بهقلم: حمید علوی
قسمت اول: داستان یونس(ع) و روشنگری از عقوبت وی
حضرت یونس (ع) یکی از پیامبران الهی شناختهشده در نزد مسلمانان و اهل کتاب است که خداوند متعال نیز چندین مرتبه در قرآن کریم از ایشان یاد نموده و او را بهعنوان نبی خود معرفی کرده است. [1] بهطور خلاصه ماجرای مشهور حضرت یونس(ع) به این صورت است که ایشان مدت بسیار زیادی مشغول تبلیغ قوم خود بود؛ اما کسی به وی ایمان نیاورد و مردم جملگی او را انکار کردند؛ بهجز تعداد اندکی که در بعضی از احادیث به دو نفر اشاره شده. [2] به همین دلیل از خداوند متعال برای قوم خود طلب عذاب کرد و پیش از نزول عذاب و بدون اذن و اجازۀ خدا از میان آنان رفت؛ اما آن قوم پس از رفتن یونس(ع) متنبه شدند و بهسوی خدا توبه کردند و خداوند متعال نیز عذاب را از آنان برداشت؛ سپس یونس(ع) به همراه تعدادی از افراد، سوار کشتی شد و در میانۀ راه، آنان یونس(ع) را به دریا انداختند و نهنگ او را بلعید و ایشان(ع) مدتی در شکم نهگ باقی ماند و در آنجا از خداوند متعال طلب آمرزش کرد. خداوند متعال نیز به نهگ دستور داد تا یونس(ع) را به صحرایی بیندازد و پس از اینکه اذن و ارادۀ خداوند سبحانومتعال صورت پذیرفت، به یونس(ع) دستور داد بهسوی قوم خود بازگردد و رسالت خود را مجدد آغاز کند.
در این میان در خصوص حضرت یونس، آیاتی از قرآن کریم موجود است که مانند بسیاری از آیات دیگر، متشابه هستند و احتیاج به تفسیر دارند؛ چرا که ما در این آیات میبینیم مسائلی به این نبیِ الهی نسبت داده شده که در نزد مسلمانان ظاهراً مخالف مسئلۀ عصمت و بهطور کلی جایگاه یک پیامبر الهی است.
– (پس در برابر حکم و قضای پروردگارت شکیبا باش و مانند صاحب ماهی نباش که در آن حالِ مالامال از اندوه ندا داد * و اگر نعمتی از سوی پروردگارش او را در نیافته بود، یقیناً نکوهش شده به صحرایی بی آب و گیاه افکنده می شد * پس پروردگارش او را برگزید و از شایستگان قرار داد). [3]
– (وصاحب ماهی را [یاد کن] زمانی که غضبناک رفت و گمان کرد که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت؛ پس در تاریکی ها ندا داد که معبودی جز تو نیست، تو از هر عیب و نقصی منزّهی، همانا من از ظالمین بودم * پس ندایش را اجابت کردیم و از اندوه نجاتش دادیم؛ و اینگونه مؤمنان را نجات می دهیم). [4]
– (و یونس از پیامبران بود * [یاد کن] هنگامی را که بهسوی آن کشتی پر [از جمعیت و بار] گریخت * و با سرنشینان کشتی قرعه انداخت و از مغلوبشدگان شد * پس آن ماهی بزرگ او را بلعید، در حالی که سزاوار ملامت بود * اگر او از تسبیحکنندگان نبود * بیتردید تا روزی که مبعوث میشوند در شکم ماهی میماند * پس او را در حالی که بیمار بود به زمینی خشک و بیگیاه افکندیم * و بر او گیاهی از نوعی یقطین (کدو) رویاندیم * و او را بهسوی [قومی] یکصد هزار نفر [ی] یا بیشتر فرستادیم * پس ایمان آوردند؛ در نتیجه آنان را تا پایان عمرشان [از نعمتها و مواهب خود] بهره مند کردیم). [5]
از سوی دیگر باید بدانیم تفسیر قرآن و حل متشابهات آن مختص راسخون در علم یا همان آلمحمد(ع) است و این بدان معناست که هیچ شخصی غیر از آلمحمد (هرچقدر هم که عالم باشد) نه میتواند و نه اجازۀ تفسیر قرآن را دارد:
(اوست که این کتاب را بر تو نازل کرد که بخشی از آن کتاب، آیات محکم است. آنها اصل و اساس کتاباند؛ و بخشی دیگر آیات متشابه است، ولی کسانی که در قلوبشان انحراف است برای فتنهانگیزی و طلب تأویل، از آیات متشابهش پیروی میکنند، و حال آنکه تاویل واقعی و حقیقی آنها را جز خدا و راسخان در علم نمیداند و میگویند ما به آن ایمان آوردیم، همه از سوی پروردگار ماست؛ و جز صاحبان خرد متذکّر نمی شوند). [6]
در تفسیر این آیه از آلمحمد(ع) روایت شده که ما همان راسخان در علم هستیم. [7]
اما متأسفانه بهرغم بدیهیبودن این موضوع در روایات اهلبیت (ع) و آیات قرآن، بازهم شاهد بیان تفاسیری از سوی علما هستیم که بسیاری از این تفاسیر از رأی و گمان خود آنان نشئت گرفته، نه از مخاطبان حقیقی قرآن محمد وآلمحمد (صلوات الله علیهم اجمعین).
