خانه > پاسخ شبهات > اشخاص > پاسخ به شبهات شیخ علی کورانی ، قسمت سیزدهم

پاسخ به شبهات شیخ علی کورانی ، قسمت سیزدهم

قسمت قبل

امام علی(ع) در خطبۀ 38 نهج‌البلاغه در تعریف شبهه فرمودند: «وَ اِنَّما سُمِّیَتِ الشُّبْهَةُ شُبْهَةً لاِنَّها تُشْبِهُ الْحَقَّ. فَاَمّا اَوْلِیاءُ اللّهِ فَضِیاؤُهُمْ فیهَا الْیَقینُ، وَ دَلیلُهُمْ سَمْتُ الْهُدى. وَ اَمّا اَعْداءُ اللّهِ فَدُعاؤُهُمْ فیهَا الضَّلالُ، وَ دَلیلُهُمُ الْعَمى. فَما یَنْجُو مِنَ الْمَوْتِ مَنْ خافَهُ، وَلا یُعْطَى الْبَقاءَ مَنْ اَحَبَّهُ» «شبهه‏ را براى اين شبهه‏ ناميدند كه به حق شباهت دارد. اما نور هدايت‌كنندۀ اولیای خدا در شبهات، يقين است و راهنماى آنان، مسير هدايت الهى است. ولی دشمنان خدا، دعوت‌كننده‏شان در شبهات، گمراهى است و راهنماى آنان كورى است. آن‌كس كه از مرگ بترسد نجات نمى‏يابد و آن‌كس كه زنده‌ماندن را دوست دارد براى هميشه در دنيا نخواهد ماند.»

پاسخ به شبهات علی کورانی

 

پرسش 18:

پس از دولت قائم ـ‌طبق روایت‌ـ کسی جز فرزندش حکومتی نخواهد داشت.

به هر حال، شیخ كورانی پی‌نوشتی بر این سخن شیخ مفید نوشته است: «پس از دولت قائم (ع) كسی دولتی نخواهد داشت، مگر آنچه روایت، ان‌شاءالله دربارۀ قیام فرزندان او بیان داشته است.»

كورانی می‌گوید: «مطمئناً این دوازده نفر جزو امامان نیستند؛ بلكه از شیعیان امامان(ع) و از نسل حسین(ع) و ـ‌روشن است كه‌ـ از فرزندان مهدی(ع) هستند. برخی از علما ـ‌مثل شیخ مفید‌ـ این را خبر آحاد می‌دانستند که آنان از فرزندان امام مهدی(ع) باشند.»

یعنی آیا شیخ كورانی معتقد است دلایل نشان می‌دهند مهدیین از فرزندان امام مهدی(ع) هستند؛ اما معتقد است آنان امام نیستند؟

وی در این خصوص به روایت وارد‌شده از ابوبصیر استدلال می‌كند که گفته است: به امام صادق جعفر بن ‌محمد (ع) عرض کردم: ای پسر رسول خدا! من از پدرت(ع) شنیدم که می‌فرمود: پس از قائم دوازده مهدی است. امام صادق(ع) فرمود: «فرموده دوازده مهدی و نگفته است دوازده امام، و آن‌ها گروهی از شیعیان ما هستند که مردم را به موالات و دوستی ما و شناخت حق ما دعوت می‌کنند.»

 

پاسخ:

اینكه ادلۀ مهدیین خبر واحد محسوب می‌شوند یا نه، روایات پاسخ قطعی داده‌اند. تعدادی از آن‌ها را در پاسخ به سؤال قبلی شما بیان کردم؛ و به‌این‌ترتیب روشن می‌شود كه روایات بسیاری بر اینكه مهدیین از نسل امام مهدی(ع) هستند دلالت دارند.

اما ادعای شیخ كورانی مبنی بر اینكه مهدیین، امام نیستند، خلاف چیزی است كه در روایات آمده. شما روایاتی را كه به‌عنوان دلیل بر وجود مهدیین از نسل امام مهدی(ع) آوردم به یاد داری. این روایات از مهدیین با عنوان «امامان از فرزندانش» تعبیر کرده‌اند؛ پس مهدیین امام هستند.

روایات دیگری نیز وجود دارند که با عنوان امام از آن‌ها تعبیر می‌کنند. از روایتی كه در شرح‌الأخبار قاضی نعمانی، ج2، ص42 آمده است: پیامبر(ص) از مهدی(ع) و آنچه خدا از خوبی‌ها و پیروزی به دست او جاری می‌کند یادی نمود. به ایشان گفته شد: ای رسول خدا(ص) همۀ این‌ها را خدا برای او جمع خواهد فرمود؟ فرمود: «بله؛ و آنچه در زندگی و روزگار او نباشد در روزگار امامان بعد از او، از فرزندانش خواهد بود.»

