طبق معمول سیاست، هر حرکتی نیاز به تسلط بر افکار عمومی دارد؛ مخصوصاً حرکت بدعتگونۀ بزرگی همچون سقیفه؛ پس لاجرم مجریان سقیفه و شورا باید به این مسئلۀ اساسی که مهمترین نقش را در یک کودتای انحرافمحور دارد توجه میکردند و البته متأسفانه موفق هم شدند.
دقیق که بهطور غیرقابلباوری توانستند بهوسیلۀ آن، تسلط افکار عمومی را به دست آورده و عملیات پیچیده و از پیشتعیینشدۀ غصب را پایهریزی کرده و حق زهرای مرضیه و همسرش را چپاول کنند.
زمانی میتوانید پیچیدگی و دقت عملیات غاصبان حق علی(ع) را بهخوبی تصور کنید که جریانات متواتر معرفی علی(ع) بهعنوان خلیفه و وصی رسولالله(ص) در زمانهای مختلف را مطالعه کنید، تا شاید متوجه شوید که با وجود این همه تأکید از سمت رسول خدا(ص) مبنی بر وصایت امام علی(ع)، مجریان عملیات غصب و سقیفه، چگونه توانستند علاوه بر موفقشدن، اینگونه بر افکار عمومی مسلط شوند و آنها را با خود همراه سازند… .
1.ابتداییترین کاری که کردند توهین به رسول خدا و منع نوشتن وصیت بود؛ چراکه بهخوبی میدانستند رسول خدا(ص) میخواهد اسم علی (ع) را بهعنوان جانشین خود مکتوب کند.
2.سپس در حالی که علی(ع) در حال غسل و کفنودفن پیامبر بود، با کودتای نظامی، انصار و مهاجرین را با خود همراه کردند و پس از آن افرادی را که مؤثر بودند ولی با آنان بیعت نکرده بودند، تهدید یا تطمیع میکردند.
3.در این مرحله مانع بزرگی در مقابلشان وجود داشت؛ فردی مؤثر و در عین حال مطیع منهج رسولالله(ص).
فردی همچون علی بن ابیطالب که چون جایگاه عظیمی نزد مردم و رسول خدا داشت، نتوانستند بهراحتی از او بیعت بگیرند؛ البته شنیده بودند که علی(ع) بقای اسلام را بیش از خلافت خود میخواهد و میدانستند که به او امر شده صبوری کند و نیز جز عدهٔ اندکی کسی همراه علی(ع) نیست؛ به همین سبب به خانهٔ او حمله کردند و فرزندش را کشتند و فاطمه زهرا(ع) را مجروح کردند و …
4.اقدام دیگرشان غصب مزرعۀ فدک بود؛ اما برخلاف گمان اغلب مردمِ ناآگاه، فدک تنها یک مزرعۀ حاصلخیر و بزرگ نبود؛ بلکه نمادی شد برای تمامیت حاکمیت الهی، تمامیت مُلکی که حق دختر رسول خدا و اوصیای بعد از رسولالله بود. (برای مطالعۀ بیشتر به مقالۀ فدک مراجعه بفرمایید).
مزرعه فدک را که رسول خدا(ص) در حیات خودش به فاطمه زهرا(س) بخشیده بود، بهزور از ایشان غصب و کارگران ایشان را از مزرعه اخراج کردند.
تا اینجا اهدافی که رسول خدا(ص) برای جنایت شورای بزرگ بیان فرموده بود محقق شد؛ غصب حق علی(ع) و غصب حق دختر رسول خدا(ص)، فاطمه(س).
5. از دیگر اقدامات آنها برای تسلط بر افکار عمومی، منع کتابت و بعدها منع نقل حدیث بود؛ آن هم به بهانههای واهی از جمله حفظ وحدت بین مسلمین و اشتباهنشدن متن احادیث با قرآن و ارج نهادن به جایگاه قرآن و… .
در حالی که اصلیترین هدف پلید آنان منع نقل فضایل اهلبیت علیهمالسلام بود.
