خانه > برگزیده > بنر > «رؤیا» دریچه‌ای به‌سوی ملکوت

«رؤیا» دریچه‌ای به‌سوی ملکوت

وظیفۀ مؤمنان در قبال رؤیا در پیشگاه فرستادۀ الهی

به قلم: نوردخت مهدوی

مقدمه

رؤیا، سفری شیرین و روحانی است که روح را صیقل می‌دهد…
قرآن را که تورق می‌کنی و به سورۀ یوسف می‌رسی، یکتای بی‌همتا آن را «احسن القصص» می‌خواند و یوسف(ع) را صدیق معرفی‌کند، زیرا او رؤیا را تصدیق نمود. پس رؤیای صادقه که از عوالمی نازل می‌شود که لحظه‌ای خدا در آن معصیت نشده، گواراست، اما سؤالاتی حول آن ذهن آدمی را درگیر خود می‌کند:
به چه رؤیاهایی باید عمل کرد؟
آیا می‌توانیم از رؤیا عقیده و احکام اخذ کنیم؟
آیا مؤمنان زبان ملکوت را می‌شناسند؟
حدود و میزان عصمت در رؤیاها را مؤمنان می‌توانند تشخیص دهند؟ راه عصمت و امنیت در مسئلۀ رؤیا چیست؟
آیا هر رؤیایی قابل بازگفتن است؟
آیا رؤیا می‌تواند سببی برای آسیب به مؤمنان باشد؟ آیا رؤیا برای بیننده‌اش می‌تواند آفتی داشته باشد؟
در این نوشتار قصد داریم به‌ اختصار به برخی مسائل حول محور رؤیا بپردازیم.
ماهیت رؤیا از منظر دین
در روایات اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) رؤیاها به سه بخش تقسیم می‌شوند: بشارتی ازسوی خدا برای مؤمن، ترساندنی ازسوی شیطان و آنچه از نفس آدمی است.
امام موسی بن جعفر(ع)فرمود: «رؤیا سه نوع است: بشارتی ازطرف خدا، غم و اندوهی ازطرف شیطان، و آنچه برای نفس انسان اتفاق می‌افتد و آن را در خواب خود می‌بیند.»[1] از ابوهریره نقل شده است که رسول خدا(ص)فرمود: «وقتی آن زمان نزدیک شود رؤیای مؤمن به‌سختی تکذیب می‌شود؛ و راست‌گوترین آنها در رؤیاها راست‌گوترین مردم است، و رؤیای مسلمان قسمتی از چهل و شش قسمت نبوت است؛ و رؤیا سه تاست: رؤیای صالحه که بشارتی از خداست؛ رؤیایی که ترس و ارعابی توسط شیطان است؛ و رؤیا دربارۀ چیزی که کسی به نفس خودش می‌گوید… .»[2] سید احمدالحسن نیز می‌گوید: «انسان در بیداری و خوابش همیشه بین سه امر است و چیزی بیرون از این‌ها نیست: نور، نفس، ظلمت یا به عبارت دیگر: خدا، نفس، جهل؛ یا به عبارت دیگر: فرستادگان خدا یعنی فرشتگان و ارواح پاکیزه، نفس، شیطان و سربازانش. بنابراین سه جهت وجود دارد: جهتی که همان نفس انسان است و جهتی که خیر است و جهتی که شرّ است؛ پس حتی بدون هیچ رؤیا یا کشفی، هر انسانی هنگامی که در ذهنش افکاری می‌چرخد یا خیر و دعوت‌کننده به خیر است که در این صورت ازسمت خداست یا شر و دعوت‌کننده به شرّ است که در این صورت از شیطان است یا اوهام و تخیلاتی است، پس از هوای نفس است. چیزی غیر از این سه یافت نمی‌شود.»[3]

رؤیا دلیلی بر تشخیص مصداق خلیفۀ خدا

خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: (وَ أَرْسَلْناكَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَ کَفی بِاللّهِ شَهیداً)[4] (و تو را برای مردم به‌عنوان رسول فرستادیم و اینکه خدا شهادت می‌دهد کافی است). مشابه چنین آیه‌ای در قرآن بارها تکرار شده است.[5] خداوند چگونه بر رسول خود شهادت می‌دهد؟ رسولش را به‌سمت مردم فرستاده و قطعاً اولین حامی و شاهدش بر او خود خداست. اما چگونه؟ (وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَبِرَسُولِي قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ) [6] (و [ياد كن] هنگامى را كه به حواريون وحى كردم كه به من و فرستاده‏‌ام ايمان آوريد، گفتند ايمان آورديم و گواه باش كه ما مسلمانيم). گواهی خداوند به حواریون در این آیۀ قرآنی بسیار روشن است. خداوند می‌فرماید من به حواریون وحی کردم که به فرستادۀ من -عیسی(ع)- ایمان بیاورید. وحی نیز از دو طریق صورت می‌گیرد: «رؤیا در خواب و رؤیا در بیداری.»[7] دربارۀ دعوت رسول‌الله محمد(ص) نیز خداوند خود را گواهی بر رسالتش قرار داده و می‌فرماید: (وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ)[8] (و كسانى كه كافر شدند مى‏‌گويند تو فرستاده نيستى. بگو كافى است‏ خدا و آن كس كه نزد او علم كتاب است ميان من و شما گواه باشد). روایات هم بر این امر صحه می‌گذارند، همان‌طور که جندب بن جنادۀ یهودی با رؤیا به پیامبر(ص) ایمان آورد.[9] و ایمان افراد دیگری همچون سعد بن ابی‌وقاص و خالد بن سعید نیز از همین طریق بوده است.[10][11] و این شهادت‌های ملکوتی بر جانشینان پیامبر(ص) نیز صدق می‌کند تا جایی که در بحبوحۀ بزرگ‌ترین فتنۀ گریبان‌گیر شیعه یعنی «فتنۀ واقفیه» در عصر امام علی بن موسی‌الرضا(ع) راهی جهت گریز از آن فتنه برای بیننده‌اش یعنی صفوان جمال شد.
حسن بن علی وشّاء می‌گوید: در مرو (خراسان) نزد مردی بودیم و همراه ما یکی از پیروان مذهب واقفیه بود. به او گفتم: از خدا بترس. من هم مثل تو (واقفی) بودم؛ سپس خداوند قلبم را نورانی کرد. پس چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه را روزه بگیر و غسل کن و دو رکعت نماز بخوان و از خدا بخواه که در خوابت چیزی به تو نشان بدهد که‌ این امر [ولایت امام رضا(ع)] برایت اثبات شود. پس به خانه برگشتم درحالی‌که نامه‌ای از سوی امام رضا(ع) به من رسیده بود که در آن نامه مرا امر می‌کرد که آن شخص واقفی را تبلیغ و دعوت کنم به این امر. پس به‌سمت او رفتم و از این امر آگاهش کردم و به او گفتم که خدا را حمد کن و صد بار استخاره (طلب انتخاب از خدا) کن و گفتم که من نامۀ امام رضا(ع) را یافتم که مرا توصیه کرده به تو بگویم دربارۀ آنچه در آن بودیم. و من امیدوارم که خداوند قلبت را نورانی کند. پس آنچه گفتم یعنی روزه و دعا را انجام بده. پس آن مرد واقفی روز شنبه هنگام سحر نزد من آمد و گفت شهادت می‌دهم که علی بن موسی الرضا امام مفترض‌الطاعة است. گفتم: چطور؟ گفت: دیشب ابوالحسن(ع) در خوابم آمد و فرمود: ای ابراهیم، به خدا سوگند حتماً به‌سوی حق برمی‌گردید. و گمان داشت که غیر از خدا هیچ‌کس بر این قضیه مطلع نبوده است.»[12] روایت فوق یادآور پاسخی است ازجانب سید احمدالحسن برای کسی که به‌دنبال کوتاه‌ترین راه ایمان به غیب بود تا ازطریق آن بتواند به حقانیت دعوت ایشان ایمان بیاورد: «کوتاه‌ترین راه ایمان به غیب، خودِ غیب است. بعد از اینکه سه روز روزه گرفتی و به حضرت فاطمه(ع) دخت گرامی پیامبر(ص) متوسّل شدی، از خداوند بخواه که حقیقت را به‌وسیلۀ رؤیا یا مكاشفه یا به هر نشانه‌ای از نشانه‌های غیبیِ ملکوتیِ خداوند سبحان‌ومتعال، ازسوی خداوند بشناسی.»[13] نکتۀ حائز اهمیت در خصوص این نوع از رؤیاها که دلیلی بر تشخیص مصداق خلیفۀ الهی به شمار می‌رود، این است که شروطی آن را همراهی می‌کند؛ ازجمله شروط صحت رؤیا:
اینکه در رؤیا پیامبران یا امامان دیده شوند -خلفای تنصیب‌شده ازجانب خدا-، یا در رؤیا فرشته‌ای از فرشتگان خدا رؤیت شود، یا نامی از نام‌های خداوند یا آیه‌ای از کتب آسمانی مانند قرآن، یا رمزهای حکیمانه‌ای دیده شود که محال است از ابلیس و ارتش سفیهش صادر شود (وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّيَاطِينُ* وَمَا يَنْبَغِي لَهُمْ وَمَا يَسْتَطِيعُونَ)[14] (و شیاطین آن را نازل نکرده‌اند* و سزاوار آنان نیست و قدرت ندارند).
رسول خدا(ص) فرمود: «هرکس مرا در خواب ببیند به‌درستی مرا دیده است،چون شیطان نمی‌تواند به شکل من و هیچ‌کدام از جانشینانم درآید.»[15] همچنین رؤیا موعظه و پند و دعوت به خیر باشد.
و از اخباری باشد که در آینده محقق شود.