اما روایتی كه كورانی ـ‌به گمان خود‌ـ دلیلی قرار داده است بر اینكه مهدیین امام نیستند، این روایت قطعاً بر چنین امری دلالت ندارد. این از یک سو. از سوی دیگر حتی اگر دلالتی بر این مطلب هم داشته باشد، ‌به جهت کوتاه‌آمدن از جدل می‌گویم: این روایت در برابر روایاتی كه بر امام‌بودن مهدیین دلالت دارند توان ایستادگی و مخالفت ندارد.

اما چگونه این روایتی كه كورانی به آن استدلال كرده است دلالت بر خواستۀ مدنظر او ندارد؟ در روایت مذكور گفته نشده است كه مهدیین امام نیستند. اینكه امام صادق(ع) فرموده است: «فرموده دوازده مهدی و نگفته است دوازده امام، و آن‌ها گروهی از شیعیان ما هستند که مردم را به موالات و دوستی ما و شناخت حق ما دعوت می‌کنند.»

امام در اینجا بر صفت مهدیین كه پدرش امام باقر(ع) از آن‌ها سخن به میان آورده است ـ‌یعنی عبارت «دوازده مهدی»‌ـ تأکید می‌فرماید و تأکید‌كردن بر یک موضوع، موضوعات دیگر را نفی نمی‌کند؛ یعنی گویا امام صادق(ع) می‌فرماید: پدرم توصیف امام را به كار نبرده و نفرموده است «دوازده امام» و تنها توصیف مهدیین را به كار برده است. پس ایشان‌(ع) می‌خواهد بر عبارتی که پدرش(ع) بیان فرموده است تأکید فرماید؛ زیرا این عبارت، نتیجه و هدفی مهم در خود دارد و برای نفی معنای معینی ـ‌كه كورانی به‌اشتباه متوجه شده‌ـ وارد نشده است.

 

پرسش 19:

امام صادق(ع) به‌کار‌بردن لفظ «ائمه» توسط پدرش را نفی كرده است؛ اما معنای امامت را از آنان نفی نمی‌فرماید.

یعنی می‌خواهید بگویید امام صادق(ع) به‌کار‌بردن لفظ «ائمه» توسط پدرش را نفی كرده، به این معنا كه امام باقر(ع) مهدیین را بیان كرده است؛ ولی بااین‌حال معنای امامت را از آنان نفی نفرموده است؟

 

پاسخ:

دقیقاً. مثالی می‌زنم. «ابوالعلاء معری» سخن مشهوری دارد. او گفته است: «المتنبّی و ابوتمام، حكیم هستند ولی “بحتری” فقط شاعر است.» مقصود او نفی شاعر‌بودن المتنبی و ابوتمام نیست و فقط می‌خواهد بر ویژگی “حكمت” كه از شعر آن دو می‌جوشد تأکید کند.

 

پرسش 20:

شما گفتید استفاده از توصیف مهدیین، نتیجه و هدفی در خود دارد. به نظر شما این هدف چیست؟

 

پاسخ:

تا مهدیین از امامان متمایز شوند؛ یعنی کسی دچار چنین توهمی نشود كه مهدیین، همان امامان دوازده‌گانه هستند؛ امامانی كه با امام علی شروع و با امام مهدی محمد ‌بن ‌‌الحسن(ع) به پایان می‌رسند.

 

پرسش 21:

بسیار خوب؛ اما امام چطور: «… ولی آنان گروهی از شیعیان ما هستند…»؟ آیا دلالت بر امام‌نبودن مهدیین دارد؟

 

پاسخ:

خیر؛ به چنین مطلبی دلالت نمی‌کند. امام حسن و حسین(ع) نیز به اینکه شیعۀ علی هستند توصیف شده‌اند. آیا كورانی چنین می‌فهمد كه این دو، امام نیستند؟

متن روایت: در احتجاج طبرسی، ج2، ص236 و صفحات پس از آن وارد شده است: ابومحمد حسن ‌عسكری(ع) فرمود: «وقتی مأمون برای ولایت‌عهدی، عده‌ای را به‌سوی علی ‌‌بن ‌موسی‌الرضا(ع) گسیل داشت، (خادم) بر امام داخل شد و عرض کرد: عده‌ای پشت در اجازۀ ورود می‌خواهند و می‌گویند ما شیعۀ علی هستیم. فرمود: «مشغولِ کاری هستم. آن‌ها را بازگردان.» (تا آنجا که می‌فرماید) عرض کردند: چرا ای فرزند رسول خدا؟ فرمود: «زیرا شما ادعا می‌کنید شیعۀ امیرالمؤمنین(ع) هستید. وای بر شما! شیعیان او حسن و حسین و ابوذر و سلمان و مقداد و عمار و محمد بن ‌ابوبکر بودند؛ کسانی که در هیچ‌یک از فرمان‌هایش او را نافرمانی نکردند… .»

