علی محمدی هوشیار در ادامه مقالۀ «تو هم بیخدایی» در صفحۀ 7 مینویسد:
«احمد بصری تأکید بر این دارد که «امروزه انکار تئوری تکامل کاری نابخردانه و لجاجتی نفرتانگیز به شمار میرود.» این نه به آن خاطر است که با علم مخالفت شده، بلکه با توجه به اینکه امروزه ، فرضیه تکامل بهعنوان ستون فقرات مدرنیسم بوده و در دنیای غرب به آن بهعنوان یک ایدئولوژی نگریسته میشود (نه یک تئوری علمی که به اثبات رسیده است)».
پاراگراف فوق نیز صرفاً دال بر ناآگاهی نویسنده از اهمیت نظریۀ تکامل در زیستشناسی مدرن است. علت ادعای احمدالحسن این است که شواهد بسیاری در تأیید این نظریه ارائه شده است که هر فرد عاقلی با مطالعۀ آنها نمیتواند منکر این واقعیت مسلم شود.
«مَخلص کلام: اگر کسی مدعی است که میخواهد نظریۀ تکامل را رد کند و به آن پاسخ دهد، نیازی نیست که زمین و آسمان را به هم ببافد؛ بلکه کافی است این نظریه را همان گونه که امروز در دانشگاههای معتبر و وزین سراسر جهان مطرح است به نقد بکشد، نه بر اساس توهماتی که او از ارائۀ اشتباه این نظریه توسط برخی مخالفان به دست میآورد!
تذکر: من متوجه شدهام تمام کسانی که به نظریۀ تکامل معترضاند، به سراغ همان اشکالاتی میروند که زیستشناسان تکاملی خودشان مطرح کرده و میکنند و به آنها پاسخ دادهاند. چنین رفتاری زیبندۀ کسی که ادعای علم میکند و ادعا دارد که نظریۀ تکامل را به شیوهای علمی رد میکند، نیست.
چنین کسی باید بخواند و ببیند که اشکالات او را پیشتر زیستشناسان تکاملی پاسخ دادهاند و حتی برخی از این اشکالات را خود داروین در قرن نوزدهم مطرح کرده و به آنها پاسخ داده است؛ بنابراین کسانی که این انتقادها را تکرار میکنند، یا توانایی مباحثه با زیستشناسان تکاملی و ردکردن نظرات آنها را ندارند، یا چیزی از نوشتههای این زیستشناسان نخوانده و نمیدانند که آنها اولین کسانی هستند که این اشکالات و دهها اشکال دیگر را مطرح کرده و به آنها پاسخ دادهاند. در هر دو حالت آنها نباید از روی جهل قلم به دست بگیرند و بنویسند!» [1]
————–
1. احمدالحسن، توهم بیخدایی، ص75.