خانه > توهم بی‌خدایی > علم، توصیف‌کنندۀ نظم حاکم بر هستی است

علم، توصیف‌کنندۀ نظم حاکم بر هستی است

مشاهدات ما در زندگی روزمره و مشاهدات مدون‌تر علوم، پدیده‌های تکراری و نظم و ترتیبی را در جهان آشکار می‌کنند؛ شب همواره در پی روز می‌آید؛ چهار فصل به یک ترتیب خود را تکرار می‌کنند؛ آتش همیشه داغ احساس می‌شود؛ اشیای پرتاب‌شده همیشه سقوط می‌کنند و غیره. قوانین علم چیزی نیستند، جز گزاره‌هایی که این نظم و ترتیب را با دقت زیاد بیان می‌کنند.

علم، توصیف‌کنندۀ نظم حاکم بر هستی است.
علم، توصیف‌کنندۀ نظم حاکم بر هستی

چنانچه یک پدیدۀ با نظم، در همه‌جا و در همۀ زمان‌ها، بدون استثنا مشاهده شود، این نظم به شکل یک «قانون جهان‌شمول» بیان می‌شود. مثالی از زندگانی روزمره بیاوریم: «همۀ یخ‌ها سردند». این گزاره تصریح می‌کند که هر تکه یخی ـ‌‌در هر جای کائنات، در هر زمان، گذشته، حال و آینده ـ‌ سرد است (سرد بوده است و خواهد بود). همۀ قوانین علم، جهان‌شمول نیستند. بعضی از قوانین به‌جای اینکه مدعی وقوع همۀ موارد یک پدیدۀ منظم باشد، تنها حاکی از وقوع درصدی از این موارد است. اگر این درصد مشخص‌شده باشد، یا اینکه گزاره‌ای کمّی، به شیوه‌ای دیگر، دربارۀ رابطۀ یک واقعه با واقعۀ دیگر اظهار شود، این گزاره را «قانون آماری» می‌خوانند؛ مثلاً «سیب‌های رسیده معمولاً سرخ‌اند» یا «تقریباً نیمی از اطفال متولد‌شده در یک سال، ذکور هستند». علم به هر دو نوع قوانین ـ‌‌جهان‌شمول و آماری‌ـ‌ احتیاج دارد.

رودُلف کارناپ، مقدمه‌ای بر فلسفۀ علم، مترجم یوسف عفیفی، فصل 1 (ارزش قوانین)، ص 15ـ‌16

همچنین ببینید

آیا فرگشت یک هدف کلان دارد؟

آیا فرگشت یک هدف کلان دارد؟

به قلم: شیث کشاورز امروزه نظریه تکامل (فرگشت) نظریه‌ای است که در جامعۀ علمی، …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک × سه =