و ازجمله شروط حجیت رؤیا:

الف) با نصّ تشخیصی الهی (نصی که مصداق را مشخص می‌کند) که از خلیفۀ قبلی خدا صادر شده مطابقت دارد -همچون رؤیاهایی که مؤمنان در کشورهای مختلف دنیا بر حقانیت دعوت سید احمدالحسن دیدند و تطابقی که با نص تشخیصی وصیت رسول خدا(ص) در شب وفات ایشان دارد- پس رؤیاهای بدون نص تشخیصی فاقد حجیت است؛
ب) وقتی رؤیاها بسیار و مستمر باشد و اشخاص متفرقه آن را ببینند که هیچ نوع ارتباطی بین آنها قبل از ایمانشان به دعوت‌کنندۀ حق وجود نداشته باشد تا کسی که رؤیاهای آنها را می‌شنود تصور کند که آنها بر دروغ تبانی کرده‌اند. (منظور تواتر رؤیاهاست).
ج) به‌طور کلی در نص کردن بر شخصی معین، محکم و استوار باشد (شخص معینی را با نام و اوصافش معرفی کند). [16] این نوع نص -معرفی‌نامه ازجانب خدا- در هر زمانی درگاهی گشوده است برای شناخت خلیفۀ الهی و شاهد و گواهی است ازسوی خداوند بر فرستادۀ برحقش. پس این نوع از رؤیاها با شروطی که ذکر شد برای بیننده‌اش و اشخاص دیگر دلیلی است بر تشخیص مصداق خلیفۀ الهی. بنابراین رؤیا راهی برای شناساندن صاحب حق به مردم است، و ازطریق آن می‌توان مصداق را مشخص کرد. این عاملی بود که باعث شد پیامبر خدا یعقوب(ع)، یوسف(ع) را از تعریف کردن رؤیا برای برادرانش نهی کند؛ زیرا در این صورت آنها -درحالی‌که پیامبر نبودند- متوجه می‌شدند یوسف(ع) جانشین پدرش یعقوب(ع) خواهد بود. و در روایت‌های آل‌محمد(ع) رؤیا به‌عنوان علامتی از علامت‌های ظهور قائم(ع) توصیف شده است.[17]

آیا می‌توان از رؤیا احکام و عقیده اخذ کرد؟

شاید شما هم شنیده باشید که بر مؤمنان به دعوت سید احمدالحسن دروغ می‌بندند که آنان از رؤیا عقیده اخذ می‌کنند، درصدد پاسخ به این شبهه نیستم؛ چراکه صاحب این دعوت بطلان این گفتۀ آنان را آشکار می‌کند، آنجاکه در کتاب عقاید اسلام این‌گونه این مبحث را تبیین می‌کند:
«رؤیا در دین خدا اعم از احکام و عقاید، حجیتی ندارد مگر در موردی که نص (قرآن و روایات) آن را اثبات کند و آن مورد خاصی که رؤیا حجیت دارد در مسئلۀ تشخیص مصداق حجت خدا در زمین است؛ پس رؤیاهای ادعایی در تأیید هر ادعا یا اعتقاد غیرمبتنی بر دلیل، هیچ ارزش شرعی ندارد، مثل عقیدۀ تقلید از غیرمعصوم و خلافت رسول‌الله(ص) با شورا یا حجیت فلانی که خلیفۀ خدا نیست؛ و عقاید انحرافی مشابه که اصحاب آن عقاید هیچ دلیل شرعی یا حتی دلیل عقلی قابل اعتمادی برای اثبات آنها اقامه نکرده‌اند.»[18] کوتاه، واضح و به‌دور از هرگونه هیاهو «تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل»!
در این گفتارِ سید احمدالحسن تلنگری برای مؤمنان نیز نهفته است که امید است در تک‌تک کلمات ایشان که از روی حکمت صادر شده تدبر کنیم تا در آماج حملۀ فتنه‌ها در امان بمانیم.

