌کند که جهش‌های ژنی، صد‌در‌صد تصادفی نیستند و اساساً فرگشت بدون هدف بلندمدت نمی‌توانست دستاوردهای کنونی را به وجود آورد و با اثبات صفت هدفمندی در فرگشت، مؤثری هدف‌دار و آگاه را اثبات می‌کند.

استدلال احمدالحسن این‌گونه است:
مقدمۀ اول: تکامل (اثر) هدفمند است.
مقدمۀ دوم: هر اثر هدفمندی، مؤثری آگاه و هدف‌دار دارد (صفتِ اثر دلالت بر صفت مؤثر دارد).
نتیجه: مؤثر تکامل حیات، وجودی آگاه و هدف‌دار (خدا) است.

البته هدف ما در این مقاله، بررسی دقیق اثرات خداوند در جهان نیست و صرفاً برای فهم بهتر موضوع، مثال بالا را ذکر کردیم، و جهت کسب اطلاعات بیشتر، مطالعۀ کتاب توهم بی‌خدایی و سلسله مقالات اثرات خداوند در جهان توصیه می‌شود.
و در آخر بخشی از کتاب توهم بی‌خدایی را خدمت شما تقدیم می‌کنیم.

احمدالحسن، در کتاب توهم بی‌خدایی، صفحه 257 و 258 می‌نویسد:
«چگونه خدا را در مخلوقاتش ببینیم؟

صورت دیگری که به ما نشان می‌دهد در صورت وجود قانون، قانون‌گذار هم وجود خواهد داشت:

در حقیقت، اینکه ما نمی‌توانیم قانون‌گذار را ببینیم، نفی‌کنندۀ استدلال ما بر اینکه قانونمندی، نشان از قانون‌گذار دارد، نیست؛ چراکه وجود قانون و برنامه، دال بر وجود قانون‌گذار و برنامه‌ریز است؛ حتی اگر ما این قانون‌گذار و ضابطه‌آفرین را نبینیم و همین که قانون و ضابطه را دیدیم به وجود او پی می‌بریم؛ به‌عنوان مثال در نظر می‌گیریم که در سیارۀ دیگری غیر از زمین، زندگی بسیار هوشمندانه‌ای جاری است و ساکنان آن سیاره می‌خواهند از طریق رایانه‌ها و ربات‌های خاص خود که در زمین ساخته می‌شود بر زمین سیطره یابند.

آن‌ها به زمین پیام الکترونیکی می‌فرستند. این پیام در واقع عبارت است از نقشۀ تولید رایانه‌ها و ربات‌های حرفه‌ای مجهز به فن‌آوری‌های بسیار پیشرفته که برای ما ناشناخته است و از هوشمندی نیز برخوردار است. هنگامی که این پیام الکترونیکی به ما برسد از طریق شبکۀ اینترنت به کارخانه‌های ساخت مدارهای الکترونیکی، رایانه‌ها و ربات‌ها می‌رود و به‌صورت الکترونیکی اجرا می‌شود؛ ولی از آنجا که عوامل دیگری در فرآیند مونتاژ و تولید دخالت دارد ـ‌مثل خود ماـ انتظار داریم که دستاورد اجرایی‌شدن پیام الکترونیکی چنین باشد:

رایانه‌های بسیار بد، ازریخت‌افتاده و معیوب، و نیز رایانه‌های عادی، و همین‌طور رایانه‌ها و ربات‌های بسیار هوشمندی که آن پیام الکترونیکی در اصل به‌دنبال تولید آن‌ها بوده است. اگر آن پیام الکترونیکی منجر به ساخت رایانه‌ها و ربات‌های هوشمند و پیشرفته شود، ـ‌هوشی که محصول مواد شیمیایی است‌ـ سپس به‌طور کامل بر زمین و بر فرآیند تولید و بازسازی در آن سیطره یابد و ما این نتایج را بعینه شاهد باشیم ولی ندانیم که نقشۀ آن از کجا آمده است، بسیاری از ما نقشۀ مزبور را به بروز خطا در رایانه‌های اصلی یا شبکۀ اینترنت یا ویروس‌هایی که وارد سیستم کارخانه‌ها شده و… نسبت می‌دهیم؛ و چه بسا نشانۀ آن را نیز رایانه‌ها و ربات‎های معیوب و سالمی که تولید شده است بدانیم.

در حقیقت این همان کاری است که نظریه‌پردازان الحادی با تکیه بر نظریۀ داروین انجام می‌دهند؛ یعنی افرادی همچون پروفسور داوکینز و کسانی که با او هم‌داستان هستند؛ ولی یک فرد عاقل با دیدن این دستاوردها، آن را به‌گونه‌ای منطقی تحلیل و بررسی می‌کند و با توجه به دلایل و اشارات موجود درمی‌یابد که در پسِ آن‌ها نظم‌دهنده و قانون‌گذاری وجود دارد که آن‌ها را پس از سازمان‌دهی و برنامه‌ریزی، فرستاده تا با امکانات موجود در زمین، در این سیاره عملیاتی شود. هوشمندی یک هدف است و یکی از روش‌های تحقق آن، مواد شیمیایی شناخته‌شده‌ای است که به‌وفور در زمین یافت می‌شود؛ همان موادی که دستگاه عصبی از آن تشکیل شده است.

بنابراین اگرچه ما نمی‌توانیم خدا را ببینیم، ولیکن می‌توانیم وجود او را از طریق اثراتش در جهان هستی و حیات زمینی درک کنیم.

پایان.

قسمت قبل…

کتاب توهم بی خدایی

همچنین ببینید

آیا فرگشت یک هدف کلان دارد؟

آیا فرگشت یک هدف کلان دارد؟

به قلم: شیث کشاورز امروزه نظریه تکامل (فرگشت) نظریه‌ای است که در جامعۀ علمی، …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *