در جوامعی که تعداد زنان نسبت به مردان بیشتر باشد (مانند دورۀ زندگی فرستاده خدا محمد ص) چندهمسری را میتوان بهعنوان راهحلی مناسب برای مشکلات اجتماعی پیشِ رو مطرح کرد
در نتیجه حکم جواز چندهمسری برای مردان و حتی تشویق به آن در برههای از تاریخ که تعداد زنان بیش از مردان است راهحلی مناسب برای مشکلات آن زمان خواهد بود؛ اما در دورۀ کنونی نسبت مرد و زن تقریباً برابر است. با وجود اینکه اسلام در زمان کنونی به چندهمسری تشویق نکرده است، اما حکم مجازبودن چندهمسری همچنان باقی است و میتواند مورد سؤال قرار گیرد.
مانند برخی خداناباوران که ایرادها و شبهاتی را به احکام اسلام مانند حکم جواز چندهمسری وارد میکنند.
علاوه بر آن امروزه برخی از تحقیقات علمی نیز به بررسی اثرات روانی مخرب چندهمسری بر بانوان پرداخته است. در سال 2013 مجله علمی«Epidemiology and Psychiatric Sciences» دانشگاه کمبریج انگلستان، مقالهای تحت عنوان زیر منتشر کرد:
The impact of polygamy on women’s mental health: a systematic review
تأثیر چندهمسری بر سلامت روان زنان: مرور سیستماتیک
در بخش نتیجهگیری این مقاله آمده است: «این تحقیق با اطمینان متوسط، شیوع قابلتوجهی از مشکلات مربوط به سلامت روان در زنان شریک در ازدواج چند زنی (Polygyny) را در مقایسه با زنانی که شوهرشان تکهمسر هستند، نشان میدهد.»
این پژوهش بیان میکند چندزنی وضعیتی ایده ال برای بانوان نیست. به نظر میرسد اسلام حقیقی شاید بیش از هر زمان دیگر، نیازمند ظاهرکردن پاسخی علمی و قانعکننده نسبت به برخی از شبهاتی که به احکام آن وارد شده، است.
در تاریخ 14 فوریه 2019 سید احمدالحسن در صفحۀ شخصی خود در فیسبوک مقالهای نوشت و در آن از دید زیستشناسی تکاملی به طبیعت درونی جنس مذکر و نیز جنس مؤنث پرداخت.
این مقاله، درک و شناختی علمی از تفاوتهای درونی دو جنس مذکر و مؤنث ارائه میدهد، تا پس از آن بتوان دربارۀ حقیقت حکم اسلام منصفانه قضاوت کرد. پیش از پرداختن به این کلام، برخی از حقایق علمی از معروفترین کتابهای زیستشناسی در این حوزه نقل میشود تا شاید در فهم دقیقتر و منصفانهتر کلام ایشان سهم داشته باشد
تأثیر ژن بر رفتار:
پژوهشهای زیادی تأثیر ژن بر رفتار را تأیید میکند؛ برای مثال مطالعات سیمور بنزر (Seymour Benzer 1973) روی مگسهای سرکه نشان داد که استفاده از جهشزاهای شیمیایی و تشعشعی باعث ایجاد جهشهای ژنتیکی خواهند شد که رفتار مگس سرکه را تغییر میدهند.
این پژوهش نشان داد جهش ژنتیکی مشخص باعث تغییر رفتار جفتگیری در مگس سرکه خواهد شد؛ چراکه ژنهایی که خصوصیات ریختشناسی و فیزیولوژیکی بدن را تحت تأثیر قرار میدهند میتوانند بر رفتار نیز اثر بگذارند.
همه موجودات زنده دارای ژنهایی هستند که سنتز و ساخت پروتئین را رمزگذاری میکنند. این پروتئینها رشد و تکوین سیستم اعصاب، ماهیچهها و ساختمان بدن موجود را تنظیم و لذا رفتار وی را نیز تعیین میکنند.(Davis, 1987)
DNA از طریق ویژگیهای بدن، روی تکثیر خودش اثر میگذارد. میشود گفت DNA بر آیندۀ خود اعمال قدرت میکند و ابزار اعمال قدرت او، بدن، اعضا و الگوی رفتار است. (Dawkins, 1996) البته باید در نظر داشت اولاً تأثیر ژنها بر رفتار غیرمستقیم و با واسطه است و نیز با بیان اینکه ژن بر رفتار مؤثر است نمیتوان نتیجه گرفت که رفتار صرفاً محصول ژنهاست.
بدن، کلونی ژن:
در جانورشناسی، «کلونی» گروهی از جانوران از یکگونه یکسان هستند که در کنار هم زندگی میکنند و به هم وابستهاند. (Martin, 2000) مانند کلونی زنبورعسل؛ و در میکروبیولوژی نیز گروهی از میکروارگانیسمها هستند که از یک سلول والد واحد ایجاد شدهاند. (Martin, 2000) میتوان بدن را کلونی و مجموعهای از ژنها در نظر گرفت.
برخی از دانشمندان از استعاره کلونی (مستعمرهنشین) استفاده کرده و بدن را کلونیای از سلولها میدانند. من ترجیح میدهم که بدن را بهصورت کلونیای از ژنها ببینم و سلول را یک واحد کارکردی راحت برای صنایع شیمیایی ژن. (Dawkins, 1976)
اخلاق ژن
هدف اصلی DNA ماندگاربودن است نه چیزی بیشتر نه چیزی کمتر. (Dawkins, 1976) موجود زنده در مفهوم داروینیاش، برای خود زیست نمیکند. کارکرد اصلی او حتی تولید موجود زندۀ دیگر نیست؛ بلکه به تولیدمثل ژنها میپردازد و بهعنوان حمّال موقت آنها عمل میکند… موجود زنده فقط راهی است برای DNA در ساختن DNA بیشتر. (Wilson, 1980)
فرد را بایستی بهعنوان حامل موقت یا ماشین بقا دانست که از طریق آن ژنها دوام آورده و همانندسازی میکنند. (Dawkins, 1976) موفقترین ژنها آنهایی هستند که بقا و موفقیت تولیدمثلی فرد را به مؤثرترین شیوه موجب میشوند. در نتیجه باید انتظار داشت رفتار افراد طوری باشد که بقای ژن، ارتقا پیدا کند. (Davis, 1987) و به علت این ماهیت ژن، انتظار میرود افراد بر اساس منافع خودخواهانه رفتار کنند.
تضاد جنسیتی
دو جنس نر و ماده از نظر خصوصیات ظاهری ممکن است تفاوتهای بسیاری داشته باشند؛ ولی اینها تفاوت اساسی نیستند.
تفاوت اساسی بین دو جنس در همه گیاهان و جانوران در اندازه گامتهای [سلولهای جنسی] آنهاست؛ ماده، گامتهای بزرگ بیحرکت و سرشار از مواد غذایی را میسازد که تخمک نامیده میشود؛ در حالی که گامتهای نر یا اسپرم بسیار کوچک بوده و متحرک است. (Davis, 1987) سلول تخمک حاوی زرده است که برای پیشبرد جنین و رساندن آن به مراحل پیشرفته تکوین ضرورت دارد و جنس ماده برای تولید این سلول انرژی قابلملاحظهای صرف میکند.
گامتهای ماده (تخمک) معمولاً 100 بار بزرگتر از گامتهای نر (اسپرم) هستند. (Cartwright, 2000) این عدم تقارن در جثه گامتها و سرمایهگذاریهای مرتبط با آن در زادگان، عواقب بسیار گسترده و فراگیری بر رفتارهای جنسی داشته است.
به خاطر آنکه ماده بیش از نر منافع خود را در زادگان سرمایهگذاری میکند، رفتارهای معاشقه و جفتگیری نرها تا حدود زیادی برای رقابت و بهرهبرداری از این سرمایهگذاری ماده سمتگیری یافته است. (Davis, 1987)
در حقیقت ماده مانند منبع ارزشمندی است که نرها بر سر آن به رقابت میپردازند. ماده در اکثریت گونهها تأمینکننده اصلی منابع تشکیلدهنده تخم است؛ لذا انتظار میرود جفت خویش را بهدقت انتخاب کند تا در عوض چیزی عایدش شود. (Davis, 1987) انتخاب نر توسط ماده اغلب بر مبنای منابع مادی است که نر میتواند ارائه دهد و شاید گاهی بر مبنای تأمین ژنهای خوب برای زادگانش نیز باشد. (Davis, 1987)
رابطه دو جنس بهصورت ائتلاف شکنندهای است که در آن هریک سعی دارد موقعیت خویش را در تکثیر ژنهایش به حداکثر برساند. (Davis, 1987) نر میتواند با یافتن مادههای مختلف و تلقیح آنها موفقیت تولیدمثلی خود را افزایش دهد؛ اما موفقیت تولیدمثلی ماده فقط از طریق تبدیل سریعتر غذا به تخمک یا زادگان امکانپذیر است.
این نکته را با تجسم وضعیت پستانداران، از جمله انسان میتوان بهخوبی درک نمود. در اینها ماده برای تولید یک بچه بایستی چندین ماه وقت صرف کند؛ در حالی که در طی این مدت نر بالقوه توان آمیزش با چندین نفر دیگر را دارد. (Davis, 1987)
والحمد لله رب العالمین
ادامه دارد
منابع:
- Shepard, L.D., 2013. The impact of polygamy on women’s mental health: a systematic review. Epidemiology and psychiatric sciences, 22(1), p.47.
- Benzer, S., 1973. Genetic dissection of behavior. Scientific American, 229(6), pp.24-37.
- Davis, N.B. and, Krebs, J.R., 1976. An introduction to behavioural ecology.
- Dawkins, R., 1996. The blind watchmaker: Why the evidence of evolution reveals a universe without design. WW Norton & Company.
- Martin, E. and Hine, R. eds., 2000. A dictionary of biology. Oxford University Press, USA.
- Dawkins, R., 1976. The selfish gene New York: Oxford University Press.
- Wilson, E.O., 1980. Sociobiology: The new synthesis. Harvard University Press.
- Cartwright, J., 2000. Evolution and human behavior: Darwinian perspectives on human nature. MIT Press.
- Hickman, C.P., 2010. Integrated principles of zoology.
منابع فارسی (با اندکی تغییر در ترجمه):
- دویس،ان.بی. و کربز ج.آر.، 1393. مقدمهای بر اکولوژی رفتار. (ترجمه عبدالحسین وهابزاده). مشهد: انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد.
- ویلسون، ادوارد. 1391. سوسیوبیولوژی، تلفیق نوین. (ترجمه عبدالحسین وهابزاده). مشهد: انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد.
- داوکینز، ریچارد. 1397. ساعتساز نابینا (ترجمه دکتر محمود باقری،شهلا باقری). تهران: انتشارات مازیار.
یک نظر
تعقيب: نگاهی علمی به چند همسری در اسلام؛ قسمت دوم: عملکرد ژن جنس مذکر و مونث | سایت رسمی دعوت سید احمد الحسن یمانی