خانه > ساعت صفر > تفسیر و تأویل به چه قیمت؟

تفسیر و تأویل به چه قیمت؟

داستان زندگی دنیایی‌شان خواندنی است، قومی که دختر پیامبر خود را که معتقد بودند او فرستاده‌ای الهی است، مدتی بعد از رفتنش از دار دنیا ضرب‌و‌شتم کردند و پشت درب نیم‌سوخته با فشار درب خانه‌اش او و جنینِ در شکمش را به شهادت رساندند و مایۀ عبرت تاریخ شدند.
واقعاً دلیل این‌همه تغییر و زیرپا‌گذاشتن کلام فرستادۀ خدا تا سر حد شهادت یگانه دخترش چه بود؟

سید احمدالحسن(ع)بر اساس ادله قرآنی و روایی دلیل حقانیت خود را بلند‌کردن پرچم رسول خدا‌(ص)می‌داند که شعارش حاکمیت خداوند است و حق حاکمیت را فقط مختص حجت‌های الهی می‌داند و دموکراسی و شورا را باطل می‌داند و با اینکه روایات و آیات قرآنی بسیاری بر حقانیت خود ذکر می‌کند، مخالفان ایشان آن‌ها را تأویل و تفسیر شخصی می‌کنند.
فردی شیعه، از سید احمدالحسن(ع) سؤال می‌پرسد: دوستی سنّی دارم که شبهاتی را برایم مطرح کرده که حیران شده‌ام؛ اگر دقیقاً مشخص است که قائم(ع) نهمین فرزند از نواده‌های امام حسین(ع) است پس چرا بعضی از شیعیان مقرّب و نزدیک گمان کردند که قائم، امام موسی کاظم(ع) است؟ و اگر ائمه از طرف رسول خدا(ص) و حضرت زهرا(ع) با ذکر نام مشخص شده‌اند، چرا شیعه پس از وفات هر امام، حیران و سرگردان می‌شده است؟

سید احمدالحسن، یمانی موعود، فرستادهٔ امام مهدی (ع) در پاسخ این‌گونه تبیین می‌کند که:
با وجود گفته‌های پیشینیان، مردم به انبیا و اوصیا کفر ورزیدند و این خصیصه، صرفاً از خصوصیات مدعیان شیعۀ امامیه(ع) نیست؛ بلکه این راه و روش عدۀ زیادی از فرزندان آدم(ع) در پیروی از ابلیس در تکبر بر حجت خدا و جانشین او سبحان‌و‌متعال است:
(وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلآئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ). (اعراف، ۱۱)
(و شما را آفريديم و صورت بخشيديم، آنگاه به فرشتگان گفتيم: آدم را سجده کنيد. همه، جز ابليس، سجده کردند و او در شمارِ سجده‌کنندگان نبود).

آیا محمد(ص) با نام و صفت در تورات و انجیل ذکر نشده بود؟! حتی یهودیان، مدینۀ مبارک را برای انتظار او بنا کرده بودند و می‌دانستند که مدینه محل هجرت اوست! با این وجود، بیشتر یهودیان و مسیحیان به او کافر شدند، مگر تعداد بسیار کمی که به عهد خدا وفادار ماندند. آیا عیسی(ع) با نام و صفات در تورات ذکر نشده است؟! و با این وجود بیشتر یهودیان به او کافر شدند. جلودارهای کفر به انبیا و اوصیا(ع) در هر زمان و مکان، علمای بی‌عمل بوده‌اند و پیروان آن‌ها بندگان حقیرشان هستند که آزاد‌بودن را نمی‌پذیرند.

من تو را به خواندن وصیت رسول خدا(ص) و ده‌ها روایت توصیه می‌کنم که بر مهدیون دوازده‌گانه و اولین آن‌ها که با نام و صفت دلالت دارند؛ پس چرا علمای آخرالزمان به او کافر هستند؟! آیا شما معتقدی که دلایل علمای بی‌عمل امثال علی ‌بن ‌ابی‌حمزۀ بطائنی پذیرفتنی است، هنگامی که امامت امام رضا(ع) را منکر شد و بر امام موسی کاظم(ع) توقف کرد که او همان قائم است؛ در حالی که چنین ادعایی صورت نمی‌گیرد مگر از سرِ حبّ دنیا و حبّ ریاست باطل، از افرادی چون علی ‌بن ‌ابی‌حمزۀ بطائنی و نظایرش!

