کوهها میخهای زمیناند!
خداوند در قرآن کریم میفرماید:
)أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا وَالْجِبَالَ أَوْتَادًا( (آیا زمین را گهوارهای نگردانیدیم؟ و کوهها را [چون] میخهایی [نگذاشتیم]؟). [۱]
تشکیککنندگان این آیه را مخالف علم میدانند و میگویند:
کوهها خود قسمتی از پوسته هستند که پوسته کلاً روی گوشته به حالت شناور است.
با این حساب کوهها چطور میتوانند جلوی حرکت یا جنبش زمین را یا همان لایۀ پوسته که ما روی آن زندگی میکنیم بگیرند.
میبینیم که در مناطق کوهستانی زلزلهها پیش از نقاط دیگر است و اگر قرار بود کوهها جلوی لرزش زمین را بگیرند انتظار میرفت نزدیک کوه کمتر از نقاط دیگر شاهد زلزله باشیم!
دکتر علاءالسالم در کتاب دفاع از قرآن میفرماید:
«طبیعتاً تفسیر علمای مسلمان از این آیه (وَالْجِبَالَ أَوْتَادًا) و ارائه تصویری از کوهها بهعنوان میخهای زمین توسط آنها بلکه ـبنا به تعبیر برخی از آنان میخهایی پهنـ بهشکلی که آن را از حرکت بازمیدارد تا حد زیادی در پیدایش اشکال گفتهشده سهیم بوده است. آنان لفظ «زمین» را بدون هیچ شرح و بسطی به کار بردهاند و در نتیجه از سخن آنان دانسته میشود که،کوهها میخهایی هستند که زمین را بهطور کلی محکم نگاه میدارند و آن را از حرکت بازمیدارند… .» [۲]
دکتر علاءالسالم در ادامه به حرکات زمین اشاره میکند که شامل:
حرکت زمین به دور محور خودش، حرکت زمین به دور خورشید و حرکت زمین به همراه منظومه شمسی و…
طبق نظر زمینشناسان زمین از سه بخش اصلی تشکیل شده است که دکتر علاءالسالم در کتاب خود شرح میدهد و پاسخ صحیح را از کلام سید احمدالحسن استخراج میکند:
هسته: تشکیلشده از دو عنصر آهن و نیکل است که بهدلیل دمای بالا بهطور کامل ذوب شده است.
جبه (گوشته): قسمتی که بین هسته و پوستۀ زمین فاصله انداخته است. عنصرهای آهن و منیزیم در شکلگیریاش به نسبت زیادی تأثیر داشتهاند. ضخامت آن ۲۸۹۰ کیلومتر و در حرکتی همیشگی است و بهدلیل فشار و حرارت بسیار بالایش عامل حرکت صفحات پوسته زمین است.
پوسته: قسمتی که تا عمق ۷۵ کیلومتر از سطح زمین امتداد دارد و از چند صفحۀ بزرگ تشکیل شده است که با سرعت کمی که در بالاترین حالت از ۱۰ سانتیمتر فراتر نمیرود در حال حرکتی دائمی است باعث بهوجودآمدن کوهها زلزلهها و آتشفشانها شدهاند.
به این ترتیب روشن میشود درون زمین در حرکتی همیشگی و دائمی است، و در نتیجه باید شرح آیه (وَالْجِبَالَ أَوْتَادًا) بهصورتی باشد که با دادههای ثابتشدۀ مستدل علمی، همخوانی داشته باشد.
حال به پاسخ اشکال تشکیک کنندگان بازمیگردم و میگویم:
این اشکال آنان بر تفسیر نادرست از این آیۀ کریم استوار شده است و اگر توضیح درست آیه را از سوی مردی که صلاحیت بیان قرآن را دارد بدانیم دیگر هیچ وجهی برای اشکال آنان باقی نمیماند. توضیح زیر تفسیر این آیه بر اساس پاسخ سید احمدالحسن به پرسشی است که دربارۀ آسمانها و زمین مطرح شده است که قسمتی از آن را قبلاً بیان نمودم و در اینجا قسمت دیگری از آن را که به بحث ما ارتباط دارد بیان میکنم. ایشان میگوید:
«و حقتعالی میفرماید:
(وَ جَعَلَ فيها رَواسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَ بَارَكَ فِيها وَ قَدَّرَ فِيها أَقْواتُها فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَواءٌ لِلسَّائِلین) (و در زمین از فراز آن، لنگرهایی نهاد و آن را پربرکت ساخت و رزق و روزیهایش را در چهار روز معین نمود، درست و متناسب برای همۀ خواهندگان).
«جَعَلَ فيها رَواسِيَ: در آن لنگرهایی نهاد»: منظور، کوههاست و آنها در ضمن روز اول در این عالم جسمانی قرار میگیرند؛ یعنی اینها (کوهها) در آن (در زمین) متجلّی شدند، از بالای آن (یعنی از آسمان). آنچه از کوهها بر سطح زمین ظاهر است ـیعنی قسمت بالای کوههاـ بسیار کمتر است از آنچه در درون زمین مخفی شده است. بیش از دوسِوم کوه در دل زمین مخفی است؛ از همین رو از آنها به «رواسی: لنگرها» تعبیر کرده است؛ یعنی باعث استوارشدن زمین میشوند و گویی میخهایی برای زمین هستند که آن را تثبیت میکنند: «وَ الْجِبالَ أَوْتاداً: و کوهها را همچون ميخهايی»؛ یعنی سطح زمین را ثابت نگه داشته و آن را از اینکه با حرکت مستمر و دائمی درون زمین در جنبش باشد بازمیدارد. حقتعالی میفرماید: (وَ تَرَي الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ صُنْعَ اللهِ الَّذي أَتْقَنَ کُلَّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبيرٌ بِما تَفْعَلُونَ) (و كوهها را مىبينى [و] آنها را بىحركت مىپندارى، در حالى كه آنها مانند ابر در حرکتاند. آفرينش خداست كه هر چيزى را محكم و استوار كرده است؛ يقيناً او به آنچه انجام مىدهيد، آگاه است)؛ یعنی کوهها در حرکتاند ولی همراه با حرکت زمین؛ در نتیجه مانع از آن میشوند که سطح زمین دچار اختلال شود و از درونِ آن جدا گردد؛ از همین رو حرکت زمین موزون و متعادل است.» [۳]
از سخن ایشان روشن است که کوهها، میخهایی برای کل زمین نیستند، و بهعنوان میخهایی برای هستۀ زمین یا گوشتۀ زمین یا تمام ضخامت پوستۀ زمین محسوب نمیشوند؛ بلکه فقط میخهایی برای سطح زمین هستند؛ و معنای اینکه کوهها، میخهایی برای سطح زمین هستند به این معناست که در جدا نشدن سطح زمین، از دیگر قشرهای زمین، و مختلنشدن و حرکتنکردن سطح زمین با حرکت دائمی درون زمین، نقش دارند، تا در حرکتی هماهنگ با زمین باقی بمانند، از جمله خود کوهها که با حرکت زمین در حرکتاند. در نتیجه حرکت زمین بهصورت متعادل باقی میماند، و سطح آن برای اینکه انسان بر رویش زندگی کند و زندگیاش بر روی آن بهصورت طبیعی ادامه یابد مناسب میشود. [۴]
منابع:
۱. نبأ، ۶ و ۷.
۲. کتاب دفاع از قرآن، ص ۱۴۹.
۳. کتاب متشابهات، نوشتۀ سید احمدالحسن، پرسش ۱۷۵.
۴. کتاب دفاع از قرآن، ص ۱۵۰ تا ۱۵۲.