به قلم: هلن انصاری
انسان دارای حالات درونی گوناگونی است که در عامۀ مردم با عنوان «اخلاق» و در علم روانشناسی با عنوان «مسائل روحی و روانی» شناخته میشود. بعضی از این حالات تنها در مواقع خاصی بروز میکند و برخی برای مدت طولانی همراه انسان است.
یکی از بزرگترین خصوصیات ادیان الهی بهویژه اسلام، شناساندن این حالات درونی به شخص است.
گاهی شناخت و ارزشگذاری حالات درونی آنقدر سخت و دشوار است که شخص به گمان درست بودن آن رفتار سالها با آن زندگی کرده و بر نگهداری آن اصرار میورزد.
حسادت یکی از رذایل اخلاقی است که از سربازان جهل است.
حسادت چیست؟ چرا حسادت یک رذیلۀ اخلاقی است و چه عواملی باعث ایجاد حسادت میشود؟
پیامدها و راهکارهای مبارزه با آن چیست؟
حس حسادت همان احساسی است که فرد درون خودش فکر میکند آنچه دارد از آنچه باید داشته باشد و لیاقت اوست کمتر است! که در اخلاق از آن به آرزو و زوال نعمت از دیگران یاد شده است. [1]
پیامبر گرامیاسلام (ص) میفرماید:
«آدم حسود کمترین لذت و خوشی را از زندگی میبرد.» [2]
اصل و منشأ حسد از کوردلی و ناسپاسی الطاف الهی است که این خود، دو بال کفر و بیدینی به شمار میروند. [3]
شخص حسود در مقام عناد و ضدیت با پروردگار است؛ زیرا خداوند شخصی را لایق بخشیدن نعمتی دانسته است، ولی حسود آن شخص را شایستۀ چنین نعمتهایی نمیداند! شخص حسود به تقدیر خداوند راضی نیست و به نحوۀ تقسیم نعمتها اعتراض دارد.
روحیۀ عده ای اینگونه شکل گرفته که نمیتوانند دارایی مادی و معنوی را در دیگری ببینند.
برخی از افراد بهدلیل تهی بودن، احساس خواری و کوچکی میکنند، و نمیتوانند کمال یا خوبی را در دیگری ببینند. چنین فردی چون میخواهد فقط خودش ستایش شود و بهدلیل منیتی که وجود او را فراگرفته، نابودی خوبیها و خوشیهای دیگران را طلب کرده یا عوامل نابودی آن را فراهم میکند.
گاهی اوقات پیش میآید که فرد حسود بهدلیل دشمنی و خصومتی که با شخص دارد نمیخواهد داراییها و موفقیتهای طرف مقابل را ببیند.
چه خوب است بدبینانه علامتهای انسان حسود را در خودمان بررسی کنیم.
امام جعفرصادق (ع):«لِلحاسِد ثلاثُ علاماتٍ: یَغتابُ اِذا غابَ وَ یَتَمَلَّقُ اِذا شَهِدَ وَ یَشمَتُ بِالمُصیبَة.»
«آدم حسود سه علامت دارد: در پشت سر غیبت میکند، هنگام حضور تملّق میجوید. و در وقت بلا و مصیبت انسان را شماتت میکند.» [4]
حسادت از مقایسه کردن شخص و نعمتها و داراییهایش با دیگران و دستاوردهایشان شروع میشود.
البته اصل مقایسه کردن و دیدن اختلاف اشکالی ندارد و چه بسا این اختلافات ناخودآگاه به ذهن میآید و اگر مثبت به آن نگاه شود میتوان بهرههای درستی از آن برد؛ و باعث تلاش و تکاپو برای رسیدن به موفقیتها میشود.
انسان حسود همیشه مریض است هرچند به ظاهر بدنی سالم و تندرست دارد. [5]
حسادت جزو گناهان کبیره محسوب میشود؛ زیرا انسان دارای تجلیاتی است که بهواسطۀ آن میتواند بهطور غیرمستقیم بر شخص یا شیء اثر بگذارد. شخص حسود، اگر حسدش بهطور جسمانی به مرحلۀ عمل نرسد بهصورت نفسانی تأثیر خود را گذاشته است.