روایات بسیاری از رسول‌الله(ص) در کتاب‌های معتبر منابع اهل سنت آمده است، از جمله حدیث غدیر که در آن رسول خدا به بیعت با علی(ع) فرمان داد و ابوبکر و عمر نیز با او بیعت کردند. و از جمله، حدیث وصیت و احادیثی که حضرت(ص) شیعیان علی(ع) را مدح و ستایش فرموده است؛ با این حال سنّی‌ها به اینکه علی(ع) وصی رسول خدا(ص) و خلیفۀ خداوند سبحان بعد از رسول خدا(ص) است، ایمان نیاوردند و کلمۀ «مولی» را فقط به ناصر و یاری‌دهندۀ رسول خدا(ص) تأویل کرددند و نه چیز دیگری! و مدعی شدند که خودشان شیعۀ علی ستایش‌شده هستند و وصیت فقط در خصوص میراث و دیون آن حضرت(ص) بوده است و نه چیز دیگر… و حدیث «علی(ع) نسبت به رسول خدا(ص) مثل هارون(ع) برای موسی(ع) است» را تأویل کردند و…. تأویل کردند و…. تأویل کردند.

فرس
حدیث واردشده از رسول خدا(ص) که «فاطمه(ع) سرور زنان دو عالم است» را صحیح می‌دانند و در عین حال هیچ شرم و حیایی ندارند از اینکه عمل عمر و همراهان منافق او در حمله به خانۀ فاطمه(ع) جگرگوشۀ رسول خدا(ص) را صحیح بدانند. ابیات زیر از حافظ ابراهیم معروف به شاعر نیل است:
و آن سخنی که عمر به علی گفت، همان که شنونده‌اش کریم و گوینده‌اش بزرگ است
که خانه‌ات را آتش زدم تا بر این نمانی که بیعت نکنی، هرچند دختر مصطفی در آن باشد
غیر از پدر حفصه کسی را نتواند چنین بگوید در برابر دلاور بی‌نظیر عدنان و حامی آن‌ها [1]

و من به حافظ ابراهیم می‌گویم که تو در این خصوص راست گفتی! هیچ‌کس جرئت آتش‌زدن خانۀ فاطمه(ع) را نداشت؛ چراکه خانۀ محمد(ص) بود و فقط عمر پدر حفصه می‌توانست! و راست گفتی ای حافظ ابراهیم، هنگامی که عمر را در اولین بیت شعرت این‌گونه توصیف کردی:
تو دشمن‌ترین دشمنان او بودی و به لطف و نعمت خدا، سنگری برای دشمنانش شدی. [2]

و تو در این گفته، صادق هستی؛ چراکه عمر، دشمن‌ترین دشمنان رسول خدا(ص) بود؛ ولی کِی عمر سنگری برای دشمنان او بود؟ آیا آنگاه که در جنگ احد پا به فرار گذاشت در حالی که بر مسلمانان فریاد می‌کشید و آن‌ها را به تنها‌گذاشتن و رها‌کردن رسول خدا(ص) فرامی‌خواند؟! و رسول خدا(ص) را ترک کرد در حالی که علی(ع) در میانۀ معرکۀ نبرد بود؟! یا موقعی که ترسان از یهود، از فتح خیبر بازگشت؛ در حالی که همراهیان خود را ترسو می‌خواند؟! یا او را سنگری برای دشمنانش می‌دانی چراکه به خانۀ فاطمه(ع) دختر محمد(ص) حمله کرد و او را پشت در فشار داد و جنینش را ساقط کرد و خواست که خانه‌اش را به آتش بکشد؟!