آیا تطبیق رؤیا می‌تواند سببی برای فتنه و امتحان مؤمنان باشد؟

رؤیا دریچه‌ای است به‌سوی ملکوت که ازطریق آن اخبار آسمان به زمین منتقل می‌شود و در آخرالزمان نقش بارزی دارد در برقرار کردن ارتباط بین عالم ملکوت و ملک. در طریق وحی که ارتباط مستقیمی با میزان معرفت بنده دارد و خط شروعش عالم ملکوت است نیاز به معلمی الهی است تا دستگیر افرادی شود که خواهان رسیدن به این معرفت و بالا رفتن از نرده‌بان آن هستند‌؛ همان‌گونه که از آل‌محمد(ع) آمده: «ما ساخته‌های پروردگارمان هستیم و مردم ساخته‌های ما هستند.»[19] این درگاه با آمدن وصی و فرزند امام مهدی(ع) امروز پیش‌روی مؤمنان بیش از پیش گشوده شده؛ همان صاحب الامری که دروازۀ ملکوت خداوند سبحان است که به فرمان پدرش امام مهدی(ع) گشوده می‌شود؛ زیرا امام مهدی(ع) طبق نام‌گذاری اهل کتاب، صاحب دولت ملکوت خدا و همان پادشاه روز جزا (ملک یوم الدین) است.[20] حال‌که با آمدن این فرستادۀ الهی و به‌سبب فیض و رحمت خدا درب‌های ملکوت گشوده شده، لازم است بدانیم رؤیا که نقل‌کنندۀ تصویر ملکوت است، حامل علم غیب است، یعنی همان علم الهی که ازجملۀ ارکان قانون شناخت حجت‌های الهی است و جز در فردی که ازجانب خدا و رسولش معرفی شده وجود ندارد، پس اوست که رموز و نمادهای ملکوتی را می‌داند و او محل مراجعۀ مؤمنان خواهد بود؛ یعنی او کسی است که حامل علم الهی است و عوالم غیب را به‌دلیل سیطره‌ای که بر آنان دارد می‌شناسد و می‌تواند اسرار ملکوتی را برای مؤمنان بازگو کند و مؤمنان در این حیطه جایگاهی ندارند و نمی‌توانند رؤیا را تطبیق داده و طبق دیدگاه خودشان به آن عمل کنند، همچنین نمی‌توانند ازطریق دیدن رؤیا میان خود مسئولیت‌هایی را در دعوت الهی تقسیم کنند و نمی‌توانند ازطریق رؤیا بدون داشتن نص دینی عقیده‌ای بنا بگذارند یا به حکم شرعی عمل کنند. پس مرجع عرضۀ رؤیا حجت الهی است تا کلام او فصل‌الخطاب باشد و مؤمنان با تسلیم خود بر این فرستاده سجده‌گزار خداوند سبحان‌ومتعال شوند.
دکتر شیخ ناظم عقیلی می‌گوید: «… وقتی خداوند تو را از راه ملکوتش هدایت نمود و به تو توفیق داد و به حجت و خلیفه‌اش در زمین رسیدی و او را تصدیق کردی و با او همراه شدی و با او حرکت کردی، در این هنگام رؤیا باید به حجت عرضه شود و بدون مشورت و عرضه به حجت نباید به آن عمل شود؛ به این خاطر که به‌سادگی اگر هر انسانی که با معصوم است و رؤیا ببیند و این رؤیا را تطبیق دهد و به این رؤیا مستقیماً عمل کند، این فرد نیز به‌تنهایی حجت می‌شود و حجت‌ها به تعداد مؤمنان به دعوت حق می‌شوند. اگر هزار فرد باشند که به حجت خداوند ایمان داشته باشند، در حقیقت هزار حجت می‌شوند و هزار پیامبر می‌شوند؛ در نتیجه نقش حجت و وجود آن، مانند نبود اوست، سودی برای حجت نیست، به این خاطر که مردم مستقیماً ازسوی خداوند سبحان‌ومتعال می‌گیرند و آن را تطبیق می‌دهند… .»[21]

تأویل رؤیا فقط نزد خلیفۀ الهی است

رؤیا (رؤیای صادقه) حقی است ازجانب خداوند سبحان‌و‌متعال چه مؤمن آن را ببیند و چه کافر؛ و تأویلش نزد کسی است که ازجانب خداست، چون اوست که کلمات خداوند را از عوالم ملکوتی می‌شناسد. با گذری بر رؤیای پادشاه مصر[22] در زمان یوسف(ع) درمی‌یابیم کلمات خداوند حتی بر کافری چون او نیز ازطریق رؤیا نازل می‌شود؛ کلماتی که خواب‌گزاران اعظم آن را حقیر شمردند و اضغاث احلامش[23] (خواب‌های پریشان) خواندند، اما فرعون مصر نتوانست این کلمات ملکوتی را نادیده بگیرد و در جست‌وجوی فردی برآمد که توانایی تأویل آن را داشته باشد و به اذن خدا به یوسف(ع) رسیدند و ایشان نه‌تنها رؤیا را تأویل نمود، بلکه اقتصاد مصر را در آن زمان بر پایۀ همین رؤیا بنا کرد و تمکینش بر زمین -مصر- در راستای تأویل چنین رؤیایی بود.
فرستادگان الهی عالِم به ملکوت خداوند و راه‌های آسمان هستند؛ پس آنان بهترین افرادی هستند که از حقیقت کلماتی که از آسمان‌ها نازل می‌شود باخبرند و سایرین از چنین علمی بی‌بهره‌اند حتی اگر دیگران آنان را خواب‌گزار آن هم از نوع اعظمش بنامند.
محمد التمیمی یکی از انصار سید احمدالحسن می‌نویسد:
«سرور و مولایم، در خواب دیدم که از خداوند فرمان رسیده است که همسرم را ذبح کنم. من به‌سمت همسرم که با من در خانه بود رفتم و درحالی‌که چاقو در دست داشتم به او گفتم خداوند به من دستور داده است که تو را ذبح کنم. وقتی همسرم این جمله‌ام را شنید فوراً تسلیم شد و به پشت خوابید و سرش را کج کرد و گردنش را برایم آشکار کرد و به من گفت: سرم را ببُر. ولی من نتوانستم او را ذبح کنم و درحالی‌که در دستم چاقو داشتم گریه کردم و گفتم: نمی‌توانم تو را سر ببرم. سرور و مولایم، تفسیر این رؤیا چیست؟»
سید احمدالحسن در پاسخ به این شخص می‌نویسد: «تأویل رؤیا این است که تو را دستور داده است که به همسرت امر کنی همواره از حق پیروی کند و به عبادت و طاعت الهی و اخلاص برای خداوند بپردازد و تا آنجا که برای او ممکن و میسور است مستحبات را انجام دهد، مثل نماز شب. ذبح کردن او یعنی کشتن منیّت و هوا و حب دنیا در نفس او.»[24] پس بر ماست آنچه را برای حجت خداست به او واگذاریم و در اموری که سبب فتنه و به هلاکت کشیدن خود و مؤمنان می‌شود وارد نشویم، زیرا چنین چیزی از ما خواسته نشده است. آنچه از ما خواسته شده عمل در پیشگاه این ولی مظلوم است.