«… بهعنوان مثال شخصی در آرزوی داشتن خودروی فرد دیگری است و امید دارد که این خودرو از دست آن فرد برود و از آنِ خود او شود. این خودرو در حال حرکت، در مسیر واژگون میشود و تصادف میکند… فرد حسود با جسم سوم خود یا بعد نفسانی خود که در این عالم جسمانی تأثیرگذار است، خودرو را واژگون ساخته است…
… خداوند سبحان بهوسیلۀ این تجلی یا جسم نامرئی،(بعد نفسانی) قدرت تأثیرگذاری بر دیگران را در انسان قرار داده است و به این صورت او را مورد امتحان و آزمایش قرار میدهد. خداوند انسان را امر فرموده که با این قدرت، به شرارت و پلیدی نپردازد. اگر او کار بدی انجام دهد مورد محاسبه و مواخذه قرار میگیرد؛ زیرا او این کار را به دست خودش انجام داده است… .» [6]
«از همین رو امتحان سجده بر آدم (ع) برای ابلیس مصیبت بزرگ و صاعقهای بود که بر فرق سرش فرود آمد و او بر آدم(ع) حسادت ورزید. اگر این رخداد را بتوانی به تصور بکشی خواهی دید که در آن هنگام ابلیس میگوید: «آیا پس از این همه عبادت، خداوند بندهای را میآفریند که از همان ابتدای آفرینشش از من برتر است؟ و به درجه و مقامی میرسد که ملائکه پایینتر از وی قرار میگیرند؟» و این حجاب مانع از این شد تا ابلیس حقیقت آدم (ع) را ببیند و بهدنبال بهانهتراشی برای سجده نکردنش بیفتد تا خودش را با آن قانع سازد و با پروردگار خویش مجادله کند.
پاسخ خداوند سبحان و متعال جز لعن و طرد کردن وی نیست؛ چراکه ابلیس از جمله کسانی است که انکار میکنند در حالی که خود یقین دارند که ستم روا میدارند و برتریجویی میکنند.
حق تعالی میفرماید:
(تِلكَ الدّارُ الآخِرَةُ نَجعَلُها لِلَّذينَ لا يُريدونَ عُلُوًّا فِي الأَرضِ وَلا فَسادًا وَالعاقِبَةُ لِلمُتَّقينَ) [7]
(اين سرای آخرت را از آنِ کسانی ساختهايم که در اين جهان نه خواهان برتریجويی هستند و نه خواهان فساد و سرانجام نيک از آنِ پرهيزگاران است).
ابلیس (لعنه الله) نادان و جاهل نبود تا تعلیم گیرد، و خطا کار نبود تا توبیخ و ادب شود؛ بلکه عالمی بود متکبر، سرکش و برتریجو که از لجاجت دست برنمیداشت و وجودش از بغض و کینۀ این آفریدهی جدید انباشته شده بود و وی را سبب طرد شدن خود از رحمت خدا میدانست و او و فرزندانش را دشمنان خویش قرار داد؛ از همین رو، تا روز برانگیخته شدن برای حسابرسی تقاضای مهلت کرد تا آنان را از صراط مستقیم گمراه سازد؛ اما خداوند سبحان وی را تا روز معلوم مهلت داد و آن ملعون نیز تهدید میکند که بنیآدم را از صراط مستقیم خداوند منحرف سازد…
(قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ، إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ) [8]
(فرمود تو از مهلت يافتگاني، اما نه تا روز رستاخيز بلكه، تا روز و وقت معينی).
روز وقت معلوم، همان روز قیام امام مهدی (ع) است… .» [9]
«… او [بلعم بن باعورا] تحت عرش را میدید، ولی از روی حسادت، به حضرت موسی (ع) ایمان نیاورد و بهسوی ستمگران متمایل شد.» [10]
همچنین قابیل که از روی حسد دست به قتل برادرش هابیل زد، با آنکه میدانست خلیفه را خداوند تعیین میکند اما در مقابل نافرمانی کرد و نفسش آن عمل زشت را برایش جلوه داد.
یاد عظمت خدا و تفکر در قدرت خدا به ما کمک میکند تا بتوانیم با حسادتمان مبارزه کنیم.