ما هرگز نشنیده‌ایم که عمر با شجاعان جنگیده باشد و دلاورانی از کفار قریش و سایرین را به قتل رسانده باشد؛ ولی شنیده‌ایم و یقین داریم که عمر، فاطمه(ع) دختر محمد(ص) و نیز جنینش محسن(ع) را به قتل رسانیده است؛ در حالی که خداوند متعال می‌فرماید:
(قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى). (شوری، 23)
(بگو بر اين رسالت مزدی از شما طلب نمی‌کنم مگر دوست‌داشتن خويشاوندان).
آیا عاقلی هست که خویشتن را از آتش نجات دهد؟! [چیزی] نمی‌گویم جز آنچه رسول خدا(ص) فرمود که: «فتنه‌جو با حجت و دلیلش می‌ماند تا فتنه‌اش او را به آتش بیندازد.» (پاسخ‌های روشنگرانه، ج ۲، س۱۱۱)

سید احمدالحسن(ع) بر اساس ادله قرآنی و روایی دلیل حقانیت خود را بلند‌کردن پرچم رسول خدا‌(ص) می‌داند که شعارش حاکمیت خداوند است و بر اساس آن، حق حاکمیت را فقط مختص حجت‌های الهی می‌داند و دموکراسی و شورا را باطل می‌داند و با اینکه روایات و آیات قرآنی بسیاری بر حقانیت خود ذکر می‌کند، مخالفان ایشان آن‌ها را تأویل و تفسیر شخصی می‌کنند تا اینکه این روایت امام صادق(ع) را محقق کنند که:

از فضیل بن یسار روایت شده است: شنیدم اباعبدالله(ع) می‌فرماید: «قائم ما چون قیام کند با جهل مردم رویارو خواهد شد، شدیدتر از آنچه رسول خدا(ص) با آن از سوى نادانان جاهلیت روبه‌رو شد.» عرض کردم: این چگونه ممکن است؟ فرمود: «رسول خدا(ص) در حالى به‌سوی مردم آمد که آنان سنگ و کلوخ و چوب‌هاى تراشیده و مجسمه‌‏هاى چوبین را مى‏‌پرستیدند؛ اما قائم ما چون قیام کند در حالى به‌سوی مردم مى‏‌آید که همگى کتاب خدا را علیه او تأویل مى‌کنند و با آن بر او احتجاج مى‌نمایند.»

سپس فرمود: «بدانید که به خدا سوگند موج دادگسترى او آن‌گونه که گرما و سرما نفوذ مى‌کند تا درون خانه‌هاى آنان راه خواهد یافت.» [بحارالانوار، ج52، ص363؛ یوم الخلاص، ص338] —————–
1. وقـولـه لـعلـی قـالـهـا عـمر اکــرم بـسـامعها اعـظـم بـلـقـیـهـا
حرقت دارک لا ابـقی علیـک به ان لم تبایع و بنت المصطفی فیها
ما کان غیر ابی‌حفص یفوه بها امـام فـارس عـدنـان وحـامـیـها
2. قد کنت اعدی اعادیها فصرت لها بنعم‌ الله حصناً من اعادیها

همچنین ببینید

158 – رابطهٔ علائم ظهور با شناخت منجی موعود | قسمت هفتم

به‌قلم: شیخ عباس فتحیه در شش قسمت گذشته روشن شد که دربارۀ نقش علائم ظهور …

5 نظر

  1. اللهم صل علی محمد وآل محمد الائمه والمهدیین وسلم تسلیما کثیرا
    فاطمه اولین شهیدمظلوم از اهل بیت رسول الله ،
    تسلیت به قلب صبور امام مهدی ع وفرزندش احمد الحسن یمانی ع

  2. اللهم صل علی فاطمه وابیها وبعلها وبنیها وسرالمستودع فیها بعدد ما احاط به علمک
    شهادت حضرت زهرا س اولین مدافع وصیت رسول الله برامام مهدی ع ووصی برحق ایشان تسلیت باد

  3. اللهم صل علی فاطمه وابیها وبعلها وبنیها وسرالمستودع فیها بعدد ما احاط به علمک

  4. و امروز هم مثل همیشه حق آل محمد(ع) غصب شده و ان شاء الله این بار امام منصور وارث زمین خواهد بود

  5. آیا رسول خدا ص جز با استناد به نامشان که در تورات و انجیل بود حقانیتشان را اثبات کردند؟ آیا سید احمد الحسن با همین دلیل نیامده؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

12 − 7 =