از طرفی وجود چنین تفاسیری از سوی مدعیان علم و مقایسۀ آنان با تفسیر مدعی حقیقی بسیار کمک میکند تا صحت ادعای آنان مبنی بر داشتن علم الهی را متوجه شویم؛ اگر شما بهعنوان مثال چراغی داشته باشید و آن را در طول روز روشن کنید، چه بسا برای بینندگان کمتر جلوه کند و عدهای اصلاً متوجه نورانیبودن این چراغ نشوند؛ اما اگر همین چراغ در هنگامۀ شب روشن شود خواهیم دید چقدر بیشتر از قبل جلوه میکند و نورش احساس میشود؛ علم مدعی راستین، در حقیقت نوری الهی است و هنگامی که در کنار ظلمت و تاریکی تفاسیر ظنی علما و مفسرین قرار بگیرد بیش از پیش نورش جلوه کرده و به شناخت بیشتر آن کمک میکند.
در این سلسلهمقالات قصد داریم به برخی از متشابهات موجود در آیات قرآن در خصوص ماجرای پیامبر خدا یونس (ع) پاسخ دهیم؛ آن هم بهوسیلۀ علمی که سید احمدالحسن برای ما آشکاره نموده است.
1. عقوبت یونس(ع) چه بود؟
یکی از مسائل متشابه در آیات مربوط به حضرت یونس(ع) این است که خداوند متعال دو عقوبت برای وی تعیین کرد که جمعشدن این دو عقوبت با هم اصلاً امکان ندارد.
عقوبت اول، افتادن در صحرای خشک و بدون آب و علف در حالت مذموم؛ همان طور که در آیات سورۀ قلم اشاره شده است: (و اگر نعمتی از سوی پروردگارش او را در نیافته بود، یقیناً نکوهششده به صحرایی بی آب و گیاه افکنده میشد).
عقوبت دوم، باقیماندن در شکم ماهی تا روز قیامت: (اگر او از تسبیح کنندگان نبود * بیتردید تا روزی که مبعوث میشوند در شکم ماهی میماند).
پرواضح است که اگر کسی بخواهد تا روز قیامت در شکم ماهی باقی بماند بههیچوجه امکان ندارد در صحرای خشک و بدون آب و علف بیفتد، و اگر در صحرای خشک و بی آب علف بیفتد دیگر تا روز قیامت در شکم ماهی نمانده است!
سخن مفسرین در پاسخ به این تناقض:
نظر اول: سخن آقای محمدحسین طباطبایی در المیزان و آقای مکارم شیرازی در تفسر نمونه است که بیان میکنند: ابتدا قرار بوده است یونس(ع) در شکم ماهی تا روز قیامت باقی بماند، ولی بهخاطر تسبیح وی، خداوند متعال عقوبت را بر او کمتر کرد و قرار شد در بیابان بدون آب و گیاه بیفتد که این عقوبت نیز با نزول نعمت پروردگار بر او دفع شد. [8] نظر دوم: تعدادی از مفسرین مانند مفسر مشهور اهلسنت، فخر رازی، و در میان شیعه، محمد نهاوندی نیز صحرا را به قیامت معنا کرده و گفتهاند اگر توبۀ حضرت یونس(ع) نبود ایشان تا قیامت در شکم ماهی باقی میماند و سپس در صحرای بدون آب و علفِ قیامت میافتاد. [9]
2. چگونگی تحقق عقوبت یونس(ع) بر وی
پرسش دیگری که دربارۀ ماجرای یونس(ع) مطرح میشود این است که اگر بگوییم عقوبت ایشان(ع) باقیماندن در شکم ماهی تا روز قیامت است، این سخن از دو حال خارج نیست؛ یا یونس(ع) زنده تا روز قیامت در شکم ماهی باقی میماند یا اینکه از دنیا میرود؛
حالت اول نمیتواند پاسخ صحیح شمرده شود؛ چرا که طبق روایات اهلبیت(ع) از مقدمات قیامت، فنا و نابودی تمام اهل زمین است. [10] در نتیجه یونس(ع) نیز نمیتواند تا روز قیامت در شکم ماهی زنده بماند.
