همیشه مردم را با ترازوی راه و روش و اوامر و نواهی و اخلاقِ محمد و آلمحمد میسنجد؛ پس ثقلین دو کفۀ ترازوست و هرگز ثقل سومی وجود ندارد. او را اینگونه میبینی که همواره همۀ بدعتها و انحرافات و مخالفتها با ثقلین را رد میکند؛ همان ثقلینی که رسول خدا به تمسک به آن دو وصیت نمود و فرمود فقط آن دو راه نجات هستند و لا غیر؛ پس بهجز «آیه و روایت» نزد او چیزی نمیبینی، و غیرِ این دو از نگاه او باطل است، مگر آنکه موافق این دو یا برگرفته از آنها باشد. بهشدت این را رد میکند که تشریع دین الهی تابع عقلهای ناقص و نظرات و هوای نفس باشد؛
بیشتر بخوانید »145 – او را اینگونه شناختم
و به یاد میآورم که بارها بهصورت ناگهانی [و بدون هماهنگی قبلی] در میزدم و ایشان در را برای من باز میکرد در حالی که چشمانش غرق در اشک بود؛ با آنکه اشکهایش را پاک کرده بود، باز هم مشخص بود و [این مسئله] بر بیننده پنهان نبود. ایشان همیشه نسبت به مداومت بر نمازهای نافلۀ روزانه و نماز شب و برخی از دعاهای مهم مثل دعای «ابوحمزۀ ثمالی» و دعای «جوشن کبیر» و دعای «جوشن صغیر» و دعای «ذخیره» و دیگر دعاها و ذکرها و زیارتنامهها، به انصار سفارش میفرمود؛
بیشتر بخوانید »