سخن پایانی

سخن حول محور رؤیا بسیار است و در مجال این نوشتار نمی‌گنجد، اما آنچه لازم است بدانیم و بدان اشاره شد این است که رؤیای صادقه کلام خداست که با آن با بنده‌اش سخن می‌گوید. مجرایی جاری که همیشۀ ایام درگاهش بر مردم گشوده است و ازطریقش خداوند خود را شاهدی بر رسالت فرستادگانش قرار می‌دهد و با رؤیا بشارت‌دهنده بر مؤمنان است که راهشان راهی است تصدیق‌شده ازجانب حق‌تعالی؛ در نتیجه رؤیای صادقه، وحی و نص الهی است که مردم به‌وسیلۀ آن خلیفۀ خدا در زمین را می‌شناسند و این نص شروطی دارد که در همین مقاله به آن پرداختیم.
در رؤیای صادقه که ازجانب غیب است علم الهی نهفته است که این علم نزد خلیفۀ خدا به ودیعه گذاشته شده و رکنی از ارکان شناخت خلفای الهی است که او را از سایر مدعیان دروغین متمایز می‌کند. پس بر همگان واجب است از تأویل رؤیاها و تطبیق آنها خودداری کنند و خود را در این جایگاه قرار ندهند؛ چراکه می‌تواند سبب فتنه‌انگیزی و حتی هلاکت خود فرد و دیگران شود.

منابع
[1] دارالسلام، میرزا حسین نوری طبرسی، ج 4، ص 155.
[2] صحیح مسلم، ج 2، حدیث 2263.
[3] سید احمدالحسن، عقاید اسلام، پاورقی، ص 110-111.
[4] نساء، 79.
[5] نساء، 166؛ رعد، 43؛ اسراء، 96؛ عنکبوت، 52؛ فتح، 28.
[6] مائده، 111.
[7] سید احمدالحسن، عقاید اسلام، مبحث نص ازسوی خدای سبحان، ص 99.
[8] رعد، 43.
[9] كفایة الأثر فی النص على الأئمة الإثنی عشر، ص 58.
[10] تاریخ مدینة دمشق، ابن‌عساكر، ج ۲۰، ص ۲۹۹.
[11] الطبقات الكبری، ابن‌سعد، ج ۴، ص ۹۴؛ المستدرك، الحاكم، ج ۳، ص ۲۴۸؛ أسد الغابة، ابن الأثیر، ج ۲، ص ۸۲.
[12] الخرائج و الجرائح، ج‏1، ص 366.
[13] سید احمدالحسن، پاسخ‌های روشنگرانه بر بستر امواج، ج1، سؤال 1.
[14] شعرا، 210-211.
[15] شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۵۸۵.
[16] ر.ک: سید احمدالحسن، عقاید اسلام، نص ازسوی خدای سبحان، ص94-122.
[17] ر.ک: دکتر زکی الانصاری، در پیشگاه صیحه، مبحث تعلق رؤیا به صاحب‌الامر، ص 151-171.
[18]سید احمدالحسن، عقاید اسلام، ص 121.
[19] نهج‌البلاغه، خطبه‌های امام علی(ع)، ج 3، ص 32.
[20] ر.ک: دکتر زکی انصاری، در پیشگاه صیحه، ص 164.
[21] دیدار با شیخ ناظم عقیلی، در روم فارسی انصار امام مهدی(ع) در پالتاک (۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ۱۷ ذوالحجه ۱۴۳۷). https://t.me/Varesin13/3342
[22] (قَالَ الْمَلِكُ إِنِّي أَرَىٰ سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعَ سُنْبُلَاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ ۖ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي رُؤْيَايَ إِنْ كُنْتُمْ لِلرُّؤْيَا تَعْبُرُونَ) (یوسف، 43) (و پادشاه [مصر] گفت من [در خواب] ديدم هفت گاو فربه است كه هفت [گاو] لاغر آنها را مى‌خورند و هفت‏ خوشۀ سبز و [هفت‏ خوشه] خشکيده ديگر. اى سران قوم، اگر خواب تعبير مى‌كنيد دربارۀ خواب من به من نظر دهيد).
[23] (قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ وَمَا نَحْنُ بِتَأْوِيلِ الْأَحْلَامِ بِعَالِمِينَ) (یوسف، 44) (گفتند خواب‌هايى است پريشان و ما به تعبير خواب‌هاى آشفته دانا نيستيم).
[24] سید احمدالحسن، پاسخ‌های روشنگرانه بر بستر امواج، ج 5، پرسش 501.

هفته نامه شماره 189

دانلود تمامی شماره های هفته نامه زمان ظهور

همچنین ببینید

گفت‌وگوی_داستانی_دربارۀ_دعوت_فرستادۀ_عیسای_مسیح

گفت‌وگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح (قسمت سوم)

عیسی به آمدن مدعیان دروغین بسیاری هشدار داده است، اما نگفته هر مدعیِ پس‌از او …