و روایتی دیگر: در بصائر‌الدرجات، محمد بن ‌حسن‌ صفار، ص91 و 92 از ابوجعفر(ع) روایت شده است: «خداوند به پیامبرش وحی فرمود به آنچه به تو وحی کردم تمسک جوی که تو بر صراط مستقیم هستی. سپس فرمود: تو بر ولایت علی هستی و علی همان صراط مستقیم است.»

 

پرسش 22:

نظر شیخ کورانی دربارۀ باطل‌بودن استدلال به دو روایت «اولین آن‌ها از بصره و آخرینشان از ابدال است.» و «و از بصره، احمد.»

شیخ كورانی تحت عنوان «باطل‌بودن استدلال وی به دو روایت دربارۀ اصحاب مهدی» سخنی گفته كه به‌اختصار بیان می‌کنم: «او در بیانیۀ خود (4-7) دو روایت دربارۀ اصحاب امام مهدی(ع) ذكر كرده است. روایت اول از امیرالمؤمنین(ع) است كه در آن فرموده: «آگاه باشید كه اولینِ آن‌ها از بصره و آخرینشان از ابدال است.» و روایت دوم از امام صادق(ع) است كه می‌فرماید: «و از بصره، احمد.»

سپس كورانی ادامه می‌دهد: «یكی از فریب‌کاری‌ها و تزویر این شخص این است كه روایات را از كتابی معاصر ـ‌یعنی بشارة‌الاسلام‌ـ نقل كرده كه مؤلفش سید حیدر كاظمی متوفای 1336 است و ما این روایات را در معجم موضوعی، ص381، تحت عنوان “احادیثی كه سندشان ثابت نشده است و نام اصحاب امام مهدی(ع) و شهرهای آنان را ذكر می‌كنند” آورده‌ایم.»

وی سپس به منابع این روایات در كتاب‌ها اشاره كرده است؛ از جمله سومین روایت وارد‌شده در کتاب دلائل‌الامامة، ص556، که در آن آمده است: «و از بصره: عبدالرحمن ‌بن‌ ‌اعطف بن سعد، احمد بن ‌ملیح، حماد بن ‌جابر و هفت نفر اصحاب كهف.»

و دربارۀ این روایت چنین توضیح می‌دهد: «اگر این روایت صحیح باشد، كسی كه در آن بیان شده است، احمد بن ‌ملیح و دو نفر هم‌ردیف او ـ‌یعنی ابن‌سعد و ابن‌جابر‌ـ هستند كه همراه امام ظاهر می‌شوند و هیچ‌یک از این نفرات بر این مدعی منطبق نمی‌شوند؛ زیرا او احمد اسماعیل بن كویطع است و ادعا می‌كند پسر امام مهدی(ع) است!»

 

پاسخ:

دربارۀ سَنَد،‌ پیش‌تر در خصوص آنچه «علم رجال» شیعه نامیده می‌شود، صحبت كردیم و گفتیم كه عِلم رجال بیشتر به فکاهی نزدیک است تا به چیز دیگری. اما اینكه او می‌گوید: «روایات را از كتابی معاصر ـ‌یعنی بشارة‌الاسلام‌ـ نقل كرده» می‌گویم:

  1. نقل‌کردن حدیث از منبعی كه بین مردم رایج است، به‌معنای آنچه كورانی گمان می‌كند یا می‌خواهد خواننده را به مغالطه بیندازد نخواهد بود. این كار كورانی برای هموارکردن راه به‌منظور پیروی مردم عادی و تحصیل‌کرده‌هاست.
  2. كتاب «بشارة‌الاسلام» از جمله كتاب‌هایی است كه همگان به وثاقت و دانایی صاحبش گواهی داده‌اند. نقل از كاظمی، نقلی است از یک محقق شیعی و حتی بیش از این مطلب را می‌رساند؛ اینکه آنچه نقل شده، با انجام تحقیقات کافی از یک عالِم شیعه که به او گواهی داده‌اند صورت گرفته است؛ و در نتیجه خواننده می‌تواند این نکته را قرینه‌ای قرار دهد برای اطمینان‌یافتن از صحت آنچه نقل شده است.

 

ادامه دارد…

همچنین ببینید

معیارهای مسیح شناسی

175 – نقد و بررسی معیارهای مسیح‌‌شناسی کراویتز

 تبار و وابستگی قومی از راه مادر نیز منتقل می‌شود قسمت اول به قلم: یهوشوع …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پانزده − دو =