امام سجاد (ع) در دعای «مکارم الاخلاق» به این صورت دعا میفرمایند:
«اللَّهُمَّ اجْعَلْ ما يُلْقِى الشَّيْطانُ فى رُوعى مِنَ التَّمَنّى وَالتَّظَنّى وَالْحَسَدِ ذِكْراً لِعَظَمَتِكَ، وَ تَفَكُّراً فى قُدْرَتِكَ، وَ تَدْبيراً عَلى عَدُوِّكَ» «خداوندا، عنايت كن كه بهجاى آنچه شيطان در دلم مىافكند از آرزوى باطل و بدگمانى و حسد، ياد عظمت تو كنم، و در قدرت تو انديشه نمايم، و در دفع دشمنان تو چارهسازى نمايم.»
حسد دو سو دارد، اگر آن را همراهی کردی جزو ستمگران میشوی و اگر در مقابلش ایستادگی کردی و رضای خداوند را برتر دانستی و تسلیم امر خداوند شدی تو را به نور و حقیقت میرساند.
آفت حسد قلب را بیمار و روح را خدشهدار میکند.
آنهایی که نمیتوانند نعمتهای دیگران را ببینند و شکر نعمتهایی را که دارند به جا نمیآورند، از رحمت خداوند محروم میشوند، امروز کسانی که از روی حسد و کوردلی با وجود ادلۀ روشن حقانیت فرستادۀ امام مهدی (ع) سید احمدالحسن را انکار میکنند، برخی از آنها خودشان عالم به بعضی از اسرار غیبی هستند و میدانند که ایشان یمانی وعده داده شده و احمد مذکور در وصیت پیامبر (ص) هستند، ولی از روی حسد و تکبر از قبول آن سر باز میزنند.
(أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنا آلَ إِبْراهيمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَيْناهُمْ مُلْكاً عَظيماً)
(يا اينكه نسبت به مردم بر آنچه خدا از فضلش به آنان بخشيده، حسد مىورزند؟! ما به خاندان ابراهيم، [كه يهود از آنها هستند نيز] كتاب و حكمت داديم؛ و حكومت عظيمى در اختيار آنها (پيامبران بنىاسرائيل) قرار داديم). [11]
امام باقر (ع) فرمود: «ما مردمیهستیم که بهخاطر امامتی که خداوند به ما داده و به دیگر مردم نداده، مورد حسد واقع شدیم.»[12]
حسد و بدخواهی از تاریکیها و ظلمت درون است و از انکار نعمتهای خداوند سرچشمه میگیرد. اگر انسان از روی بصیرت، تأمل و اندیشه کند و به ضررهای حسادت و آفات آن بیندیشد و هر لحظه شکرگزار نعمتهایی باشد که خداوند به او عنایت کرده، میتواند با ارتقای روح خود در مقابل ابلیس درون ایستادگی کند و این سرباز قدیمی و کهنهکار جهل را شکست دهد.
شمارش نعمتهای خداوند، خود سببی میشود برای اینکه درهای رحمت خداوند بر وی گشوده شود و دروازههای ملکوت برایش گشوده شود.
نعمتهای خداوند یک آزمون است، اگر شکر و حق آن ادا شود برای انسان نعمت و اگر ناسپاسی گردد برایش نقمت و عذاب خواهد بود.
منابع:
1. امیرالمؤمنین علی (ع): «آدم حسود زوال نعمت است طرف مقابل را برای خود یک نعمتی به حساب میآورد!»
(فهرست غرر، ص ۶۷)
2. بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۱۱۲.
3. مصباح الشریعه، ص ۲۸۵
4. بحار الانوار، ج ۹۶، ص ۲۰۶
5. فهرست غرر، ص ۶۷.
6. سید احمدالحسن، در محضر عبد صالح، ج1، مبحث رفع و جسد مرفوع.
7. قصص، 83.
8. حجر، 37 و 38.
9. سید احمدالحسن، گوساله، ج 1، مبحث «ابلیس تهدید میکند»، ص26 و 27.
10. سید احمدالحسن، متشابهات ج ۴، سؤال ۱۵۲.
11. نساء ، ۵۴.
12. تفسیر اهلبیت(ع)، ج ۳، ص۲۱۸؛ الکافی، ج۱، ص۲۰۵؛ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۲۸۹؛ تأویل الآیات الظاهرهْ، ص۱۳۶؛ بشارة المصطفی، ص۱۹۳؛ دعائم الإسلام، ج۱، ص۲۰