اعجاز علمی
به قلم: سمیه احمدی
پیشگفتار
اعجاز از نظر لغوی از مادهٔ «عَجْز» و بهمعنای به ضعف کشاندن است. «عَجَزَ عَنْ شَیْء»: یعنی ناتوان شد و قادر به انجام آن نبود[۱]؛ و ازآنجاکه معجزه، یک امر غیرعادی (و خارقالعاده) است و عموم مردم نمیتوانند مثل آن را بیاورند به همین دلیل آن را «معجزه» مینامند. بر همین اساس و از آنجاکه ملاک در معجزه «خارقالعاده» بودن است، در این صورت معجزه لزوماً امری مادی نخواهد بود؛ زیرا مشخص است که یک عمل خارقالعاده میتواند مادی یا غیرمادی باشد .
هنگامی که به قانون شناخت حجتهای الهی (انبیا، رسولان، و ائمه) دقت کنیم متوجه میشویم که «نص و علم» دو مؤلفۀ ضروری در این قانون هستند، و جالب اینجاست که هر دو معجزه هستند، چون تعریفی که از معجزه ارائه کردیم بر این دو هم قابل تطبیق است و بهطور قطعویقین هیچکسی غیر از فرستادهٔ الهی نمیتواند به وصیت احتجاج کند یا علم الهی ارائه بدهد؛ پس این یک ویژگی خارقالعاده و غیرمعمول است و به همین دلیل میشود آن را معجزه نامید. این توضیحی مختصر در رابطه با عنوانِ بحث، یعنی «اعجاز علمی یا معجزات علمی» بود، که تقدیم شد.
سید احمدالحسن در کتاب روشنگریهایی از دعوتهای فرستادگان جلد دوم، به انواع معجزهها اشاره میکنند و توضیح میدهند که معجزات یا علمی است یا ملکوتی یا مادی. ایشان مینویسد: «… (وَيَقُولُونَ لَوْلا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ) (و میگويند: چرا از جانب پروردگارش معجزهای بر او نازل نمیشود؟) [۲] (وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ) (و کافران میگويند: چرا از جانب پروردگارش آيتی بر او نازل نمیشود). [۳] حقیقت این است که مردم در آیه و نشانۀ مطلوبشان و دلیل بر راستی فرستادگان اختلافنظر دارند؛ برخی از آنان علم و حکمت را نشانه میدانند و برخی از آنان آیات و نشانههای ملکوتی را معتبر میدانند؛ آیاتی را که خود انسان ببیند یا تعدادی از مردم ببینند بهطوری که تبانی کردن آنها بر دروغ امکانپذیر نباشد را آیهای میدانند که مدنظرشان است. ازجملۀ این نشانههای ملکوتی، مکاشفه در بیداری و رؤیای صادقه در خواب است. اما بقیۀ مردم فقط نشانههای مادی را دلیل میدانند و نه چیز دیگر، این افراد در حقیقت کسانی هستند که بر اثر مادیگرایی وارونه شدهاند…»[4]
نقش معجزات علمی در شناخت پرچم هدایت یمانی موعود
دلیل عقلی
یک دلیل عقلی تحتعنوان: «دلالتِ اثر بر مؤثر» وجود دارد؛ به زبان ساده یعنی اثر، ما را به صاحباثر میرساند. به عنوان مثال یک تابلوی نقاشی زیبا از وجود یک نقاش ماهر و زبردست حکایت دارد. همینطور در ضربالمثلها میگوییم: «درخت را از میوهاش بشناسید» یا «از کوزه همان برون تراود که در اوست.» یکی از دلایل ما خداباوران هم برای اثبات وجود خداوند برای خداناباوران همین است؛ یعنی با درک نظم و پیچیدگی و هدفمندی و قانونمندی هستی، وجود خداوند ناظم و قانونگذار و حکیم را اثبات میکنیم.
ما دینداران فرستادگان الهی را هم به همین روش شناختیم؛ یعنی از آثارشان به حقانیتشان پی بردیم؛ آثاری که بهعنوان معجزه میشود از آنها یاد کرد؛ فرقی ندارد که معرفینامه بیبدیل باشد یا علم معجزهآسا یا اخلاق بینظیر حقیقی یا شفای بیماران لاعلاج، یا هر نشانهای که دیگران از آوردن آن عاجزند. همۀ اینها آثاری هستند که ما را به صاحباثر راهنمایی میکنند و همانطور که اشاره شد، علم معجزهآسا هم اثری است که ما را به حقانیت فرستادهٔ الهی رهنمون میکند. بنابراین در رابطه با نقش علم و معجزات علمی در شناخت صاحب حق و مدعی صادق از کاذب، پیش از هرچیز ما یک دلیل عقلی داریم؛ «دلیل عقلیِ دلالتِ اثر بر مؤثر».