حالت دوم، نیز کاملاً صحیح نیست؛ چرا که اگر یونس(ع) از دنیا برود، بدون شک بهشکل طبیعی، جسد وی و ماهی پس از سالیان سال نابود خواهد شد و دیگر یونسی وجود ندارد که تا روز قیامت در شکم ماهی باقی بماند.
سخن مفسرین در پاسخ به این سؤال:
با ملاحظه کلام مفسرین درمییابیم برای آنان نیز زنده یا مردهبودن یونس(ع) در هنگام عقوبت و باقیماندن در شکم ماهی تا روز قیامت قطعی و محکم نشده و غالباً در این زمینه از الفاظ آمیخته با تردید استفاده کردهاند:
محمد نهاوندی میگوید: «پس اگر از کسانی که بسیار ذکر و تسبیح میگفتند نبود یا از کسانی که حقوق خدا را ادا میکنند نبود، پس قطعاً در درون ماهی زنده یا مرده باقی میماند … اما اینکه آن دو زنده باقی میماندند یا مرده پس در هر دو صورت شکم ماهی قبری برای یونس(ع) بود.» [11]
محمد حسین طباطبایی میگوید: «در آيه شريفۀ مورد بحث هيچ دلالتى بر اين نيست كه يونس تا روز قيامت در شكم ماهى زنده مىماند يا جنازهاش در شكم ماهى سالم مىماند… .» [12]
اما احتمالاتی هم که در خصوص این سؤال مطرح شده بهطور کلی در دو نکته خلاصه میشود:
شکم ماهی قبری برای یونس (ع) باشد که تا روز قیامت در آن مدفون شود؛
این سخن کنایه از زیاد بودن بقای او در شکم ماهی است.
رأی اول نظر شیخ مکارم شیرازی در تفسیر نمونه است آنجا که میگوید: «سوم اينكه يونس و ماهى هر دو مىمردند و شكم ماهى قبر يونس مىشد، و زمين قبر ماهى، او در دل ماهى و ماهى در دل زمين تا روز رستاخيز دفن مىشدند.» [13]
همچنین فضل بن حسن طبرسی، و محمدحسین فضلالله صاحب تفسیر من وحی القرآن نیز همین نظر را بیان کرده اند. [14]
رأی دوم نیز احتمالی است که شیخ مکارم شیرازی بیان میکند: «اين احتمال نيز وجود دارد كه اين تعبير كنايه از مدت طولانى باشد؛ يعنى تا مدتى طولانى در اين زندان باقى مىماند.» [15]
نقد و بررسی رأی اول:
بدون شک پذیرفتن این معنا ما را وادار میکند تا یکی از این چهار حالت را قبول کنیم:
جسد یونس (ع) و ماهی هر دو تا روز قیامت سالم باقی بماند؛
جسد یونس (ع) سالم مانده و جسد ماهی متلاشی شود؛
جسد یونس (ع) متلاشی شود و جسد ماهی سالم باقی بماند؛
جسد هردو نابود شود و در دل زمین دفن شوند.
بررسی حالت اول: این اتفاق بهشکل طبیعی ممکن نیست و بدیهی است که بهصورت عادی، جسد ماهی و یونس (ع) بعد از چند هزار سال حتماً متلاشی و نابود میشود؛ مگر اینکه شخصی ادعای معجزهوار بودن این امر را مطرح نماید که در پاسخ میگوییم معجزه در این صورت لغو و بیهوده است و اساساً معجزه برای غرض و حکمتی حاصل میشود؛ مانند تأیید بر دعوت خلفای الهی یا عذاب قومی که با دعوت خلفای الهی دشمنی کردند یا کرامتی بر انسان مؤمن و…؛ ولی در اینجا معجزه عبث وبیهوده است، زیرا نه کسی میتواند با این معجزه به حقانیت یونس (ع) پی ببرد و نه حتی میتواند بهعنوان سختگرفتن بر ایشان (ع) باشد تا متوجه عملی که انجام داده، شود؛ چرا که بنا بر کلام علما که پیشتر بیان شد، یونس (ع) قرار بوده از دنیا برود؛ در نتیجه هیچ سختی و رنجی احساس نخواهد کرد تا سختگیری و تنگگرفتن به شمار بیاید؛ و پُرواضح است که از خداوندِ حکیمِ مطلق بیهودگی و لغو صادر نمیشود.