اما از سوی دیگر شروع به فضیلتسازی برای صحابه و بهخصوص سران شورای سقیفه کردند؛ و دیگر کارهایی که در تاریخ سیاه شورای سقیفۀ اولالزمان مکتوب است…
اما اکنون و پس از هزاروچهارصدواندی سال پس از شهادت رسولالله(ص) شاهد تحقق وعدۀ پیامبر هستیم؛ همان تحقق شورای کوچک در زوراء (بغداد)…
شورایی که بنیانگذاران و تأییدکنندگانش آن را به بهانۀ رهایی از ظلم صدام و دیکتاتوری بنا نهادند و مقدمهای برای ظهور امام مهدی (ع) دانستند (شیخ محمد یعقوبی خطاب مرحله ۶۵)؛ در حالی که در عالم واقع چیزی جز بدبختی و دورکردن مردم از اهلبیت بهدنبال نداشت.
مردمی که تا پیش از تحقق دموکراسی در عراق، هرگاه از ظلم صدام خسته میشدند به اهلبیت علیهمالسلام پناه میبردند، اکنون بهسبب برسرکارآمدن کسانی که به نام شورا و اسلام و اهلبیت آمدهاند، جز چپاول و بدبختی چیزی ندیدهاند و این باعث دینزدگی بسیاری از آنان شده است.
متأسفانه این شورا برخلاف وعدههای بنیانگذارانش که ادعای تحقق عدالت و امنیت در عراق را داشتند، باعث کنارزدن وصی دیگری از اوصیای پیامبر شدند و برای اینکه مردم، حقیقتِ ظلم و دروغشان را متوجه نشوند، دست به جنایات بسیار زیادی زدند؛ اعمالی که در طول تاریخ فقط از بنیامیه و بنیالعباس در حق شیعیان دیده شده است؛ کارهایی اعم از آوارهکردن وصی و فرستادهٔ امام مهدی(ع)، سید احمدالحسن به همراه خانوادهاش و همچنین غصب زمین و خانۀ او و کشتن دستکم ۲۸ نفر و زندانیکردن دهها نفر و ویرانکردن مکانهای عبادی و آوارهکردن صدها نفر.
شیخ ناظم العُقیلی در شرح گوشهای از این اتفاقات در بیانی در سایت رسمی انصار امام مهدی (ع) اینگونه نگاشتند:
«انصار امام مهدی(ع) به هیچ شکلی، در انتخابات یا حکومت شرکت نکردهاند؛ زیرا سید احمدالحسن(ع) به تنصیب [حکام توسط] مردم، ایمان ندارد؛ بلکه به تنصیب پیامبران و اوصیا(ع) توسط خداوند سبحانومتعال ایمان دارد؛ هرچند مردم، ناپسند بدارند. هرچند وقت یکبار، حکومت یکی از مکانهای عبادی مخصوص انصار را منهدم و تعدادی از آنها را بازداشت میکرد. پس از آن، مکتبی را که مخصوص انصار در نجف است پُلمپ و دهها تَن از انصار را پیش از حادثۀ زرگه دستگیر کردند. از جمله انصار دستگیرشده، سید حسن حمامی بود که جزو بزرگان علمای نجف و فرزند مرجع دینی مرحوم سید محمدعلی حمامی بود.
وقتی آنان مکانهای عبادت مخصوص انصار در کربلا و نجف را منهدم و مکتب نجف را پلمپ کردند، رسانههای اعلامجمعی را از تصویربرداری یا ارائۀ گزارش واقعه منع کردند. وقتی فتنۀ زرگه اتفاق افتاد و برخی رسانههای اعلامجمعی، حادثههای منهدم و پلمپکردن و بازداشت انصار را گزارش دادند، آنها سعی کردند با نسبتدادن حادثۀ زرگه به انصار، بر جنایات خودشان سرپوش بگذارند؛ تا به این ترتیب بگویند: انصار، استحقاق کاری را که قبلاً با آنان کردهایم، داشتهاند.