دلیل قرآنی
در ادامه به قرآن و روایات مراجعه میکنیم و میبینیم آیات و روایات زیادی وجود دارد که علم را بهعنوان یک نشانه و مشخصه برای حجتهای الهی ذکر کرده است؛ به عنوان نمونه قرآن کریم میفرماید:
(يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيًّا) ([ابراهیم گفت:] ای پدر، بهدرستی که به من علمی داده شده است که به تو داده نشده؛ پس از من تبعیت کن تا تو را به راه راست هدایت کنم).[۵] و در جای دیگری میفرماید: (وَلَمَّا جَاء عِيسَى بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكُم بِالْحِكْمَةِ وَلِأُبَيِّنَ لَكُم بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ) (و زمانی که عیسی با بینات و دلایل روشن آمد، گفت: بهدرستی که با حکمت بهسوی شما آمدهام تا بعضی از آنچه را در آن اختلاف دارید برایتان روشن سازم، پس تقوای الهی پیشه کنید و از من اطاعت کنید).[۶] و بهطور خاص دربارهٔ فرستادهٔ آخرالزمان هم قرآن کریم به رسالتِ تعلیمی و تربیتی ایشان اشاره میکند: (هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الأُمِّیینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَ یزَكِّیهِمْ وَیعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ وَآخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یلْحَقُوا بِهِمْ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَكِیمُ) (اوست کسی که ميان امیها، پيامبری از خودشان مبعوث داشت تا آياتش را بر آنها بخواند و کتاب و حکمتشان بياموزد، اگرچه پيش از آن در گمراهی آشکار بودند * [و نیز در میان] گروهی ديگر که هنوز به آنها نپيوستهاند [فرستادهای میفرستد] و او عزیز و حکيم است * اين نعمت خداوند است که به هرکه خواهد ارزانیاش دارد و خدا را بخشايشی است بزرگ).[۷]
سید احمدالحسن در کتاب «وصی و فرستادهٔ امام مهدی علیهالسلام در تورات، انجیل و قرآن» در توضیح و تفسیر این آیات مینویسد: «یعنی بر گروهی ديگر که هنوز به آنها نپيوستهاند، در بینشان فرستادهای از خودشان خواهد فرستاد تا آیات خدا را بر آنان بخواند و آنها را پاک سازد و به آنان کتاب الهی و حکمت خداوند را بیاموزد. بهطور قطع امکان ندارد حضرت محمّد(ص) بعد از رحلتش بهسوی خداوند آیات خداوند را بر دیگران (نسلهای بعدی) بخواند، پس باید فرستادهای [پساز ایشان] باشد؛ فرستادهای از امیّین یعنی در امّالقرای زمان خودش و این صفات را داشته باشد: آیات [خدا] را تلاوت کند و مردم را پاک سازد؛ یعنی آنها را پاکیزه گرداند تا در ملکوت آسمانها نظاره کنند، و به آنها کتاب و حکمت بیاموزد.» [۸]
ماجرا محدود به قرآن نیست، بلکه در سایر کتب آسمانی نیز به علم بهعنوانِ مشخصهٔ فرستادهٔ آخرالزمان اشاره شده است؛ در انجیل متّی میخوانیم که عیسی(ع) فرمود: «پس شما نیز آماده باشید؛ زیرا در ساعتی كه گمان نمیبرید پسر انسان میآید. پس آن غلام امین دانا كیست كه آقایش او را تعيين كرده است تا بر بندههايش طعام (يا همان علم و معرفت و حكمت) دهد. در اين حال، خوشا به حال آن غلامی كه چون آقایش آید او را در چنین كاری مشغول یابد.» [۹]
سید احمدالحسن در همان کتاب و در توضیح این آیات انجیل مینویسد: «این غلام امین دانا كیست جز فرستادهای از جانب امام مهدی، عیسی، ایلیا و خضر(ع) ؟!» [۱۰]
بنابراین از نگاه قرآن و دیگر کتب آسمانی هم علم و معجزات علمی یکی از نشانههای فرستادگان الهی و بهطور خاص فرستادهٔ آخرالزمان است.
دلیل روایی
اما سری بزنیم به روایات تا ببینیم آیا روایاتی وجود دارد که علم را بهعنوانِ مشخصه و وجهتمایز حجتهای الهی معرفی کرده باشد؟ پاسخ مثبت است؛ روایات بسیاری دراینخصوص وجود دارد که برای رعایت اختصار فقط به دو روایت اشاره میکنیم:
حارث بن مغیره گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: «صاحب این امر با چه اموری شناخته میشود؟ فرمودند: با آرامش و وقار و علم و وصیت.» [11] و در روایت دیگر: مفضل بن عمر میگوید: شنیدم امام صادق(ع) میفرمود: «همانا برای صاحب این امر دو غیبت است. در یکی از آنان به اهلش بازمیگردد و در دیگری گفته شود هلاک شده. گفتم: در آن زمان چه کنیم؟! فرمود: اگر کسی مدعی شد از او از مسائل عظیمی سؤال کنید که فقط کسی همچون او بتواند پاسخ گوید.»[۱۲]
بنابراین تا به اینجا متوجه شدیم که از نظر عقلی و قرآنی و روایی، علم و معجزات علمی از نشانههای مدعیان راستین و فرستادگان الهی است.
