راه شناخت جانشینان خدا
وصیت رسول الله ص به امتش
…وقتیکه زمان وفات امام دوازدهم رسيد، آن [وصايت] را به فرزندش كه اولين مقربين است تسليم نمايد، و او سه نام دارد، يك نامش مانند نام من و نام پدر من است و آن عبدالله است و «احمد» و سومين نام، «مهدی» است؛ او اولينِ مؤمنان است. (غیبت شیخ طوسی، ص ۳۰۰)
همیشه تو روضههای پیامبر، روضهخون میگفت پیامبر (ص) به اونایی که دور و برِ بسترش بودن گفتن قلم و کاغذ بیارین تا براتون یه چیزی بنویسم که تا قیامت گمراه نشید و عمر به پیامبر توهین کرد و نذاشت پیامبر وصیتش رو بنویسه… اونقدر اینو تکرار کردن که همۀ مردم فکر کردن واقعاً پیامبر وصیتی ننوشته.
آره، این کار عمر خیلی زشت بود، اونقدر زشت که پیامبر (ص)، همه رو از خونۀ خودش بیرون کرد و فقط علی (ع) موند و چند نفر دیگه مثل سلمان و ابوذر و مقداد… .
بزار قصه رو یه جور دیگه برات تعریف کنم؛ پیامبر کسیه که خدا در وصفش میگه:
(وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ)
(ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﺍﺯ ﺭﻭﻯ ﻫﻮﺍﻯ نفْس ﺳﺨﻦ نمیگوید * ﺁﻧﭽﻪ ﺁﻭﺭﺩﻩ چیزی ﺟﺰ وحی نیست ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻭﺣﻰ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ). (نجم، ۳و۴)
خوب! خدا به پیامبر گفته بود به امت بگو باید وصیتم را مکتوب کنم؛ و قرار بود اسامی جانشینان خودش رو در وصیت ذکر کنه و باید هم مکتوب میشد. آیا منطقیه که پیامبر (ص) به خاطر حرف عمر، فرمان خدا رو رها کنه و برای آیندگان راه هدایت رو معرفی نکنه؟
همۀ اینا هم به کنار، اگه پیامبر وصیتی ننوشته باشه، پس چرا اهلبیت اینهمه به شیعیانشون میگفتن ما با وصیت پیامبر معرفی میشیم؛ نهتنها برای خودشون بلکه توی خیلی از روایات وقتیکه شیعیان سؤال میپرسیدن چه جور صاحبالامر یا قائم و اون کسی که منجی عالم هست رو بشناسیم به مردم اینجور جواب میدادند که «راه شناختش وصیته»!
شیخ طوسی از بزرگترین علمای شیعه با سندی معتبر، وصیت شب وفات پیامبر رو ذکر کرده. با همدیگه متن وصیت رو بخونیم، شاید مطالبی که توش میبینی برات جالب باشه!
وصیت مکتوب رسولالله (ص) در شب وفاتشان:
امام صادق از پدرش امام باقر، از پدرش امام سجاد، از پدرش حسين شهيد، از پدرش اميرالمؤمنين (علیهمالسلام) نقل میفرمايد: رسول خدا (ص) در شبی كه از دنيا رفتند، به علی (ع) فرمودند: ای اباالحسن! ورق و جوهری آماده كن.
حضرت، وصيتشان را به اميرالمؤمنين (ع) املا فرمودند، تا اینکه به اينجا رسيد:
ای علی! بهزودی پس از من دوازده امام خواهند بود و بعد از آنها دوازده مهدی و تو اولين نفر از دوازده امام هستی… زمانی كه وفات تو رسيد وصايت و جانشينی مرا به پسرم «حسن» كه نيكوكار و رسیده به حق است تسليم كن؛ زمان مرگ او كه فرارسید، آن را به فرزندم «حسين» پاك و شهید بسپارد؛ و وقتیکه وفات او فرارسید آن را به فرزندش آقا و سيّد عبادتکنندگان و صاحب پینهها «علی» واگذار نمايد، و هرگاه زمان وفات او رسيد آن را به فرزندش «محمد» باقر تسليم كند؛ و زمانی كه وفات او رسيد آن را به پسرش «جعفر» صادق بسپارد؛ و آنگاهکه وفات او فرارسید به فرزندش «موسی» كاظم واگذار كند؛ و وقتیکه وفات او فرارسيد به فرزندش «علی» رضا تسليم كند؛ و زمانی كه وفات او رسيد آن را به فرزندش «محمد» ثقه تقی بسپارد؛ و زمانی كه وفات او فرارسید آن را به فرزندش «علی» ناصح واگذار نمايد؛ و زمانی كه وفات او رسيد آن را به پسرش «حسن» فاضل بسپارد؛ و زمانی كه وفات او فرارسید آن را به فرزندش [محمد] بسپارد كه حافظ شريعت آل محمد (علیهمالسلام) است.
اين دوازده امام بود و بعد از ايشان دوازده مهدی خواهد بود؛ پس وقتیکه زمان وفات امام دوازدهم رسيد، آن [وصايت] را به فرزندش كه اولين مقربين است تسليم نمايد؛ او سه نام دارد، نامی همانند نام من و نام پدرم و آن عبدالله و «احمد» است و سومين نام او «مهدی» است؛ او اولينِ مؤمنان است. (منبع: غیبت شیخ طوسی، ص۳۰۰)
* تنها شخصی که با قانون معرفت و شناخت حجتهای الهی ادعا نموده، سید احمدالحسن یمانی است؛ و قانون معرفت و شناخت حجتهای الهی عبارت است از: وصیت رسولالله (ص)، علم رسولالله (ص) و پرچم رسولالله (ص).
این نشانهها هرگز برای کسی غیر از صاحبش جمع نمیشود و احدی نمیتواند بهدروغ، مدعی آن شود.
امام صادق (ع) فرمود: هرکس بهدروغ ادعای وصیت کند، خداوند عمرش را کوتاه میکند. (اصول کافی، ج۱، ص۳۷۳)