بررسی حالت دوم: در خصوص این حالت نیز باید بگوییم با فانیشدن ماهی دیگر معنا ندارد که گفته شود یونس (ع) تا روز قیامت در شکم ماهی چه زنده و چه مرده باقی میماند؛ چرا که اساسا دیگر ماهیای وجود ندارد تا او در آن حبس شود؛ ثانیاً بقای جسد یونس (ع) بهصورت سالم همان طور که در بررسی حالت اول نیز بیان شد به طور عادی و طبیعی ممکن نیست و معجزه نیز در این حالت لغو و بیهوده است.
بررسی حالت سوم: دقیقاً عین پاسخی که در بررسی حالت دوم داده شد بر این حالت نیز صدق میکند؛ اینکه اگر جسد یونس (ع) متلاشی شود دیگر یونسی وجود ندارد که تا روز قیامت در شکم ماهی باقی بماند؛ همچنان که بقای جسد ماهی بهشکل سالم بهطور عادی ممکن نیست و معجزه نیز در چنین حالتی عبث و بیهوده است و از حکیم مطلق، عبث و بیهوده صادر نمیشود.
بررسی حالت چهارم: در این حالت نیز چنانچه مشابهش توضیح داده شد، اصلاً ماهی و یونسی وجود ندارد تا بخواهد تا روز قیامت باقی بماند؛ در نتیجه چنین معنایی نمیتواند موافق با دلالت آیه باشد.
نقد و بررسی رأی دوم:
چنین تفسیری، معنای «بقا در شکم ماهی» را از ظاهر آیه خارج کرده و آن را به کنایه تأویل نموده است؛ به همین علت لازم است دلیل قطعی برای انجام چنین تفسیری آورده شود؛ زیرا اصل بر این است که معنای ظاهری حجت است و آیۀ قرآن باید با توجه به موافقت با ظاهر آیه معنا شود نه برخلاف آن؛ مگر آنکه حجت و دلیل قطعی برای حمل آن بر معنای غیرظاهری داشته باشیم؛ اما در اینجا شیخ مکارم شیرازی یا مفسرین دیگر چنین دلیل قطعیای ارائه نکردهاند.
3. حقیقت عقوبت یونس (ع)
سید احمدالحسن در توضیح عقوبت یونس(ع) میگوید: «پس از آنکه ماهی یونس را بلعید، قبض روح شد و به جهنم فرستاده شد تا آن را ببیند؛ تا اینکه جهنم و تاریکیهای آن را مشاهده نمود.» [16]
اما چگونه ممکن است پیامبری الهی وارد جهنم شود و آیا این با عصمت او در تعارض نیست؟
سید احمدالحسن میگوید: «میتوانی بپرسی یا تأویل نمایی که چگونه خداوند سبحان یونس(ع) را تهدید میکند یا وعده میدهد در حالی که او یک پیامبر است؟! در حقیقت خداوند نه او را تهدید کرد و نه وعده داد؛ بلکه … با نشاندادن دوزخ به او و بردن او به درون آن، او را پرورش داد و بر او منّت نهاد … و با این تأدیب، یونس(ع) دانست و بر علم و معرفت … و مقامش افزوده شد.» [17]
درنتیجه ورود او به دوزخ برای عذابشدنش نبود که کسی آن را معارض با عصمت یک پیامبر الهی ببیند؛ بلکه برای افزایش معرفت یونس(ع) نسب به مسئلۀ خاصی بود که در مطالب بعدی خواهد آمد.
سؤال دیگری که مطرح میشود این است که اگر عقوبت یونس(ع) این بوده، پس منظور از عقوبت با بقا در شکم ماهی چیست؟
سید احمدالحسن میگوید: «این جهنم، همان ماهیِ حقیقی است که یونس(ع) را بلعید و همان زندانی است که او در آن اسیر شد، و همان قبری است که در آن گرفتار و بهسویش روانه شد.» [18]
آیا این یعنی ماهی حقیقی یونس(ع) را نبلعید؟ خیر، بلکه ابتدا ماهی یونس را بلعید اما آن ماهی که باقیماندن در آن عقوبت برای یونس(ع) به حساب آورده شده، همان دوزخی است که برای افزایش معرفت و علمش وارد آن شد.
