خانه > دین آخرالزمان > 154 – رابطهٔ علائم ظهور با شناخت منجی موعود | قسمت سوم

154 – رابطهٔ علائم ظهور با شناخت منجی موعود | قسمت سوم

در دو بخش گذشته بیان شد که به‌طور کلی سه رویکرد دربارۀ جایگاه و اهمیت و نقش علائم ظهور در شناخت منجی موعود وجود دارد:
رویکرد اول، این نشانه‌ها را بی‌اهمیت و احیاناً راهزن و موجب انحراف می‌داند و مردم را فقط به شناخت تکلیفشان در عصر غیبت (یعنی اطاعت از رأی مجتهدان مشخصی) ملزم می‌داند. این دیدگاه را که در مقابل اصل امامت و مهدویت، یک موضع کاملاً سلبی محسوب می‌شود به‌اختصار نقد کردیم.
رویکرد دوم، این نشانه‌ها را به‌طور کامل و با همان معنای ظاهری‌شان دارای اهمیت و ارزش ذاتی و تنها راه محک‌زدن و شناخت منجی می‌داند. این دیدگاه را که اساساً چیزی به معنای متشابهات در احادیث و لزوم بازگشت‌دادن متشابهات به محکمات را به رسمیت نمی‌شناسد و بیشتر از سوی اخباری‌های افراطی و نیز پیروان مکاتب کلامی قشری‌گرا ترویج می‌شود نیز به اختصار مورد نقد قرار دادیم.
اکنون وقت آن است که دیدگاه خود در این موضوع را به‌روشنی بیان کنیم؛ همان رویکرد سوم که معتقدیم آن دیدگاه صحیح مذهب اهل‌بیت (علیهم‌السلام) و شیعیان آن‌هاست.

شناخت منجی و علائم ظهور

توضیح رویکرد سوم (تفکیک علائم ظهور)
رویکرد سوم در تحلیل رابطهٔ علائم ظهور با شناخت منجی موعود بر هفت پیش‌فرض و مقدمه استوار است:
۱. بین نشانه‌های زمان ظهور قائم و نشانه‌های خود شخصیت قائم تفاوت وجود دارد.
۲. بین اتفاقات و نشانه‌های قبل از ظهور با حوادث و نشانه‌های زمان ظهور یا بعد از ظهور منجی موعود تفاوت وجود دارد.
۳. بین نشانه‌های محکم با نشانه‌های متشابه و رمزآلود تفاوت وجود دارد.
۴. در نشانه‌های ظهور امکان بداء و تغییر و محو وجود دارد.
۵. ممکن است در بیان برخی حوادث و نشانه‌ها تقیه صورت گرفته باشد.
۶. امکان بداء و تقیه و تشابه در همۀ نشانه‌ها و نصوص دینی وجود دارد، مگر در سنت قطعی و تبدیل‌ناپذیر الهی برای شناخت شخصیت موعود یا قانون معرفت حجت یا روش امام‌شناسی.
۷. بین نشانه‌های ظهور با شرایط و اسباب ظهور تفاوت وجود دارد.
باورمندان به رویکرد سوم معتقدند که تنها یک مسئله محکم و ناگزیر وجود دارد و آن قانون و سنت جامع و محکم و ثابتی است که همه حجت‌های خدا با آن شناخته شده‌اند و به آن طریق، خودشان را معرفی کرده‌اند و مؤمنان در طول تاریخ برای اثبات حقانیت همه حجت‌های خدا از همان روش استفاده می‌کنند و خدا و فرستادگانش برای شناخت شخصیت منجی موعود نیز همین ضابطه و روش را ارائه کرده‌اند؛ پس اصحاب رویکرد سوم تمام توجهشان را معطوف شناخت شخصیت منجی موعود از طریق همین قانون محکم و ثابت می‌کنند، سپس نشانه‌های زمان ظهور او را شناخته و تطبیق می‌دهند و تصدیق می‌کنند؛ گرچه شاید برخی از اصحاب رویکرد سوم ابتدا نشانه‌های ظهور منجی موعود را به‌طور اجمال بفهمند و با جدیت به‌دنبال یافتن منجی موعود از طریق قانون معرفت حجت بروند.
از هریک از این دو راه، نهایتاً مصداق موعود را می‌شناسند و سایر اخبار و آموزه‌ها و تکالیف را با استفاده از کلمات و آموزه‌های خود منجی رمزگشایی می‌کنند و باز از همین طریق متوجه می‌شوند که چه نشانه‌ها و نصوصی مورد بداء قرار گرفته یا از روی تقیه صادر شده است.
در واقع، این رویکردِ شیعیان اهل بیت (علیهم‌السلام) و همه پیروان انبیا (علیهم‌السلام) در طول تاریخ بوده که به‌دنبال شناختن حجت خدا بوده‌اند و خود را سنگ محک و مقیاس حقایق حساب نمی‌کردند و توهم خودعالم‌پنداری نداشتند تا منجی را با معلومات و مفروضات خود بسنجند؛ بلکه ریز و درشت آموزه‌های دینی را از ولیّ معصوم خدا می‌پرسند و معنای نصوص و آموزه‌های دینی گذشتگان را نیز بر او عرضه می‌کنند تا معنای صحیح آن‌ها را برایشان بازگشایی کند.
اکنون که دانستیم رویکرد اول (بی‌اهمیتی و راهزنی علائم ظهور) و رویکرد دوم (اهمیت و موضوعیت مطلق علائم) نادرست بودند، لازم است درستی ۷ پیش‌فرض رویکرد سوم و نتیجۀ آن را با دلایل عقلی و نقلی کافی اثبات کنیم.
ادامه دارد…

به‌قلم: شیخ عباس فتحیه
برای مطالعۀ قسمت اول و دوم به هفته‌نامۀ شمارۀ 149 و 150 مراجعه کنید.

154 – هفته نامه زمان ظهور- 26 خرداد 1402

دانلود تمامی شماره های هفته نامه زمان ظهور

همچنین ببینید

گفت‌وگوی_داستانی_دربارۀ_دعوت_فرستادۀ_عیسای_مسیح

گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت سوم)

عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پس‌از او …