به قلم: مريم رحمانيان در فراقت اى پدر، «از هر طرف که رفتم جز وحشتم نَیَفزود.» [١] خاطرۀ آن روز در فرودگاه، حتى در توان سماجتِ آلزايمر هم نيست كه از يادم جدا كند. درحالىكه محكم بغلش كرده بودم و ضربان قلبش، ضربان و توان قلبم شده بود؛ همان نبضهایى كه سعى مىكردند تندى و …
بیشتر بخوانید »177 – غصۀ بىپدرى
17 اردیبهشت 1403 موضوعات, هفتهنامه زمان ظهور, همراه با عبدصالح دیدگاهها برای 177 – غصۀ بىپدرى بسته هستند 451