به این ترتیب به سؤال ابتدای بحث یعنی «ماهیت عقوبت یونس چه بود» نیز پاسخ دادیم؛ اینکه روح یونس(ع) در ماهی حقیقی که همان دوزخ بود تا قیامت باقی میماند و جسد مردهاش بر روی بیابان بدون آب و گیاه بهصورت مذموم می افتاد؛ اما چون از تسبیحگویان بود و خداوند او را بخشید، تا قیامت در دوزخ نماند و جسمش نیز بهصورت مذموم در بیابان نیفتاد و بلکه پس از زندهشدن رسالت جدیدی را آغاز کرد که توضیحش در مطالب آینده خواهد آمد.
دلایل اثبات قبض روح یونس(ع) و ورودش به دوزخ:
دلیل اول: روایاتی که بیان میکند یونس (ع) در ظلمات با قارون (لعنهالله) گفتوگو کرد؛ این در حالی است که قارون مرده و روحش نیز در جهنم است و جسمی از او وجود ندارد که بتواند سخن بگوید:
امیرالمومنین(ع) میفرماید: «ای یهودی! اما زندانی که همراهش را به نواحی مختلف زمین برد، آن ماهی بود که یونس(ع) در آن حبس شد. این ماهی به دریای قلزم وارد شد … و سپس از دجلهای بسیار عمیق خارج شد… سپس به زیر زمین رفت تا به قارون رسید و قارون پیش از این در زمان موسی(ع) مرده بود… .» [19]
قرینهای که بر صحت این خبر دلالت دارد موافقتش با آیات قرآن است که در مطالب قبلی بیان کردیم طبق مفهوم آیات، امکان ندارد یونس(ع) در شکم ماهی زنده باشد و امکان هم ندارد عقوبتی که قرار است در شکم ماهی به او تعلق گیرد برای جسم وی باشد؛ در نتیجه این عقوبت مربوط به روح بوده و این همان چیزی است که این روایت به آن اشاره میکند.
دلیل دوم: خداوند متعال پس از بیان بخشیدهشدن یونس(ع) میفرماید ما او را را ارسال کردیم؛ حال سؤالی مطرح میشود؛ اینکه یونس (ع) از پیش ارسال شده بود واگر در شکم ماهی نمرده بود، بازگشت از آن، همان ادامۀ رسالتی بود که از پیش داشته، و معنایی ندارد خداوند متعال دوباره او را رسالت دهد؛ واین قرینه بر تأیید این معناست که یونس(ع) در شکم ماهی از دنیا رفته و پس از زندهشدن دوباره، مجدداً فرستاده شده است.
خلاصۀ بحث:
ما در این قسمت از مقاله به این دو سؤال مهم دربارۀ ماجرای یونس(ع) پاسخ دادیم که اولاً عقوبت یونس(ع) چه بود و ثانیاً عقوبت باقیماندن در شکم ماهی چگونه برای یونس(ع) تحقق پیدا کرد و نیز به بررسی سخن مفسرین در پاسخ به این دو سؤال پرداختیم که پاسخ آنان نسبت به این دو سؤال دلیل محکمی به همراه خود نداشت؛ بلکه دارای اشکالات متعددی بود؛ اما آنچه سید احمدالحسن در پاسخ به این دو سؤال بیان کرد، علاوه بر حل تناقض ظاهری آیات، همراه با دلایلی از روایات اهلبیت(ع) و سیاق خود کلمات قرآن بود.
———-
. صافات، 139؛ یونس، 98؛ انعام، 85 و 86، نساء، 163.
2. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی: 2/129.
3. قلم، 48 تا 50.
4. انبیاء، 87 و 88.
5. صافات، 139 تا 148.
6. آلعمران، 7
7. عاملی، حرّ، وسائل الشیعه: 27/198.
8. طباطبایی، محمدحسین، المیزان: 19 / 388؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه: 24/422.
9. فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب: 30/617؛ نهاوندی، محمد بن عبدالرحیم، نفحات الرحمن فی تفسیر القرآن: 6/318؛ تستری، سهل بن عبدالله، تفسیر التستری: 175.
10. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی: 2/252؛ دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب الی الصواب: 1/53.
11. نهاوندی، محمد بن عبدالرحیم، نفحات الرحمن فی تفسیر القرآن: 5/315.
12. طباطبایی، محمد حسین، المیزان: 17/164.
13. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه: 19/157.
14. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان: 8/715؛ فضلالله، محمد حسین، من وحی القرآن: 19/218.
15. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه: 19/157.
16. کتاب متشابهات، جلد 4، پرسش 174.
17. همان.
18. همان.
19. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی: 1/319.