تأیید صحت اخبار قرآن (همۀ اخبار قرآن) منوط به اخلاص گویندهاش، یعنی رسول خدا محمد (ص) است
سلسلهمقالات پاسخ به بدعت شمارۀ ۱۰۱ یوحنای دمشقی
قسمت بیستوپنجم (پایان)
• پیشگفتار
به انتها رسیدیم! دمشقی حتی تا انتهای کلامش دست از کینهتوزی برنمیدارد! هرچه را در توان دارد به کار میگیرد تا مخاطب خود را فریب دهد و او را نسبت به اسلام بدبین کند! خواننده با ما همراه شود و از خود بپرسد: آیا اشکالات او منطقی است؟
• داستانهای قرآن
دمشقی میگوید:
«ضمناً، در کتاب مائده، محمد میگوید مسیح از خداوند سفرهای درخواست کرد، و این [سفره] به او داده شد؛ زیرا او میگوید خدا به او گفت: من به تو و از آنِ تو سفرهای فسادناپذیر دادم.
همچنین در کتاب بقره یک سری چیزهای احمقانه و مضحک دیگر میگوید که بهخاطر کثرتشان، به نظر من باید [از آنها] عبور شود.» پایان نقلقول.
در قرآن میخوانیم:
﴿و [ياد كن] هنگامى را كه حواريّون گفتند: «اى عيسى پسر مريم، آيا پروردگارت مىتواند از آسمان، خوانی براى ما فرود آورد؟» [عيسى] گفت: «اگر ایمان داريد از خدا پروا داريد.» * گفتند: «مىخواهیم از آن بخوریم و دلهای ما آرامش یابد و بدانیم كه به ما راست گفتهای، و بر آن از گواهان باشيم.» * عیسى پسر مریم گفت: «بار الها، پروردگارا، از آسمان، خوانی بر ما فرو فرست تا عيدى براى اول و آخر ما باشد و نشانهای از جانب تو. و ما را روزی ده كه تو بهترین روزیدهندگانی» * خدا فرمود: «من آن را بر شما فرو خواهم فرستاد، و[لى] هركس از شما پس از آن انكار ورزد، وى را [چنان] عذابی كنم كه هیچیک از جهانیان را [آنچنان] عذاب نكرده باشم.»﴾. [1]
ظاهراً این داستان در نظر دمشقی احمقانه و مضحک است؛ زیرا پس از آن میگوید:
«همچنین در کتاب بقره یک سری چیزهای احمقانه و مضحک دیگر میگوید.» پایان نقلقول.
همچنین مطالبی که در سورۀ بقره وجود دارد نیز همین حکم را برای او دارد؛ مثل دستور خدا به فرشتگان برای سجده به آدم (ع) و امتناع ابلیس از سجده کردن [2] یا داستان هاروت و ماروت [3] یا فرمان به ابراهیم و اسماعیل (علیهماالسلام). [4]
اما او نمیگوید دلیلش برای احمقانه بودن و مضحک بودن این مطالب نقلشده در قرآن چیست؟
به نظرم او کتاب مقدس را معیار قرار داده است و بهجهت آنکه این داستان در آن نیامده است، آن را انکار میکند! پس میگویم:
اینگونه نیست که هر موضوعی در کتاب مقدس موجود باشد؛ زیرا:
۱. بر طبق شهادت پدران کلیسا بسیاری از مطالب از آن حذف شدهاند؛ [5]
۲. حتی اگر نکتۀ اولی را نادیده بگیریم، در کتاب مقدس تمام جزئیات نیامده است؛ مثلاً مشخص نیست که دوران کودکی اِشَعیا (ع) یا ارمیا (ع) چگونه بوده است! یا بهدقت و بهصورت کامل نیامده است که عیسی (ع) پیش از بعثت چه کارهایی انجام داده بود و چگونه زندگی خود را سپری میکرد!