جالب است وقتی به اقوال علمای مطرح شیعه هم مراجعه میکنیم، میبینیم آنان هم به اصطلاحِ «معجزات علمی» اشاره کردهاند و آن را بهعنوان نشانهٔ مدعی راستین ذکر کردند؛ به عنوان نمونه:
– شیخ طوسی دربارۀ صفت امام میگوید:
«… زیرا امام امامتش دانسته نمیشود مگر اینکه پیامبر بر او نص و تصریح کرده باشد؛ و اگر پیامبر به او تصریح کند یا او ادعای امامت کند جایز است خداوند متعال علم معجزهآسا را به دست او آشکار کند؛ چنانکه دربارۀ صاحبالزمان هنگامی که ظهور کند بر این باور هستیم…» [۱۳] و در جای دیگری میگوید:
«و ما این علوم را شرط دانستیم؛ زیرا علم معجزهآسا اگر بر صداقت و راستگوییِ او مبنیبر اینکه رسول خداست دلالت کند، در این صورت بر صدق و راستی او در هرآنچه ازطرف خداوند انجام میدهد نیز دلالت خواهد کرد.» [۱۴] و در جای دیگری میگوید:
«و به همین ترتیب از عدم ظهور علم معجزهآسا به دست مدعی نبوت، برای نفی نبوتِ وی استدلال شده است؛ به این صورت که گفته میشود اگر او پیامبر بود قطعاً باید به دست او معجزه ظاهر میشد و چون ظاهر نشده، پس با عدم ظهور معجزه دانستیم نبی بودنش منتفی میشود.» [۱۵]
– همچنین سید مرتضی علمالهدی مینویسد: «تمامی آنچه ما ساحت انبیا را از آن مبرّا میدانیم و وقوع آن را از آنها محال میدانیم، به دلالت علم معجزهآسا مستند است یا بهخودیخود یا بهواسطه… .» [۱۶] و در جایی دیگر مینویسد:
«و به خبر مدعی نبوت قبل از ظهور معجزه عَمل نمیشود؛ زیرا هیچ راهی برای شناخت سخن او وجود ندارد مگر با علم معجزهآسا.» [۱۷] همچنین در جایی دیگر مینویسد:
«ازجمله: ما همه با قطعویقین میگوییم فلان شخص پیامبر نیست؛ زیرا فاقد علم معجزهآسایی است که بر نبوت او دلالت دارد.» [۱۸]
– شیخ طبرسی در ارتباط با اثبات امامت حسن بن علی میگوید:«و ششم اینکه برای امامت او به علم معجزهآسا که خداوند متعال به دست او آشکار کرده است استدلال میکنیم.» [۱۹]
– راوندی نیز مینویسد:«و توضیح دادیم که دلیل بر صحت نبوت هر پیامبری، علم معجزهآساست.» [۲۰]
پس با مراجعه به اقوال علمای مطرح شیعه میبینیم این اشخاص نیز به اصطلاحِ «معجزات علمی» اشاره کرده و آن را بهعنوان نشانهٔ مدعی راستین ذکر کردهاند.
سخن پایانی
دانستیم که اعجاز علمی یا علم معجزهآسا چیزی است که همگان جز فرستادگان الهی از آوردن آن ناتوان هستند. همچنین دانستیم که براساس دلایل عقلی و قرآنی و روایی و نیز اقوال علمای بزرگ شیعه، معجزات علمی یکی از نشانههای مدعیان راستین است.
و الحمدلله رب العالمین
منابع
۱. دکتر علاء سالم، دفاع از رسول، ص۲۲۱.
۲. قرآن کریم، یونس، 20.
۳. قرآن کریم، رعد، 7.
۴. سید احمدالحسن، روشنگریهایی از دعوتهای فرستادگان، ج۲، روشنگری از معجزه و عذاب.
۵. قرآن کریم، مریم، 43.
۶. قرآن کریم، زخرف،63.
۷. قرآن کریم، جمعه ، ۲.
۸. سید احمدالحسن، وصی و فرستادۀ امام مهدی علیهالسلام در تورات، انجیل و قرآن، ص۲۲.
۹. انجیل متّی، اصحاح۲۴، آیات ۴۴-۴۶.
۱۰. سید احمدالحسن، وصی و فرستادۀ امام مهدی علیهالسلام در تورات، انجیل و قرآن، ص۳۰.
۱۱. صفار قمی، بصائر الدرجات في فضائل آلمحمد (ع)، ج1، ص489؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 25، ص 138.
۱۲. نعمانی، الغیبة، ص۱۷۳.
۱۳. طوسی، الاقتصاد، ص۱۹۴.
۱۴. طوسی، العُدّة فی أصول الفقه، ج ۱، ص ۴۵.
۱۵. طوسی، العُدّة فی أصول الفقه، ج۲، ص۷۵۳.
۱۶. سید مرتضی، تنزيه الأنبياء، ص17.
۱۷. سید مرتضی، الذریعة، ج۲، ص ۵۲۵.
۱۸. سید مرتضی، الذریعة، ج ۲، ص۸۳۴.
۱۹. طبرسی، إعلام الورى بأعلام الهدى، ج ۱، ص ۴۰۸.
۲۰. قطب راوندی، عِجالة المعرفة في أصولالدين، ص۳۷.
هفته نامه شماره 186