خدا را شکر که حقیقت، روشن و جنایات آنان آشکار شد. باوجود این، حکومت [همچنان] به بازداشتکردن برخی از انصار، ادامه میداد و تا مدتها، مکتبِ نجف پلمپ شده بود و اجازه بازگشاییِ آن را به انصار نمیدادند. [در حال حاضر، مکتب در نجف، بهشکل رسمی فعالیت میکند.]
در خصوص مجلس اعلی و زیرشاخههای آن: در ماه ذیالحجه سال ۱۴۲۸ همایشی در نجف برگزار شد و در این همایش، برخی از نمایندگان مراجع، درخواست مخالفت با این دعوت را مطرح کردند. این سخن را برخی از شبکههای ماهوارهای، منتشر کردند و چند روز پس از این درخواست، قُوای ستمکار در نجف به انصار یورش بردند، آنان را بازداشت و مکتب را پلمپ کردند.
رجال دین، کمپین تبلیغاتی بزرگی را برای بدجلوهدادن وجهۀ سید احمدالحسن(ع) و دعوت ایشان (ع) شروع کردند. مثالی از این تزویر و دروغی را که سید احمدالحسن(ع) بشخصه با آن مواجه شد بیان میکنم. چند سال پیش، در شبکۀ ماهوارهای ایرانیِ الکوثر و در برنامۀ “مهدی موعود”، علی کورانی را مهمان کردند و تقریباً تمام این برنامه، به بحث و بررسی دربارۀ سید احمدالحسن(ع) و بدجلوهدادن وجهۀ دعوت اختصاص داشت.
از جمله مطالبی که علی کورانی بیان داشت، این بود که “احمدالحسن میگوید: خواهر او [کورانی] را به عقد امام مهدی(ع) درآورده است.” درحالیکه او یقین داشت که سید احمدالحسن(ع) چنین سخنی را بیان نکرده و میدانست که دروغ میگوید؛ اما او با وجود سن و سالی که دارد و عمامهای که بر سرش مینهد از گفتن دروغ و فریب حیا نمیکند.
در شبکۀ عراقی ـشبکۀ تبلیغاتی که حکومت عراق، آن را پشتیبانی و حمایت و نظر حکومت را نقل و از آن دفاع میکندـ در برنامۀ خبری و چند روز پس از حادثۀ زرگه و پس از اینکه روشن شد سید احمدالحسن(ع) با آن ارتباطی ندارد، با شخصی بهصورت تلفنی تماس گرفتند و این شخص به کشتن سید احمدالحسن(ع) فتوا داد؛ در حالی که مجری برنامه، یا شبکهای که زیر نظر حکومت است، در برابر این سخن واکنشی نشان نداد که این خود دلالت بر رضایتشان داشت. این تصریحکردن، در آن زمان در نیتهای آنان روشن بود و بعداً آن را اجرا کردند.
ولی انصار امام مهدی(ع) علیه حکومت، سلاحی به دست نگرفتند؛ با وجود اینکه نیروهای زیر نظر حکومت عراق، مکانهای عبادتشان در نجف و کربلا را تخریب و منهدم کردند، مکتبِ نجف را پلمپ کردند، بازداشت کردند و همچنان بازداشت میکردند. سپس، حادثۀ محرم سال ۱۴۲۹ اتفاق افتاد که در آن بسیاری از انصار شهید شدند و بسیاری دیگر نیز دستگیر… .»
(پایان کلام شیخ ناظم العقیلی)
اینها گوشهای از کارهای پلید شورای صغری و حکومت آنها در برابر وصی رسول خداست؛ و در آیندۀ نزدیک، تاریخ از دروغپردازیها و سانسورهای آنان پرده خواهد انداخت…
و الحمدلله علی کل حال.
مقالات کمپین فریاد فاطمه س باشیم را در اینجا دنبال کنید.
الهی یا حمید بحق محمد
یا عالی بحق علی
یا فاطرالسماوات بحق فاطمة
یا محسن بحق الحسن
یا قدیم الاحسان بحق الحسین، مکن لقائم آل محمد و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه
در پیمودن راه حق از کمی رهروان نهراسید. امام علی علیه السلام