۳. آیا حداقل دمشقی این متن از انجیل را نخوانده بود:
(عیسی کارهای بسیار دیگر نیز کرد که اگر یکبهیک نوشته میشد، گمان نمیکنم حتی تمامی جهان نیز گنجایش آن نوشتهها را میداشت). [6]
سیریل اسکندریه از پدران دمشقی میگوید:
«و قدیس یوحنا اشاره میکند هرکسی که دارای روحیۀ تعلیمپذیر است و عاشق آموزش باشد، او که این کتاب را نوشته است سرزنش نمیکند که چرا بقیه را ثبت نکرده است؛ زیرا اگر کارهایی که او [عیسی] انجام داد، هریک بدون هیچگونه حذفی نوشته شده بود، آنگاه تعدادِ بیشمارِ کتابها جهان را پر میکرد.» [7]
همچنین در انجیل میخوانیم:
(و عیسی معجزات دیگر بسیار نزد شاگردان نمود که در این کتاب نوشته نشد. * لیکن اینقدر نوشته شد تا ایمان آورید که عیسی، مسیح و پسر خداست و تا ایمان آورده به اسم او حیات یابید). [8]
• کلام آخر در باب داستانهای قرآن
معتقدم هیچ مسیحی عاقلی پس از شنیدن یا دیدن یک خبر که در قرآن آمده است، آن را رد نمیکند؛ زیرا در اناجیل هرگز همهچیز نقل نشده است.
در ادامه سخن دکتر علاء سالم از یاران سید احمدالحسن را میآورم که کلامی منصفانه برای اهل انصاف است:
«تأیید صحت اخبار قرآن (همۀ اخبار قرآن) منوط به اخلاص گویندهاش، یعنی رسول خدا محمد (ص) است، و ایشان (ص) با انطباق قانون شناخت حجتهای الهی بر وجود مبارکشان، صادق هستند.» [9]
بنابراین، همانطور که سید احمدالحسن اثبات کرد، محمد (ص) با قانون ثابت شناخت حجتهای الهی آمده [10] و هر داستانی که او آورده صحیح است.
• شرایع
دمشقی در انتهای کلماتش میگوید:
«او ختنه کردن را برای آنها، همچنین [برای] زنان یک قانون کرد و به آنها دستور داد که سبّت را نگه ندارند و غسل تعمید نشوند؛ و درحالیکه به آنها دستور داد تا یک سری چیزهای حرامشده در شریعت را بخورند، دستور داد به آنها تا از چیزهای دیگر پرهیز کنند. او همچنین نوشیدن شراب را مطلقاً حرام کرد.» پایان نقلقول.
گویا او در این قسمت پایانی قصد چندانی ندارد که به اشکالتراشیهایش ادامه دهد و صرفاً میخواهد مخاطب خود را با برخی احکام اسلامی آشنا کند!
البته در اسلام ختنه کردن برای مردان واجب است؛ اما برای زنان جایز نیست و این موضوع را سیزدهمین وصی محمد (ص) روشن کرده است؛ [11] اما دربارۀ دیگر احکامی که به آن اشاره میکند، خود او نیز حداقل به برخی از آنان اعتقاد نداشت؛ نظیر ختنه کردن. [12]
پایان
نقد سخنان دمشقی با ما بود و پایان یافت؛ اما قضاوت منصفانۀ این جدال علمی با شما ماند.
منابع:
1. مائده، ۱۱۲ تا ۱۱۵.
2. ر.ک: بقره، ۳۴.
3. همان، ۱۰۲.
4. همان، ۱۲۵.
5. همانطور که در یکی از قسمتهای پیشین تقدیم شد، یوحنّای ملقّب به زرّیندهان در موعظۀ ۹ بر انجیلِ مَتّیٰ، بخش ۶ گفته است: «بسیاری از نوشتههای نبوی از بین رفته است.» پایان نقلقول. جاستِن که از دیگر پدران کلیسا بود نیز در گفتوگو با تِرایْفُ به چند نمونه از حذف یهودیان اشاره میکند! (فصلِ ۷۲ و ۷۳).
6. یوحنّا ۲۵:۲۱؛ ترجمۀ هزارۀ نو.
7. تفسیر بر یوحنّا، کتاب ۱۲، فصل ۱ |
https://www.tertullian.org/fathers/cyril_on_john_12_book12.htm
8. ر.ک: یوحنّا ۲۰: ۳۰-۳۱.
9. دکتر علاء سالم، دفاع از قرآن، مطالعاتی در اشکالات واردشده به قرآن کریم و پاسخ به آنها، تاریخ انتشار ۱۴۰۱، نوبت انتشار اول، ویرایش ترجمه: اول، ص۲۱۸.
10. به قسمت دهم از این مجموعه سلسلهمقالات، بخش دوم که به قلم متیاس نوشته شده است رجوع کنید.
11. برگرفته از کانال تلگرام شرایع الاسلام | https://t.me/Sharayea10313/2989
12. ر.ک: شرحی از ایمانِ ارتدوکس، کتاب ۴، فصل ۲۵. دربارۀ ختنه.